اطلاعیه

Collapse
هیچ اطلاعیه ای هنوز ایجاد نشده است .

پيشنهادهايی در ترجمه نوشته های علمی و تحقيقی

Collapse
X
Collapse
  •  

  • پيشنهادهايی در ترجمه نوشته های علمی و تحقيقی

    منظور از اين نوشته ارائه پيشنهادهايي است براي ترجمه متنهاي علمي و تحقيقي به ويژه آثار يونسكو در كتابداري و دانش اطلاع رساني، تجربة نويسنده در ترجمه اين آثار در مركز اسناد و مدارك علمي و ويرايش بعضي از آنها انگيزة نوشتن اين مقاله بوده است. مقاله در دو بخش است. در بخش اول دشواريها را شرح داده ايم و در بخش دوم در ضمن چند مثال، پيشنهادها را ارائه كرده ايم.


    يكي از زمينه هايي كه يونسكو نشريه هاي فراواني درباره آن دارد دانش اطلاع رساني است. "دانش اطلاع رساني" ترجمة "Information Science" است. اينكه اين معادل چگونه وضع شد مسئلة جالبي است كه بدان اشاره خواهيم كرد. اما اينكه اين دانش چگونه دانشي است و تعريف آن چيست، بحث دامنه داري است. در يكي از همين نشريه ها اين رشته را به فصل مشترك علوم كتابداري و دكومانتاسيون، علوم كامپيوتر و اطلاعات از راه دور و علوم مديريت نظامها تعريف كرده اند[1] و اين دست كم نشان مي دهد كه اين دانش دامنة بسيار گسترده اي دارد. در هر صورت در تعريف آن هر ترديدي باشد در سودمندي و لزوم آن ترديدي نيست. مسئلة اصلي اين است كه چگونه اطلاعات انبوه و گوناگون در زمينه هاي گوناگون را گردآوري كنيم و به شكلي منظم و مناسب در اختيار كساني كه بدانها نياز دارند قرار دهيم، و اين كاري است كه گاهي از حد يك شهر و يك كشور هم فراتر مي رود.

    بخصوص براي كشورهاي صنعتي و پيشرفته انجام كار اهميت اساسي دارد و جاي تعجب نيست اگر زادگاه اطلاع رساني كشورهاي بزرگ صنعتي بوده است و نيز تعجبي ندارد اگر ما براي اطلاع از اين دانش مرجعي جز اين كشورها نداشته باشيم و البته ترجمة آثار مهم در اين زمينه، از جمله نشريه‌هاي يونسكو كه زير عنوان "يوني سيست" منتشر مي شوند گام اولي است كه بايد برداريم.

    بنابراين، در حال حاضر مسئلة ما ترجمة اين آثار است. دشواريهاي ترجمه به زبان فارسي امري است آشكار، اما ترجمة متنهاي اطلاع رساني و بخصوص آثار يونسكو دشواريهاي پنهاني هم دارد به اين شرح:
    • اين متنها بيشتر مجموعه اي هستند از راهنماييها و توصيه ها:
    چگونه يك مقاله علمي بنويسم، چگونه از يك مقاله علمي خلاصه تهيه كنيم، چگونه اصطلاحنامه بسازيم و از اين قبيل. البته در اهميت اين راهنماها هيچ شكي نيست، اما خواندن يك راهنما اگر اغلب كار ملال آوري نباشد دست كم لذتبخش هم نيست. يك راهنما تنها براي كسي كه نياز به راهنماييهاي آن پيدا كرده آموزنده و جالب است. شما چند نفر را ديده ايد كه بدون آنكه امتحان رانندگي داشته باشند راهنماي رانندگي بخوانند؟ منظور اينكه اين راهنماها آثار پرجذبه و كششي نيستند.
    مترجمان اين راهنماها هم بعيد بنظر مي رسد در حال ترجمه ناگهان به آن راهنماييها نياز پيدا كرده باشند. نتيجه آنكه در ترجمة اين آثار عامل كارساز شوق، مترجم را تنها مي گذارد. اين اولين دشواري.
    • اين متنها اغلب پرند از اصطلاحات زمينه هاي گوناگوني مانند:
    كتابداري، كامپيوتر، مديريت، دكومانتاسيون و غيره كه براي بعضي از آنها، يا هنوز معادلي نداريم يا معادل جاافتاده اي نداريم.
    بهتر است يك دشواري ديگر را از زبان مؤلف يكي از مهمترين متنهاي يونسكو بشنويم:
    • ". . . دانش اطلاع رساني در سر تا سر جهان رشتة تازه اي است كه حدود آن درست تعريف نشده و واژگان آن مبهم است" و نيز: "قسمتهايي از اين كتاب نشاندهندة عدم توافق در مورد معناي اصطلاحات اساسي است (براي مثال معناي "دانش اطلاع رساني") و نيز نشاندهندة نبودن معيارها و دستورهايي براي چگونگي اجراي كار[2] ملاحظه مي كنيد كه دست اندركاران اصلي هم در اينجا گرفتاريهايي دارند كه البته گريبان ما را هم مي گيرد. معادل هم كه پيدا كنيم تازه موارد اطلاق آن روشن نيست.

