اطلاعیه

Collapse
هیچ اطلاعیه ای هنوز ایجاد نشده است .

غلبه رومانتیسم

Collapse
X
 
  • فیلتر
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
new posts

  • دوره های ادبی در انگلستان: غلبه رومانتیسم




    غلبه رومانتیسم

    (1750-1875)

    محرک های تاریخی اجتماعی و فرهنگی

    انقلاب صنعتی

    در اواخر قرن هجدهم با ظهور انقلاب صنعتی در بریتانیا، اقتصاد مبتنی بر تولید ماشینی در کارخانجات صنعتی، جانشین اقتصاد مبتنی بر زمین داری و کارهای دستی شد . در بستر این تحولات، منابع نیرو وانرژی هم بی نصیب نماندند و باد و آب جای خود را به ذغال سنگ و بخار دادند . روستاییان جهت کار در کارخانه به شهرمهاجرت کردند که این وضعیت، رشد شهرها را به دنبال داشت . صاحبان اندک کارخانه ها روز به روز متمول تر شدند، اما در عوض کارگران که با ساعات طولانی و شرایط بد کار، فقر، زاغه نشینی و بیماری دست و پنجه نرم می کردند، روز به روز مسکین و مسکین تر شدند .

    وقوع انقلاب در آمریکا و فرانسه

    سال های واپسین قرن هجدهم، آبستن بلواهای سیاسی بود که نطفه مجموعه ای از انقلاب ها را در خود می پروراند. اعلام استقلال مستعمرات آمریکایی بریتانیا در سال 1776 منجر به آغاز جنگی طولانی شد که در پی آن، ایالات متحده آمریکا توانست در سال 1781 استقلال خود را به دست بیاورد. آتش انقلاب کبیر فرانسه در سال 1789 شعله ور گشت و داد اعتراضی مردم سالار (دموکراتیک) را با آرمان برابری و برادری علیه حکومت مستبدانه سلطنتی سر داد . لیکن دولت انقلابی فرانسه، بمحض روی کار آمدن، با توسل به سبعیت موجبات مرگ هزاران نفر را فراهم آورد . در تاریخ از این دوران، تحت عنوان دوران "حکومت وحشت" یاد می شود.

    وقوع انقلاب در آمریکای لاتین

    در اوایل دهه پایانی قرن هجدهم، به تدریج آرمان های انقلابی آمریکاییان و فرانسویان سرتاسر آمریکای لاتین را فرا گرفت . برده های آفریقایی مستعمره فرانسوی سن دومنیگ (هاییتی امروز) با رهبری توسان لوورتور
    که یکی از رهبران آزادیخواه آن خطه به شمار می رفت – دست به قیام مسلحانه زدند و در سال 1804 به استقلال دست یافتند . به دنبال آن، از سال 1810، شورش های گسترده ای علیه دولت اسپانیا در آمریکای لاتین به وقوع پیوست . وبدین صورت کشورهای آرژانتین ، شیلی ، مکزیک ، پرو اروگوئه، پاراگوئه، کلمبیا ، ونزوئلا و بولیوی تا سال1824 به استقلال دست یافتند .

    جنگ های ناپلئونی

    در سال 1793 دولت انقلابی فرانسه برضد بریتانیا اعلام جنگ کرد . فرانسه و بریتانیا از سال 1793 تا سال 1815 ،بی هیچ وقفه ای مشغول جنگ هایی موسوم به جنگ های ناپلئونی بودند . ناپلئون بناپارت – جوانی هوشمند از اهالی جزیره کرس و یکی از مدبرترین فرماندهان نظامی تاریخ - نخست در زمره حامیان انقلاب فرانسه وارد صحنه مبارزات شد ولی پس از چندی گوی قدرت را از چنگ رقیبانش ربود و در سال 1804 خود را امپراتور فرانسه نامید . در سال 1805 هوراتیو نلسون دریادار ارتش بریتانیا، پس از آنکه در نبرد ترافالگار ناوگان جنگی ناپلئون را درهم شکست، مبدل به قهرمان ملی گشت . جنگ این دو کشور در دریا و خشکی تا سال 1815 ادامه یافت و منجر به شکست ناپلئون در نبرد تاریخی واترلو شد .

