میرحسن هاشمی میناباد
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی - واحد اراك
تتابع افعال
عده ای از استادان ترجمه در كلاس های شان به دانشجویان توصیه یا امر می كنند كه از كاربرد دو فعل پشت سر هم خودداری ورزند. آنان این كار را خلاف فصاحت زبان فارسی می دانند. این دستور گاهی برای دانشجویان مشكل ایجاد می كند و در واقع لزوم مالایلزمی است كه باعث عدم فصاحت نیز می شود. نگارنده با شنیدن این دستور از دانشجویان، توضیح می داد كه امر و نهی این چنینی در فارسی در كار نیست. برای اثبات مدعای خود مجبور شدم نمونه هایی از آثار بزرگان نثر معاصر و ادبای بزرگ بیاورم از جمله:
حاصل این كه در تحقیق از احوال شیخ سعدی، نه گفته های خود او را باید تماماً مأخذ قرار داد، نه به آنچه دیگران نقل كرده اند می توان اعتماد نمود، و پس از موشكافی های بسیار كه این اواخر محققان به عمل آورده اند آن چه می توان از روی تحقیق گفت این است كه ...
(كلیات سعدی، محمد علی فروغی، ص یازده: 1367)
ایرانیان باید از این میراث گرانبها كه از نیاكان به ایشان رسیده است قدر بدانند.
(همان، ص 17)
خبر از دیگران كه بی شك گروهی بزرگ بوده اند نداریم...
(محمد تقی بهار (ملك الشعرا)، سبك شناسی 1369:2:1)
بالجمله با تأكید و ابرامی كه سامانیان در زنده كردن آداب و فرهنگ ایران داشته اند نمی توان باور كرد كه ...
(همان: ص 2)
نیما و امثاله اگر كلاهشان را هم باد به آن طرف ها پرتاب كند سر بر نمی گردانند.
(مهدی اخوان ثالث 1356:173)
البته این شكسته سلندر به حكم آن كه فرنگی آلات مصرف نمی كند، از نوشیدن ویسكی امتناع داشت و گفت اگر از همان كشمش سگی های خودمان دارید بیاورید، والا فلا
(همان، 174)
بر تناقض كلام و اعتراضات كه بر آنها وارد است وقوف یابد.
(عبدالقادر بن غیبی حافظ مراغی (وفات 838 ه)، مقاصدالالحان 1356:4)
بنابراین، آوردن دو فعل پشت سر هم در فارسی امری طبیعی است، اما «اگر عدد این افعال از دو تجاوز كند غالباً فهم عبارت دشوار می شود و خواننده مجبور است آن را از نو بخواند». ( ابوالحسن نجفی 1370:99 )
ابتدا راه حل های رفع مشكل تتابع افعال را، اگر وجود داشته باشد، به طور خلاصه می آوریم و سپس نظر استاد ابوالحسن نجفی (1380:99101) را عیناً نقل قول می كنیم:
1. انتقال فعل جمله پایه از پایان عبارت به پیش از « كه» ی موصول و به عبارت دیگر عوض كردن جمله پایه و جمله وابسته یا پیرو. دقت كنید كه با این تمهید نباید معنای كل جمله تغییر كند یا ابهام معنایی پیش آید.
2. استفاده از اسم یا اسم مصدر به جای برخی از فعل های جمله واره های وابسته. این بار نیز نباید معنای كل جمله تغییر كند و ابهام معنایی پیش آید. از سوی دیگر مترجم باید دقت كند بار مفهومی جمله سنگین نشود و فشردگی اطلاعاتی بیش از حد پدید نیاید.
3. شكستن جمله های طولانی به چند جمله مستقل كوتاه، به شرطی كه معنای كل جمله تغییر نكند، ابهام معنایی پیش نیاید، و پیوند معنایی بین جمله ها حفظ شود.
در فارسی معمولاً فعل در آخر جمله واقع می شود. هرگاه چند جمله پیرو و همراه یك جمله پایه بیاید، احتمال این هست كه افعال همه این جمله ها در پایان عبارت به دنبال یكدیگر ردیف شوند. اگر عدد این افعال از دو تجاوز كند غالباً فهم عبارت دشوار می شود و خواننده مجبور است كه آن را از نو بخواند. اگر عدد افعال از این مقدار نیز درگذرد معنای عبارت مبهم می شود و خواننده حتی، در بعضی از موارد، از فهم آن عاجز می ماند.
این مشكل بیشتر در ترجمه ها به چشم می خورد، زیرا در زبان های فرنگی، فعل جمله معمولاً پیش از مفعول می آید و چون جمله پیرو غالباً به مفعول جمله قبل راجع می شود تتابع افعال رخ نمی دهد، اما در ترجمه این قبیل عبارتها به فارسی اگر به روال عادی، یعنی به شیوه ترجمه لفظ به لفظ عمل شود، غالباً عبارت های سنگین نامفهومی به دست می آید. برای حل این مشكل در فارسی راه های متعددی هست كه از آنها چند راه عملی تر است.