    و اما دشواري اساسي كه موضوع بحث اصلي ما در اين مقاله است نثر نوشته هاست. اصولا" وظيفة نثر در نوشته هاي علمي و تحقيقي، به دليل ماهيت اين نوشته ها، انتقال اطلاع و خبر است. از اين نثرها نمي توان انتظار دلنشيني و زيبايي نثرهاي ادبي و هنري را داشت و درست به همين دليل، براي جبران اين كمبود هم كه شده است بايد نثري روان و روشن داشته باشند و اطلاع را بدون اطناب ممل و ايجاز مخل و تعقيد و ابهام جمله ها منتقل كنند. اما با كمال تاسف اغلب نوشته هاي تحقيقي همة اين نقصها را يكجا در خود دارند. در نوشته هاي بيشتر علما و فضلا اينگونه نثر نويسي حتي گاهي تعمدي است. البته هيچ دليلي نداريم كه چنين تعمدي را به نويسندگان نشريه هاي يونسكو نسبت دهيم، اما نثر اين نشريه ها مجموعا" و بخصوص نثر نشريه هايي كه يونسكو (برنامة يوني سيست) در اطلاع رساني منتشر مي كند، دچار بعضي از اين لكنتها است. نثر خشك و يكنواخت، جمله هاي طولاني و بياني كه گاهي ثقيل و پيچيده مي شود، خواننده را خسته و مترجم را خسته تر مي كند. اين عيبي است كه بيشتر مترجمان فارسي اين نشريه ها از آن آگاهند و بصراحت آن را به زبان آورده‌اند. اينكه زبان اصلي بعضي از اين نويسندگان انگليسي يا فرانسه نيست و اينكه بعضي از اين نشريه ها تلفيق كار چند نفر است با سبكهاي مختلف، علت را تا حدي روشن مي كند، اما دشواري خواننده و مترجم را از ميان برنمي دارد.

    در هر صورت ارزش اين نشريه ها ايجاب مي كند كه راه حلهايي براي مشكل ترجمة آنها به زبان فارسي پيدا كنيم. به دشواري اصلي يعني مسئله نثر، در بخش بعد مي پردازيم و بخش حاضر را با ذكر دو مثال در مورد دشواري ترجمة اصطلاحات به پايان مي بريم.

    مثال 1

    از كلمة "information" شروع كنيم. اين كلمه هم به معني "اطلاع"، "اطلاعات"، "آگاهي" است و هم به معني "اطلاع رساني" و "آگاهي رساني". اينكه در هر مورد كدام معادل را بكار بريم بستگي به متني دارد كه اين كلمه در آن بكار رفته است. براي مثال در تركيبهاي:
    information retrieval
    information processing


    بايد آن را به "اطلاعات" ترجمه كرد.