    رومانتیسم

    رومانتیسم واکنشی در قبال ارزش های دوران روشنگری بود . در دوران روشنگری هنرمندان زبان به ستایش عقل و محدودیت های آن گشودند ، اما به رغم آن ها ، رومانتیک ها مجذوب احساسات و حالت های روحی شدید حتی وحشت و جنون شدند . کارهای هنرمندان رومانتیک مشحون از شدائد غریب ،هوس ، وسواس ، کابوس ،رویا ، کودکان بی گناه ، آدم های تنها و آواره و جستجوهای بی حاصل بود ، اما اثری از اعتدال و انسجام اجتماعی در آن ها یافت نمی شد . شاخص هنرمندان عصر روشنگری ، اندیشمند شک گرا بود ولی رومانتیک ها کسی را جز شاعر ملهم، شایسته این مقام رفیع نمی دیدند .
    برخلاف متفکران دوران روشنگری ، رومانتیک ها نه تنها احساسات را گمراه کننده نمی انگاشتند بلکه ابراز آن را لایق وثوق و همچون حقیقتی خدشه ناپذیر می پذیرفتند. (بر مبنای ارزشی که رمانتیست ها به اصالت احساسات می دادند) کسی که قادر به شناخت عمق احساسات انسانی خویش است، نسبت به طبیعت (که سرشتی همچون سرشت انسان دارد) و همینطور نسبت به احساسات دیگر همنوعان خود همدلی و تفاهمی ذاتی بروز می دهد.

    شاعران رومانتیک نسبت به این برداشت هنرمندان دوران روشنگری از طبیعت، که طبیعت را تابع قوانینی منظم و تغییر ناپذیر، و کاملاً قابل کنترل می دانستند، بدگمانی خاصی داشتند. در دنیای رومانتیک ها، طبیعت همیشه پویا و سرشار از زندگی و روح تازگی است. بسیاری از هنرمندان مکتب رومانتیسم ، روشنگری راستین را در گرو آمیزش با طبیعت می دیدند نه در انزوای کتابخانه ای. در نظر آنان طبیعت شامل مناظری چشمگیر علی الخصوص دشت های بکر و دست نخورده بود و می توانست آیینه تمام عیار باطن انسان باشد. برای نمونه سادگی عوام
    - که تبلورش را در آوازها و داستان های این مردمان می بینیم- همان طور که بر کودکان تاثیر گذار بود ، نیز منبع الهامی برای شاعران به شمار می رفت. تصور این که بشر بدوی در هیئت طبیعت چگونه می زیسته است ، دستمایه آرمان هنرمندان مکتب رومانتیسم موسوم به وحشی نجیب شد . این آرمان، بشری را به تصویر می کشید که نیکی را از ابتدا درذات خود داشت. مخلص کلام آنکه نویسندگان رومانتیک اساس وثوق خود را در پیکره سرشت انسانی و قدرت تخیل پایه گذاری کردند .


    :::جهت بررسی سیر خطی وقایع آن دوره در انگلستان و جهان فایل The Triumph of Romanticism را دریافت و مطالعه نمایید.


    برگرفته از:
    Glencoe Literature the Reader's Choice; McGraw-Hill Companies; 2007


    برگردان به فارسی: مهران صفوی

    *** تصویر: بافت دوگانه یک شهر با ظهور انقلاب صنعتی.
    ا
    ویرایش توسط Angel : https://forum.motarjemonline.com/member/63-angel در ساعت 04-12-2011, 04:46 AM

    I believed my wisdom
    ... Killed the whys as I grew ... Yet the time has taught me ... The whys are grown too
    Angel

    Click to Read My Other Poems

  • #2



    تکاپوی رومانتیسم



    تلاش های مصرّانه متفکران دوران روشنگری در راستای پی بردن به برهان و نظم در جهان مادی – یا در حقیقت در تمام هستی – موجب تکوین واکنشی از همین قسم علیه این موضوعات شد . این واکنش متهورانه چیزی نبود مگر رومانتیسم .