یك راه این است كه فعل جمله پایه حتی المقدرو از پایان عبارت به پیش از «كه» ی موصول منتقل شود. مثلاً به جای عبارت سنگین زیر كه در یكی از ترجمه ها آمده است:
«در من صدای وجدان از صدای همه این استدلال های مردم فریب كه دستاویز كسانی كه چشم بسته اطاعت می كنند شده است بلندتر است»،
می توان گفت: «در من صدای وجدان بلندتر است از صدای همه این استدلال های مردم فریب كه دستاویز كسانی شده است كه چشم بسته اطاعت می كنند.»
راه دیگر این است كه بعضی از فعل ها كه زاید به نظر می رسند از عبارت حذف شوند یا به جای آنها اسم (یا اسم مصدر) آورده شود.
از راه حل اخیر با احتیاط بسیار باید استفاده كرد، زیرا خواه ناخواه مقداری از مفاهیم در مبادله فدا می شود و احتمال این نیز هست كه بر اثر حذف فعل ها معنای كل عبارت تغییر كند.
یك راه ساده تر هم هست و آن این است كه عبارت طولانی شكسته شود و به چند جمله مستقل كوتاه منقسم گردد. (نیز نگاه كنید به غلامرضا تجویدی 1381:21)
كتاب شناسی
اخوان ثالث، مهدی (م. امید)، 1356 . از این اوست.ا تهران: مروارید.
بهار، محمد تقی، (ملك الشعرا)، 1369 . سبك شناسی، ج 2. تهران: انتشارات امیركبیر.
تجویدی، غلامرضا، 1381 . ترجمه متون سیاسی. تهران: دانشگاه پیام نور.
سعدی، 1367 . كلیات سعدی. به اهتمام محمد علی فروغی، مصحح: بهاءالدین خرمشاهی. تهران: انتشارات امیركبیر.
عبدالقادر بن غیبی حافظ مراغی، 1356 . مقاصد الالحان. به اهتمام تقی بینش. تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب.
نجفی، ابوالحسن، 1370 . غلط ننویسیم. تهران: مركز نشر دانشگاهی.
عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی - واحد اراك
تتابع افعال
عده ای از استادان ترجمه در كلاس های شان به دانشجویان توصیه یا امر می كنند كه از كاربرد دو فعل پشت سر هم خودداری ورزند. آنان این كار را خلاف فصاحت زبان فارسی می دانند. این دستور گاهی برای دانشجویان مشكل ایجاد می كند و در واقع لزوم مالایلزمی است كه باعث عدم فصاحت نیز می شود. نگارنده با شنیدن این دستور از دانشجویان، توضیح می داد كه امر و نهی این چنینی در فارسی در كار نیست. برای اثبات مدعای خود مجبور شدم نمونه هایی از آثار بزرگان نثر معاصر و ادبای بزرگ بیاورم از جمله:
حاصل این كه در تحقیق از احوال شیخ سعدی، نه گفته های خود او را باید تماماً مأخذ قرار داد، نه به آنچه دیگران نقل كرده اند می توان اعتماد نمود، و پس از موشكافی های بسیار كه این اواخر محققان به عمل آورده اند آن چه می توان از روی تحقیق گفت این است كه ...
(كلیات سعدی، محمد علی فروغی، ص یازده: 1367)
ایرانیان باید از این میراث گرانبها كه از نیاكان به ایشان رسیده است قدر بدانند.
(همان، ص 17)
خبر از دیگران كه بی شك گروهی بزرگ بوده اند نداریم...
(محمد تقی بهار (ملك الشعرا)، سبك شناسی 1369:2:1)
بالجمله با تأكید و ابرامی كه سامانیان در زنده كردن آداب و فرهنگ ایران داشته اند نمی توان باور كرد كه ...
(همان: ص 2)
نیما و امثاله اگر كلاهشان را هم باد به آن طرف ها پرتاب كند سر بر نمی گردانند.
(مهدی اخوان ثالث 1356:173)
البته این شكسته سلندر به حكم آن كه فرنگی آلات مصرف نمی كند، از نوشیدن ویسكی امتناع داشت و گفت اگر از همان كشمش سگی های خودمان دارید بیاورید، والا فلا
(همان، 174)
بر تناقض كلام و اعتراضات كه بر آنها وارد است وقوف یابد.