    بازيابي اطلاعات
    آماده سازي اطلاعات

    در اينجا اگر به جاي "اطلاعات"، "آگاهي" بكار بريم ترجمه نارسا مي شود و اگر "اطلاع رساني" يا "آگاهي رساني" بكار بريم بكلي غلط، "بازيابي اطلاع رساني" يا "آماده سازي آگاهي رساني" در فارسي چه معنايي مي دهد؟ اما در تركيبهاي:
    Information science
    Information centers



    بايد اين كلمه را به "آگاهي رساني" يا "اطلاع رساني" ترجمه كنيم:

    مراكز اطلاع رساني/ آگاهي رساني
    دانش اطلاع رساني/ آگاهي رساني

    و اين به دو دليل است. يكي اينكه در فارسي "دانش و علم" به معناي "اطلاع" هم بكار مي روند. و بنابراين "دانش اطلاع/ اطلاعات" يا "علم اطلاع/ اطلاعات" مفهوم روشني را نمي رسانند. ديگر آنكه اين دانش، هدفش بررسي روشهاي رساندن اطلاع است و مراكزي هم كه با "information" توصيف مي‌شوند، در واقع كارشان اطلاع رساني است.

    در اينجا بد نيست به نكته ظريف ديگري هم اشاره كنيم. وجود تركيبي چون "سازمان اطلاعات" در نام "سازمان و اطلاعات و امنيت كشور" باعث شد كه در ترجمة متنهاي اطلاع رساني از بكار بردن تركيباتي چون

    سازمان اطلاعاتي
    منابع اطلاعاتي

    و از اين قبيل براي گريز از هرگونه سوء تفاهمي پرهيز كنند. و اين دليل ديگري بود در ترجيح تركيبي چون "سازمانهاي اطلاع رساني" بر "سازمانهاي اطلاعاتي". از اينجا يك نتيجه مهم و كلي بدست مي‌آيد:

    در ترجمة يك كلمه يا ساختن يك تركيب بايد سابقة آن كلمه يا تركيبهاي مشابه با آن تركيب را در نظر داشت.

    براي مثال، به احتمال زياد هر فارسي زباني كه ببيند روي تابلوي مغازه اي نوشته اند "امانت فروشي" جا خواهد خورد. كلمة "امانت" در تركيبهايي چون "امانت دار"، "امانت نگهدار" و "امانت خوار" بكار مي‌رود. با قياس بدين تركيبها "امانت فروش" به معناي كسي است كه به جاي اين كه امانت مردم را نگه دارد آن را مي فروشد در صورتي كه واقع امر غير از اين است. البته در اين مورد، بر خلاف مورد "سازمان اطلاعات" ساختمان دستوري زبان هم دخالت دارد.

    مثال 2

    كلمه" index" يك اصطلاح فني كتابداري است كه آن را "نمايه" ترجمه كرده اند. منظور از نمايه كلمه ايست كه نشاندهندة مفهومي از مفاهيم اصلي يك نوشته باشد. اما در انگليسي همين كلمه را به فهرستي از اين كلمه ها هم اطلاق مي كنند.

    در اين مورد بايد "index" را "نمايه نامه" ترجمه كرد. منظور آنكه كلمه ها هميشه و در همه جا يك معني ندارند. معيار معني كلمه، متن است نه فرهنگ لغت. اين نكتة ساده اي است كه اغلب كساني كه تجربة چنداني در ترجمه ندارند فراموش مي كنند.

    II





    وظيفه اصلي زبان در نوشته هاي علمي و تحقيقي، انتقال اطلاعات مندرج در آنهاست. وظيفة مترجم فارسي هم از حفظ اين اطلاعات در انتقال به زبان فارسي است. به اين نكته بايد خوب توجه كرد كه:

    در نوشته هاي تحقيقي روش نويسنده در طرح و ورود به مطلب، گسترش گام به گام آن و خروج از مطلب و نتيجه گيري، جزء جدايي ناپذير اطلاعات مندرج در آن است.

    اين همان چيزي است كه بدان ساختمان نوشته هم مي گويند. ساختمان نوشته نشاندهندة تربيت علمي نويسنده و در واقع شخصي ترين عنصر نوشته است. بنابراين، مترجم نبايد در اين ساختمان تغييري دهد. حتي اگر يقين داشته باشد كه با اين تغيير، نوشته، ساختمان منطقي تري پيدا مي كند. روشن است كه به بيشتر نوشته ها مي توان با حفظ مطالب آن ساختمان استوارتري داد. اما اين كاري است كه بايد پيش از چاپ آن و به كمك ويرايشگران انجام گرفته باشد. مترجم اگر در اين مورد نظر اصلاحي داشته باشد، حداكثر مي تواند آنرا در پانويسها و يا در آخر نوشته بياورد. خوشبختانه بيشتر نشريه هاي يوني سيست از ساختمان و نظم و ترتيب استواري برخوردارند. اصولا" بعضي از اين نشريه ها براي آموزش همين روشها و نظم و ترتيبها نوشته شده اند.