    هیئت طبیعت

    برخی از متفکران دوران روشنگری که به یافتن کنه موضوعاتی مانند طبیعت انسان توجه ویژه ای نشان داده بودند، به گمان هایی پیرامون چگونگی انسان در "هیئت طبیعت" دست یافتند . یکی از متفکران تاثیرگذار بر این جریان ، ژان ژاک روسو ی سوییسی بود که بخش اعظمی از عمر خویش را در فرانسه سپری کرد. او بر این عقیده بود که بشر بالطبع نیک سرشت و کنجکاو پای به این دنیا می گذارد و تنها در پی ارضای احتیاجات غریزی خود است . بر اساس سخنان روسو ، این جامعه است که ما را در طلب مقام و منزلت ، کاهلی و عیاشی به تباهی می کشاند . به راستی آیا می توانیم دوباره به آن معصومیت بدوی و سروری که "وحشی نجیب" دارا بود ، دست پیدا کنیم ؟ پاسخ روسو به این سوال منفی بود ولی وی در محاذات پاسخش ، به آموزش کودکان با روش های طبیعی معتقد بود . شیوه آموزشی آرمانی وی به دو صورت شکلی "طبیعت گرایانه تر" به خود می گرفت و اساس آن بر آزاد گذاشتن کودک در طبیعت و اهمیت دادن به کشف طبیعت درونی او در زمان رشد استوار بود . باور روسو بر آن بود که چنین آموزشی توان تربیت شهروندانی شرافتمند را دارد که بر توانایی ها و عقاید خود اطمینان راسخ دارند . بدین صورت روسو در تربیت نسل جدید نویسندگان رومانتیست ، نقشی انکارناپذیر را بر عهده گرفت و موجب تسریع آن گشت .

    حساسیت و احساسات

    رفته رفته نویسندگان جوان بیشتر خواهان کاهش تاکید روشنگرانه بر عقل گرایی شدند . یکی از راه های نیل بدین مقصود ، جایگزینی احساسی از نوع همدردی به نام "حساسیت" به جای عقل گرایی بود . در قرن هفدهم میلادی ، پزشکی به نام ویلیام هاروی کشف کرد که عامل اصلی گردش خون در بدن قلب است. رومانتیک ها هم در قبال این کشف، علاقه ای متزاید به این مسئله که قلب انسان منشا احساسات است نشان دادند تا به سازوکار آن. این نگرش از حساسیت در بادی امر بر واکنش های جسمانی مانند سرخی چهره ، پریدن رنگ و احساس غش و ضعف کردن که در زمان تحریک شدن قلب بر ما عارض می شود ، تاکید می کرد . رومانتیک ها این جنبش های آشکار خون را همچون علایم پرهیزگاری و همدردی درونی تعبیر می کردند .

    خیال

    مرهم گرمابخش دیگری که رومانتیک ها برای التیام سردی زخم برهان زدگی روشنگران مهیا کردند ، ملغمه ای از وهم و تاثیرات حسی موسوم به خیال بود . متفکران روشنگر به دلایلی خواستار نفی خیال در مقال بودند . اول آن که آنان می خواستند تنها تجربه صرف را در آزمایش های علمی تجزیه و تحلیل کنند و دوم آن که آنان علاقه وافری به استدلال های منطقی محض در تتبعات فلسفی خود من باب حقایق بنیادین داشتند . خیال کیفیتی دارا بود مبتنی بر توانایی آمیختن اصوات و مناظر تجربه های گوناگون به نحوی که احساسات را تحریک کند و به مبارزه بطلبد . روشنگران این خصیصه از خیال را تقبیح نمودند ولی در عوض نویسندگان مکتب رومانتیسم آن را ارج نهادند و گرامی داشتند . در حقیقت رومانتیک ها با آغوشی گشاده پذیرای شور و هول نامعقول خیال شدند . فی المثل ویلیام بلیک شاعر معتقد بود که رموز عالم هستی در خیال نهفته است، نه در علم. طبق اظهارات وی :
    رویا یا خیال نمودی از موجودیتی حقیقی و تغییرناپذیر است که در ابدیت به وقوع می پیوندد .

