to make bricks without straw_to attempt to do something without having the necessary materials
(In the Bible we read that the Egyptians commanded the Israelites to do so)
بدون وسايل لازم اقدام به کاري کردن
(ما در کتاب مقدس مي خوانيم که مصريان،يهئديان را اين چنين فرماندهي مي کردند)
My uncle's business schemes always fail because he tries to make bricks without straw
طرح هاي تجاري عمومي من هميشه شکست مي خوردند زيرا او سعي دارد تا بدون وسايل لازم اقدام به کاري کند
*****
to have the upper hand _to gain control
به دست گرفتن کنترل_چيره شدن
I had him at my mercy, but now he has the upper hand
من او را تحت فرمان خود داشتم اما اکنون او کنترل را به دست گرفته است
*******
to draw in one's horns_to check one's anger, to restrain oneself
خودداري کردن_جلوي خود را گرفتن
The performer drew in his horns when he saw that his critic was an eight_year_old boy
هنگامي که نوازنده متوجه شد منتقد او پسري هشت ساله است،خود را کنترل کرد
(In the Bible we read that the Egyptians commanded the Israelites to do so)
بدون وسايل لازم اقدام به کاري کردن
(ما در کتاب مقدس مي خوانيم که مصريان،يهئديان را اين چنين فرماندهي مي کردند)
My uncle's business schemes always fail because he tries to make bricks without straw
طرح هاي تجاري عمومي من هميشه شکست مي خوردند زيرا او سعي دارد تا بدون وسايل لازم اقدام به کاري کند
*****
to have the upper hand _to gain control
به دست گرفتن کنترل_چيره شدن
I had him at my mercy, but now he has the upper hand
من او را تحت فرمان خود داشتم اما اکنون او کنترل را به دست گرفته است
*******
to draw in one's horns_to check one's anger, to restrain oneself
خودداري کردن_جلوي خود را گرفتن
The performer drew in his horns when he saw that his critic was an eight_year_old boy
هنگامي که نوازنده متوجه شد منتقد او پسري هشت ساله است،خود را کنترل کرد
نظر