    حالا مي رسيم به ترجمة جمله ها. اصل كلي در اين ترجمه ها انتقال اطلاع مندرج در آنهاست. اينكه اين كار را چگونه بايد انجام داد و چه آزاديهايي در ترجمه داريم، در ضمن سه مثال تا اندازه اي روشن مي كنيم. اين مثالها را از ترجمة نشريه هاي يوني سيست كه در مركز اسناد و مدارك علمي انجام شده است انتخاب كرده ايم. خوشبختانه اين ترجمه ها در مجموع از بهترين ترجمه هاي اين نشريه‌هاست و انتقاد ما از چند مورد آن از ارزش آنها نمي كاهد.

    مثال 1

    در ترجمة يكي از نشريه هاي يوني سيست اين جمله ديده مي شود: " اما با استفاده از روشهاي پذيرفته شده پيش بيني نيروي انساني لازم، بررسي آگهيهاي استخدام متخصصان علوم اطلاعات، رشد منظم امكانات شغلي براي فارغ التحصيلان اين رشته و همچنين تاثير احتمالي تحولات فني و اقتصادي، مي توان به آن حد از دقت در پيش بيني دست يافت كه براي برنامه ريزي كافي باشد" [3]

    اين جمله ترجمة جمله پايين است:
    . . .but the established techniques of manpower projection, combined with a study of advertised vacancies, the career development of newely qualified"
    information specialists and the likely impact of technological and economic changes, can give a dogree of acuracy sufficient for planning
    Purposes.[4]





    آنچه مسلم است مترجم معني اين جمله را فهميده و ترجمه هم غلط نيست ـ حتي در چند مورد چيزهايي هم، لابد براي توضيح، به متن اضافه كرده (براي مثال "پيش بيني" پس از "دقت")، اما جمله گذشته از اينكه خيلي ترجمه اي است، مبهم هم هست. معلوم نيست " با استفاده" مربوط به جمله‌هاي بعد كه با ويرگول از هم جدا شده اند هم هست يا نه. خواننده اي كه زحمت خواندن چنين جملة درازي را برخود هموار مي كند دست كم بايد معنايي هم از آن دستگيرش شود. حالا آن ترجمه را با آن يكي كه بر اساس فهم همان مترجم از متن انجام گرفته مقاسيه كنيد:

    "اما اگر روشهاي پذيرفته شده براي پيش بيني نيروي انساني همراه با بررسي آگهيهاي استخدام، افزايش امكانات شغلي براي متخصصان اطلاع رساني كه تازه فارغ التحصيل شده اند و تاثير احتمالي تحولات فني و اقتصادي بكار رود، مي توان با دقت كافي برنامه ريزي كرد."

    اين جمله اي است فارسي كه همان اطلاعات را با دقت منتقل مي كند. در اين ترجمه با آوردن "همراه با" (براي Combined with)، رابطة جمله هاي پس از آن با جملة پيش از آن روشن شده است. در پايان هم به جاي "به آن حد از دقت در پيش بيني دست يافت كه براي برنامه ريزي كافي باشد" عبارت "با دقت كافي برنامه ريزي كرد" آمده است كه به كوتاهي و روشني معناي همان عبارت طولاني و خيلي ترجمه اي را مي رساند. دو كلمة غير لازم "لازم" و "منظم" هم كه مترجم به متن اضافه كرده بود حذف شده است. آوردن "اگر" در آغاز جمله و شرطي كردن آن هم به اقتضاي ساختمان نحوي جمله در فارسي انجام شده است. اينگونه تصرفات در ترجمه از اختيارات مترجم است كه اگر درست صورت گيرد مجاز بلكه لازم است. اصولا" ساختمان نحوي زبان ديگري را نبايد به فارسي تحميل كرد، بلكه بايد معادل آنرا در هر مورد در فارسي پيدا كرد.