    متقدمین مکتب رومانتیسم

    سال های نخستین این دوران، نویسندگانی را به خود دید که حد و مرزی برای خود قائل نمی شدند و در فضای حایل ارزش های روشنگران و آرمان های انتشاریافته رومانتیک ها جولان می دادند. توماس گری شاعر که در شعر خویش از فنون ادبی نئوکلاسیک مانند زبان مفخر و قالب های[شعری]کلاسیک بهره می جست، از عشق به طبیعت و اعتقاد به مردم عوام که در سال های بعد در ردیف اصلی ترین آرمان های شاعران رومانتیک قرار گرفت، غافل نشد و به آن ها نیز نظری افکند. رابرت برنز که در طبقات بالای جامعه از مقبولیت ویژه ای برخوردار بود ، با استفاده از لهجه اسکاتلندی به نوشتن درباره زندگی مردم عوام و خصلت های روستاییان و کشاورزان پرداخت. شاید بتوان در میان متقدمین مکتب رومانتیسم ، ویلیام بلیک را مشهورترین چهره قلمداد کرد. بلیک به ارزش های نئو کلاسیک رایج در روزگار خود قناعت نکرد و با تمرکز بر روی عناصر ماورالطبیعت و آزمایش های خیالی، سبکی بی همتا را برای خویش آفرید .




    :::جهت تحلیل و بررسی بیشتر آثار ادبی مرتبط با این موضوع فایلThe Stirrings of Romanticism را دریافت و مطالعه نمایید. این فایل شامل عناوین زیر است:

    Thomas Gray: Elegy Written in a country Churchyard (Poem)

    Robert Burns: John Anderson, My Jo (Poem)
    ____________To a Mouse (Poem)
    ____________Auld Lang Syne (Poem)

    Mary Wollstonecraft: from A Vindication of the Rights of Woman (Essay)

    _______Vocabulary Workshop: Word Origins and Word Parts:
    ________Understanding Greek and Latin Roots, Prefixes and Suffixes

    Jeff Chu: TIME: Raising Their Voices (Feature Article)

    Fanny Burney: from The Diary of Fanny Burney (Diary)

    _______Grammar Workshop: Sentence Structure:
    _______Avoiding Dangling Modifiers

    Wiliam Blake: A Poison Tree (Poem)
    ____________The Lamb (Poem)
    ____________The Tyger (Poem)
    ____________London (Poem)
    ____________The Chimney Sweeper from Songs of Innocence (Poem)
    ____________The Chimney Sweeper from Songs of Experience (Poem)

    _______Literary History: The Two Sides of Blake

    Jane Austen: from Pride and Prejudice (Novel)
    l


    برگرفته از:
    Glencoe Literature the Reader's Choice; McGraw-Hill Companies; 2007
    *

    برگردان به فارسی: مهران صفوی

    *** تصویر: صفحه ای از کتاب Songs of Innocence and of Experience اثر ویلیام بلیک. این صفحه مربوط به شعر The Sick Rose است. ویلیام بلیک کار نقاشی و چاپ این کتاب را خود برعهده داشت.
    ویرایش توسط Angel : https://forum.motarjemonline.com/member/63-angel در ساعت 04-12-2011, 04:46 AM

    I believed my wisdom
    ... Killed the whys as I grew ... Yet the time has taught me ... The whys are grown too
    Angel