(عبدالقادر بن غیبی حافظ مراغی (وفات 838 ه)، مقاصدالالحان 1356:4)
بنابراین، آوردن دو فعل پشت سر هم در فارسی امری طبیعی است، اما «اگر عدد این افعال از دو تجاوز كند غالباً فهم عبارت دشوار می شود و خواننده مجبور است آن را از نو بخواند». ( ابوالحسن نجفی 1370:99 )
ابتدا راه حل های رفع مشكل تتابع افعال را، اگر وجود داشته باشد، به طور خلاصه می آوریم و سپس نظر استاد ابوالحسن نجفی (1380:99101) را عیناً نقل قول می كنیم:
1. انتقال فعل جمله پایه از پایان عبارت به پیش از « كه» ی موصول و به عبارت دیگر عوض كردن جمله پایه و جمله وابسته یا پیرو. دقت كنید كه با این تمهید نباید معنای كل جمله تغییر كند یا ابهام معنایی پیش آید.
2. استفاده از اسم یا اسم مصدر به جای برخی از فعل های جمله واره های وابسته. این بار نیز نباید معنای كل جمله تغییر كند و ابهام معنایی پیش آید. از سوی دیگر مترجم باید دقت كند بار مفهومی جمله سنگین نشود و فشردگی اطلاعاتی بیش از حد پدید نیاید.
3. شكستن جمله های طولانی به چند جمله مستقل كوتاه، به شرطی كه معنای كل جمله تغییر نكند، ابهام معنایی پیش نیاید، و پیوند معنایی بین جمله ها حفظ شود.
در فارسی معمولاً فعل در آخر جمله واقع می شود. هرگاه چند جمله پیرو و همراه یك جمله پایه بیاید، احتمال این هست كه افعال همه این جمله ها در پایان عبارت به دنبال یكدیگر ردیف شوند. اگر عدد این افعال از دو تجاوز كند غالباً فهم عبارت دشوار می شود و خواننده مجبور است كه آن را از نو بخواند. اگر عدد افعال از این مقدار نیز درگذرد معنای عبارت مبهم می شود و خواننده حتی، در بعضی از موارد، از فهم آن عاجز می ماند.
این مشكل بیشتر در ترجمه ها به چشم می خورد، زیرا در زبان های فرنگی، فعل جمله معمولاً پیش از مفعول می آید و چون جمله پیرو غالباً به مفعول جمله قبل راجع می شود تتابع افعال رخ نمی دهد، اما در ترجمه این قبیل عبارتها به فارسی اگر به روال عادی، یعنی به شیوه ترجمه لفظ به لفظ عمل شود، غالباً عبارت های سنگین نامفهومی به دست می آید. برای حل این مشكل در فارسی راه های متعددی هست كه از آنها چند راه عملی تر است.
یك راه این است كه فعل جمله پایه حتی المقدرو از پایان عبارت به پیش از «كه» ی موصول منتقل شود. مثلاً به جای عبارت سنگین زیر كه در یكی از ترجمه ها آمده است:
«در من صدای وجدان از صدای همه این استدلال های مردم فریب كه دستاویز كسانی كه چشم بسته اطاعت می كنند شده است بلندتر است»،
می توان گفت: «در من صدای وجدان بلندتر است از صدای همه این استدلال های مردم فریب كه دستاویز كسانی شده است كه چشم بسته اطاعت می كنند.»
راه دیگر این است كه بعضی از فعل ها كه زاید به نظر می رسند از عبارت حذف شوند یا به جای آنها اسم (یا اسم مصدر) آورده شود.
از راه حل اخیر با احتیاط بسیار باید استفاده كرد، زیرا خواه ناخواه مقداری از مفاهیم در مبادله فدا می شود و احتمال این نیز هست كه بر اثر حذف فعل ها معنای كل عبارت تغییر كند.
یك راه ساده تر هم هست و آن این است كه عبارت طولانی شكسته شود و به چند جمله مستقل كوتاه منقسم گردد. (نیز نگاه كنید به غلامرضا تجویدی 1381:21)
كتاب شناسی
اخوان ثالث، مهدی (م. امید)، 1356 . از این اوست.ا تهران: مروارید.
بهار، محمد تقی، (ملك الشعرا)، 1369 . سبك شناسی، ج 2. تهران: انتشارات امیركبیر.
تجویدی، غلامرضا، 1381 . ترجمه متون سیاسی. تهران: دانشگاه پیام نور.
سعدی، 1367 . كلیات سعدی. به اهتمام محمد علی فروغی، مصحح: بهاءالدین خرمشاهی. تهران: انتشارات امیركبیر.
عبدالقادر بن غیبی حافظ مراغی، 1356 . مقاصد الالحان. به اهتمام تقی بینش. تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب.
نجفی، ابوالحسن، 1370 . غلط ننویسیم. تهران: مركز نشر دانشگاهی.
نظر