    مثال 2

    از ترجمة همان نشريه به اين جمله توجه كنيد:

    "بايد ايجاد نظام يا سازماني براي مشاورة علمي در مورد بندهاي بالا (2-2-1 تا 2-2-6) و براي بحثهايي كه بوسيلة دانشمندان براي توسعة مفهوم تجزيه و تحليل اطلاعات و خاصه براي تعيين استاندارد ويژگيهاي كيفي كساني كه مشاورة علمي را بعهده مي گيرند، مورد تشويق قرار گيرد"[5].

    ملاحظه مي كنيد كه اين جمله گذشته از اينكه خيلي ترجمه اي است، نه مفهوم است و نه درست. عيب دستوري جمله اين است كه حساب فعلها از دست مترجم در رفته است. در اين جمله بايد مترجم پس از "بعهده مي گيرند" فعل "انجام مي گيرد" را مي افزود. و جمله را چنين تمام مي كرد:

    . . . بعهده مي گيرد انجام مي گيرد مورد تشويق قرار گيرد.

    البته ممكن است اين فعل در چاپ حذف شده باشد و يا مترجم اعتراض كند كه فعل محذوف را بايد پس از "اطلاعات" افزود كه در جمله سه فعل پشت سر هم رديف نشود. اگر اين اصلاح را هم بكنيم جمله اي خواهيم كه داشت كه نقص دستوري ندارد، اما فارسي هم نيست. واقع اين است كه اين جمله نقصي دارد كه در كار بسياري از مترجمان ديده مي شود.

    در زبان انگليسي جمله هاي پيرو (تبعي) اغلب درون جمله هاي پايه (اصلي) درج مي شوند و وقتي جملة پايه به پايان مي رسد همة اين جمله ها هم، با جملة پايه به پايان مي رسند ـ بدون آنكه همة فعلها در پايان جمله پشت سر هم رديف شوند. در فارسي براي ترجمة اين جمله ها، اغلب بايد به پيروي از ساختمان نحوي زبان جمله هاي پيرو را از درون جمله هاي پايه بيرون آورد وگرنه فعلهاي جمله هاي پيرو و پايه، يكجا در پايان جمله دنبال هم رديف مي شوند و جمله اگر هم به نقص حذف فعل دچار نشود، چيزي پيچيده و زشت و نامأنوس از كار در مي آيد.

    جملة بالا ترجمة اين جمله است:

    Encouraging the creation of machinrary for scientific advice on paras. 2.2.1-2.2.6 above and for discussion by scientists of the developing concept of information analysis and specially of the standards of quality that shoud be required of those who undertake it.[6]



    البته مترجم جمله را چنان ترجمه كرده كه گويي در متن اصلي “Encouraging” را از اول برداشته باشند و در پايان پس از”it”، “Should be encouraged” افزوده باشند. اين مقدار تصرف در اينجا هيچ اشكالي ندارد به شرطي كه رعايت هماهنگي در ساير موارد هم بشود (كه در اين مورد خوشبختانه شده است.) بنابراين ساختمان نحوي جمله با اين تغيير از نظر جمله هاي پيرو و پايه چنين است.

    The creation of . . . for . . . and for . . . of . . . and
    Specially of-of those-should be encouraged.



    در اينجا، نقطه ها نمايندة اسمها و عبارتهاي اسمي و خطهاي تيره نمايندة جمله هاي پيرو هستند. البته بايد توجه داشت كه برخي از عبارتهاي اسمي را مي توان تبديل به عبارت فعلي كرد. اين كاري است كه مترجمان ورزيده به دليلهاي گوناگون و به اقتضاي زبان فارسي و سليس تر كردن جمله انجام مي دهند. جملة بالا را با در نظر گرفتن اين نكته ها مي توان چنين ترجمه كرد:

    مسئولان را بايد تشويق كرد تا يك واحد اجرايي براي كاربرد توصيه هاي مذكور دربندهاي 2-2-1 تا 2-2-6 و نيز مشاورة علمي دانشمندان در باب توسعة مفهوم تحليل اطلاعات و بخصوص تعيين معيار صلاحيت كساني كه بايد اين تحليلها را انجام دهند، تاسيس كنند.