    Click to Read My Other Poems

    نظر


    • #3



      طبیعت و خیال

      شاید بتوان گفت که بزرگترین اختلاف نظر میان نویسندگان روشنگر و رومانتیک ها بر سر واکنش های متفاوت آن ها نسبت به طبیعت بوده است . این تفاوت از کجا نشأت می گیرد ؟ وجود این تفاوت ، فی نفسه مفید است یا مضر ؟ و وظیفۀ ما در قبال آن چیست ؟


      طبیعت چیست ؟

      متفکران روشنگر استفاده از طبیعت سرکش و درهم برهم را تنها در رام کردن و نظم بخشیدن به آن می دانستند . در نظر آنان طبیعت می توانست در مزارع و توسط اصول عقلانی ، بارآورتر ظاهر شود . طبیعت می توانست به مدد تحلیل ها و مطالعات آزمایشگاهی معقول تر گردد . و نیز می توانست در باغچه های منظم که مزین به مسیرهایی سرراست و دورنمایی آشکار بودند ، زیباتر گردد .

      به نظر می رسید پاسخ دادن به این قبیل پرسش ها برای نویسندگانی که چند نسل بعد شاهد تغییر کلی طبیعت بودند ، پیچیده تر شد . یعنی هنگامی که شهرهای کوچک و بزرگ که در مرز انفجار بودند به مناطق حومه و اطراف خود دست درازی کردند ، راه آهن ها کم کم شروع به بلعیدن چشم اندازها کردند و کارخانه های دودافکن مانند قارچ همه جا سر از خاک برآوردند . آیا واقعا دخالت انسان ، طبیعت را معقول و دلپسند کرد ؟ خود این تغییرات دربارۀ انسان های خالق خود چه نظری داشتند ؟
      هنرمندان رومانتیک ، طبیعت خود را مطیع ومنقاد نمی خواستند . برای نمونه ، زیبایی سرکش چشم اندازهای باغ های ایشان شامل مسیرهایی پیچاپیچ از میان درختانی درهم تنیده بود که به مناظری غافلگیر کننده و مسحور کننده منتهی می شد . رومانتیک ها ترجیح می دادند به جای تماشای زیبایی های مرتب و منظم باغ های مصنوع، از تجربۀ متعالی ستیغ آلپ سوییس حظ تماشا ببرند ؛ جایی که بیکرانی طبیعت بیشتر ملهم شکوه و ابهت بود تا تمجید صرف . ویلیام وردزورث در یکی از اشعار خود به نام "میزها وارون شدند" [1] ما را به بستن کتاب ها و افکندن دیدگان به طبیعت پیرامون خویش رهنمون می کند :

      دانش و فکر و هنر دیگر بس
      دیده بربند ز رخسارۀ آن بی روزن
      هله ، پیش آی و فروگیر دلت را برکف
      کآن کفایت کندت بهر نظر ، آمختن


      کودک و مردم عامه


      کیست که زندگی خود را به طبیعی ترین شکل به سر برد ؟ یکی از پاسخ های رومانتیک ها به این پرسش "کودکان"است ، چراکه در نظر آنان کودکان هنوز تحت تاثیر مدرسه یا جامعه ، آموزش ندیده اند . سال ها پیش از دوران روشنگران ، متفکران بر این عقیده بودند که کودکان دقیقا به مثابه موجوداتی بی کفایت هستند ، آن هم به این دلیل که هنوز به وسیلۀ آموزش از مرحلۀ بی حاصل خود گذر نکرده اند . معهذا در نظر هنرمندان رومانتیک ، معصومیت و خیال کودکان جلوۀ بیشتری نسبت به غفلت آنان داشت . در این میان ، دستۀ دیگری که زندگی و فرهنگشان دستخوش هجوم ارزش های تمدن گرا نشده بود "مردم عامه" یا به قولی عوام بودند . نویسندگان این دوره ، علاقۀ فزونی به ساختن تصاویر ذهنی از تجربیات و تأثرات مردم عامه نشان دادند .