    مي بينيد كه فعل پايه را از آخر به اول جمله برده ايم و در نتيجه از تتابع افعال در آخر جمله جلوگيري كرده ايم. در ضمن يكي از جمله هاي پيرو را به عبارت اسمي و يكي از عبارتهاي اسمي را به جملة پيرو تبديل كرده ايم. فعل جملة پايه را هم، براي فارسي تر كردن جمله، با توجه به بخشهاي ديگر متن، با بكار بردن "مسئولان"، از مجهول تبديل به معلوم كرده ايم. يكي ديگر از تفاوتهاي مهم اين ترجمه، با ترجمه اول معلوم كردن مرجع ضمير "it" در پايان جمله است. از نظر نحوي، مرجع اين ضمير كاملا" مشخص است و به نزديكترين مشاراليه، يعني تحليل گران برمي گردد. اما مهمتر از همة اينها، همان حرف اصلي است كه ترجمة دوم اطلاع مندرج در جمله را بدون كم و كاست منتقل مي‌كند و دست كم از جمله اول روشنتر و فارسي تر است.

    مثال 3

    جملة پايين ترجمه اي است از نشرية ديگر و از مترجم ديگر:

    "روشهاي موثر اطلاعات مورد نياز فردي، اهميتي كه به تحصيل آن داده مي شود، تسهيلاتي كه براي جستجوي آن موجود است، دانش در مورد اين تسهيلات، سنجش ارزش آنها، تخمين احتمال بدست آوردن چيزي كه از ميان تمام عوامل مزبور مورد نياز است، در روش تحقيق اطلاعات موثر است"[7]

    واقعا" از اين جمله چه مي شود فهميد؟ "روشهاي موثر اطلاعات مورد نياز فردي" چه معني مي دهد؟ "تخمين احتمال بدست آوردن چيزي كه از ميان تمام عوامل مزبور مورد نياز است" يعني چه؟ كدام عوامل مزبور؟ باري، اين جمله ترجمة اين جمله است:

    The working habits of the individual needing information, the importanre placed on getting it, the facilities available for seeking it, the know ledge about these facilities, the Judgement of their value, the estimate of the probability of getting what is wanted, all these factors may affect information-seeking behaviour".[8]



    ترجمه اي از اين جمله با تغييراتي در ساختمان دستوري آن و با در نظر گرفتن جمله هاي پس از آن در متن اصلي اين است:

    "عواملي كه ممكن است بر طرز كار افراد براي پيدا كردن اطلاعات اثر گذارند عبارتند از: عادتهايي كه عملا" براي يافتن اطلاعات پيدا كرده اند، اطلاع آنان از تسهيلات موجود، قضاوتشان درباره ارزش اين اطلاعات، اهميتي كه براي دستيابي به اين اطلاعات قائلند و اينكه تا چه حد احتمال مي دهند آنچه مي جويند بيابند"

    ملاحظه مي كنيد كه نه هيچ اطلاعي را در ترجمه حذف كرده ايم و نه هيچ اطلاعي به آن افزده ايم. خوانندة دقيق خود مي تواند شگردهايي كه در اين ترجمه بكار رفته دريابد.

    گمان نمي كنم كه با اين مثالها تا حدي روشن شده باشد كه منظور از ترجمة متنهايي كه سبك خاص هنري ندارند و در خدمت انتقال اطلاع هستند چيست. اين ترجمه نه تنها ترجمة آزاد نيست، بلكه خيلي هم مفيد است. اگر بخواهيم آنچه را گفتيم به شكل پيشنهادهايي مرتب كنيم، خلاصة مطلب چنين مي شود: در ترجمة نوشته هاي علمي و تحقيقي

    1- بايد ساختمان نوشته را از لحاظ نظم و ترتيب مطالب حفظ كرد.