      در سال 1789 دو شاعر جوان به نام های ویلیام وردزورث و ساموئل تی لور کولریج اقدام به انتشار کتاب شعری با نام "چامه های غنایی" [2] کردند که آمیخته به این افکار جدید بود . قسمت اعظم اشعار این کتاب در قالب نظم سادۀ چامه ها و سرودهای عامیانه بود . آنان به جای به کار بردن زبانی آراسته به صنایع بدیع ، از کلمات غیررسمی و عامیانه استفاده کرده بودند . موضوع اشعار ایشان نیز آکنده از زندگانی مردم عادی بود . موضوعاتی از قبیل زندگانی دختری کوچک که خواهران و برادرانش را از دست داده بود ، زندگانی پیرزنی سرخپوست یا پسری پکر و مغموم ، زندگانی ملوانی پیر یا پدری که همراه پسر جوانش مشغول قدم زدن است یا . . .

      رویا و کابوس


      بسیاری از نویسندگان رومانتیک ، نگرشی انتقادی را در قبال روش ها و فواید موعود دانش در پیش گرفتند . برای نمونه وردزورث حساسیت خاصی نسبت به انگیزه های انسان در باب مطالعۀ طبیعت داشت که می توان آن را در برخی از اشعارش مشاهده کرد :

      آه از این هوش سراپا تقصیر
      که نمایندۀ ویرانی زیبایی هاست--
      ریشه خشکانیم تا علم را یابیم.

      این مدعای هنرمندان رومانتیک که بیان می کرد چگونه کسب دانش موجب مخدوش شدن چهرۀ زیبای طبیعت می شود ، روحی بود که در کالبد رمان گوتیک فرانکنشتین نوشتۀ مری شلی دمیده شد . دیدگاه هایی این چنین حاصلی دربر نداشت مگر جذب بسیاری از رومانتیست ها به سوی موضوعاتی که دانش قادر به تبیین و توضیح آنها نبود. ساموئل کولریج در مجموعۀ "چامه های غنایی" شعری طولانی دارد که شامل صحنه هایی کابوس وار در میان یخپاره های قطب جنوب است . او بعدها ادعا کرد که ایدۀ شعر مشهور "کوبلا خان" [3]در حالتی رویاگونه که ناشی از مصرف افیون بوده به ذهن وی خطور کرده است . بدین ترتیب ، نویسندگان رومانتیک با غور بر روی نامعقولات و مصنوعات ، خواهان نیل به تمامیت تجربۀ انسان شدند . تجربه ای که دربرگیرندۀ محنت و مسرت قلب انسان و جمود ظلمانی ذهن وی بود .

      1.The Tables Turned
      2.Lyrical Ballads
      3.Kubla Khan

      :::جهت تحلیل و بررسی بیشتر آثار ادبی مرتبط با این موضوع فایلNature and Imagination را دریافت و مطالعه نمایید. این فایل شامل عناوین زیر است:

      William Wordsworth : The World is To Much with Us (poem)
      ___________________It is a Beauteous Evening, Calm and Free (poem)
      ___________________My Heart Leaps up (poem)
      ___________________Composed Upon Westminster Bridge,September3, 1802 (poem)
      ___________________Lines Composed a Few Miles Above Tintern Abbey (poem)

      Dorothy Wordsworth : from The Journals of Dorothy Wordsworth (Journal)

      Samuel Taylor Coleridge : Kubla Khan (poem)
      _____________________The Rime of the Ancient Mariner (poem)

      Bruce Chatwin : Historical Perspective : from In Patagonia (nonfiction)

      Mary Shelley : from the Introduction to Frankenstein (novel)
      l


      برگرفته از:
      Glencoe Literature the Reader's Choice; McGraw-Hill Companies; 2007
      *

      برگردان به فارسی: مهران صفوی

      *** تصویر: یک نقاشی خیالی از طبیعت.


      I believed my wisdom
      ... Killed the whys as I grew ... Yet the time has taught me ... The whys are grown too
      Angel

      Click to Read My Other Poems

      نظر


      • #4



        در جستجوی حقیقت و زیبایی

        ناب ترین تجارب انسانی نزد هنرمندان رومانتیک ، همانا لحظاتی بود که خویشتن آنان با جهان پیرامون شان ، مراوداتی تنگاتنگ را سهیم می شد . این هنرمندان با عاشق شدن ، سرودن شعر و پیکار در راه باورهای خود جویای این تجارب بودند .

        شور انقلابی

        انقلاب فرانسه در سال 1789 به ظاهر فرصتی برای جوانان فراهم کرد تا به رویاهایی از این دست بیندیشند . همانند خیل آن روزگار ، وردزورث و کولریج نیز آرمان های "آزادی ، برابری ، برادری" را در خور توجه یافتند و وجودشان سرشار از اشتیاقی وصف ناپذیر در جهت تحقق آرمان های انقلابی گشت . وردزورثِ شاعر این شور و اشتیاق انقلابی را - با قالبی روایی در شعری بلند به نام پیش درآمد(1) که به راستی حدیث نفس خویش است - این گونه نشان می دهد :
        خوشا جانی که بیند صبح امید اگرچندش سپهری بی رمق دید

        اما هنگامی که فزون طلبی خونبار حکومت وحشت ، این آرمان ها را از پای درمی آورد ، ایشان به ناچار جناحی محافظه کار اختیار می کنند . نسل بعدی هنرمندان رومانتیک مانند پرسی بیش شلی (2) با الهام از جریانات رادیکالیسم سیاسی دوران جوانی ویلیام وردزورث و ساموئل کولریج ، همه جانبه خواهان به بار نشستن دانه های انقلابی نسل پیشین خود بودند .

        موج ناسیونالیسم

        علاقۀ رومانتیک ها به فرهنگ عامۀ مردم(توده) در کنار نتایج ادبی ، عواقبی سیاسی نیز در پی داشت . بسیاری از اینان که بستر تحصیلاتشان هنرهای کلاسیک بود ، با مبارزۀ مردم یونان جهت رهایی از یوغ ترکان و دستیابی به استقلال همصدا شدند . در همین راستا بود که جورج گوردون لرد بایرونِ (3) شاعر به یونانیان کمک مالی نمود و یک واحد توپخانه در آن کشور برپا کرد . عاقبت هم در راه پشتیبانی از مردم یونان جان سپرد .

        مکان ها و زمان های غریب

        هنرمندان رومانتیک ، بخش اعظمی از جذابیت سرزمین های بیگانه را در شکوه فرهنگ آن ها می یافتند . در نظر آنان ، چنین مکان هایی دربردارندۀ کششی ناشناخته و غریب بودند . برای مشاهدۀ این مکان ها ، همیشه نباید واقعا ً به آن جا سفر کرد . رومانتیک ها قادر بودند عطش تخیلات خود را با نوشته های سیاحان خاور میانه و دیگر نقاط دورافتادۀ جهان سیراب کنند . ادبیاتی همراه با محیط های غریب - خواه واقعی ، خواه خیالی - بسیار مقبول طبع نویسندگان رومانتیک و خوانندگان آن ها افتاد . بدین منوال ، دیگر نقاط دوردست و دلپسند نیز توجه این هنرمندان را به سوی خود جلب کرد . برای نمونه زمین های کوهستانی اسکاتلند و سوییس و سلسله کوه آلپ در ایتالیا با قله های سخت و سیلاب های متلاطم ، محیط های درخوری را برای فرانکنشتین مری شلی مهیا کرد .
        گذشته ها نیز شگفتی های غریبی را در خود جای داده بودند . بسیاری از نویسندگان رومانتیک به راحتی از کنار فروغ سهل الوصول یونان و روم باستان می گذشتند تا به ادواری رازآمیز دست پیدا کنند و به همین نحو بود که "ادوار تاریک "(4) توجه آنان را به خود جلب کرد . رومانتیک ها به سوی کیفیاتی از قرون وسطی همانند سبعیت گوتیک ، مناسک کهن و عقاید عجیب جذب شدند که متفکران روشنگر از آن ها بیزاری می جوییدند . ادبیاتی آکنده از محیط های قرون وسطایی از قبیل چشم اندازهای غیرطبیعی و قلعه های جن زده در سال 1765 با کتاب قلعۀ اوترانتو(5) نوشتۀ هوریس والپول(6) آغاز شد . این موج ادبی ، قالبی موسوم به رمان گوتیک را به وجود آورد .

        جستجوی شاعرانه

        جای تعجب نیست که شاعران رومانتیک در دوره ای که ملتفت به عصیان خود بودند ، بیشتر بر نقش فرهنگی خود دلالت کردند . بسیاری از شاعران این دوره علی الخصوص وردزورث و شلی بیانیه هایی را در راستای تفوق شعر به رشتۀ تحریر درآوردند . سایرین نیز به نوشتن اشعاری تمثیلی که نمایانگر جستجوی شامخ شعر در طلب زیبایی و حقیقت بود ، پرداختند . همان جستجویی که سرمشق خیل عظیمی از شاعران رومانتیک گشت . از این خیل عظیم می توان به جان کیتز (7) اشاره کرد که عمری را در پی تملک شور وزیبایی سپری کرد . در طول زندگانی بی مجالش به دوردست های خیالش سفرها کرد . موضوع برخی از غزلیات مشهور وی ، توانایی کتاب در راهبری او به قلمروی جادویی خیال بوده است . شاعران رومانتیک در این اندیشه بودند که افکار والا ، خواهان قالب های بیانی والا است . اینان از نشئۀ این مبارزۀ شورانگیز به مرز بیخودی رسیدند .

        ***


        1. The Prelude
        2. Percy Bysshe Shelley
        3. George Gordon , Lord Byron
        4. Dark Ages
        5. The Castle Of Otranto
        6. Horace Walpole
        7. John Keats


        برگردان به فارسی: مهران صفوی

        برگرفته از:
        Glencoe Literature the Reader's Choice; McGraw-Hill Companies; 2007
        *


        :::
        جهت تحلیل و بررسی بیشتر آثار ادبی مرتبط با این موضوع فایل The Quest for Truth and Beauty را دریافت و مطالعه نمایید. این فایل شامل عناوین زیر است:

        ____George Gordon,
        ________Lord Byron : She Walks in Beauty (poem)
        ___________________from Childe Harold's Pilgrimage (poem)
        ___________________Literary History: The Byronic Hero

        _Percy Bysshe Shelley : Ozymandias (poem)
        ___________________ Ode to the West Wind (poem)
        ___________________ To a Skylark (poem)

        _________John Keats : La Belle Dame sans Merci (poem)
        ___________________ When I Have Fears That I May Cease to Be (poem)
        ___________________ Ode on a Grecian Urn (poem)

        _________________Comparing LiteratureAcross Time and Place
        _________John Keats : To Autumn (poem)
        ______ Matsuo Basho : Haiku for Four Seasons (haiku)
        _____ Countee Cullen : To John Keats, Poet, At Springtime (poem)
        _______ Annie Dillard : Untying the Knot from Pilgrim at Tinker Creek (nonfiction)

        ___________________ Writing Workshop: Reflective Essay: Reflecting on a poetic Theme

        _______ Robin Becker : PROFESSIONAL MODEL: from Wordsworth (essay)

        ____________________Speaking' Listening, and Viewing Workshop:
        ____________________Delivering a Reflective Presentation on a Poetic Theme

        ____________________Literature of the Time

        ____________________Test Preparation and Practice

        __Mary Wollstonecraft : from A Vindication of the Rights of Woman (essay)

        l

        *** تصویر: طبیعت گوتیک.


        I believed my wisdom
        ... Killed the whys as I grew ... Yet the time has taught me ... The whys are grown too
        Angel

        Click to Read My Other Poems

        نظر

        صبر کنید ..
        X