    2- پيش از ترجمة هر جمله، بايد ساختمان دستوري آنرا دريافت و ساختمان دستوري معادل آنرا در فارسي پيدا كرد؛

    3- بايد اطلاعات مندرج در جمله را به تمامي منتقل كرد؛

    4- اطلاعي كه در جمله نبايد به آن اضافه كرد؛

    5- نبايد قلمفرسايي و لفاظي كرد؛

    6- نتيجه كار بايد حتما" جمله اي درست و روشن از زبان فارسي باشد؛

    براي توضيح بيشتر بايد بگويم در يك سوي اين ترجمه، ترجمه هاي آزاد قرار دارند كه اغلب پرند از حذف و اضافه و انشاء نويسي و در سوي ديگر آن ترجمه هايي قرار دارند كلمه به كلمه و مقلد ساختمان نحوي زباني كه فارسي نيست. به بيان ديگر در يكطرف ترجمه هايي قرار دارند كه ديگر آنها را ترجمه نمي توان ناميد و در طرف ديگر ترجمه هايي كه خيلي ترجمه اي هستند. خلاصه آنكه در دو طرف ترجمه هايي داريم كه ترجمه نيستند.

    [1] - Pauline Atherton, Handbook for Information Systems and Services (Paris: Unesco, 1977), pp 198 – 9.
    [2]- Atherton, Op. cit. , Forword.
    [3]- مركز اسناد مدارك علمي، هدفهاي سياست و اطلاعات علمي، ص 53.


    [4]- UNISIST, Intormation Policy Objectives (UNISIST Propasals) (Paris: April 1974), P.20
    [5]- مركز اسناد و مدارك علمي، هدفهاي سياست و اطلاعات علمي، 25 ص.


    [6] - UNISIST, Information policy Objectives (UNISIST propasals) (paris: April 1974),P.14.
    [7]- مركز اسناد و مدارك علمي، مباني نظامها و خدمات اطلاعاتي، (تهران: مرداد 1363)، ص. 15.
    [8]- مركز اسناد و مدارك علمي، مباني نظامها و خدمات اطلاعاتي، (تهران: مرداد 1363)، ص 15.



    نوشته: دكتر ضياء موحد

    نشريه فني مركز اطلاعات و مدارك علمي ايران
    دوره هشتم؛ شماره 2
      امکان ارسال نظر بسته می باشد .

    Article Tags

    Collapse

    Latest Articles

    Collapse

    • اصطلاحات فنی در ترجمه ی همزمان
      بوسیله A.m.ir


      اصطلاحات فنی در ترجمه ی همزمان

      دنیل ژیل ترجمه ی سارا بکایی ، عطیه فرزانفر

      خلاصه:

      این مقاله[1] به بررسی برخی ویژگی های واژگان تخصصی همایش های فنی و تاثیر آن ها بر ترجمه ی شفاهی می پردازد. از دیگر موضوعات مطرح شده در این مقاله می توان به شگرد های مختلفی که برای حل مشکلات در اتاقک مخصوص ترجمه از آن ها استفاده می شود و همچنین مولفه های اصلی موثر بر کیفیت کار مترجم شفاهی از لحاظ اصطلاح شناسی اشاره کرد.


      مقدمه:

      ...
      10-16-2013, 06:09 PM
    • ترجمه معنايي‌ از منظر ميلدرد لارسون
      بوسیله A.m.ir
      ترجمه معنایی‌ از منظر میلدرد لارسون
      سید لطف‌الله جلالی

      چكیده
      ترجمه عبارت است از انتقال معنی و مقصود، از زبان مبدأ به زبان مقصد. در هر زبانی دو ركن اساسی وجود دارد: یكی «صورت» و دیگری «معنی». «صورت زبانی» همان ساختار دستوری و قالبی است كه معنی در آن ابراز می‌شود. «ترجمه معنایی»
      ...
      09-26-2013, 12:27 AM
    • ممتیک و استراتژی های ترجمه (ترجمه‌ی مقاله‌ی چسترمن )
      بوسیله nima754
      نویسنده: اندرو چسترمن

      مطالعات ترجمه شاخه ای از ممتیک است. این یک ادعا (فرضیه) است. به بیان دقیقتر، این گزاره فرضیه ا ی تفسیری است: ادعای من این است که مطالعات ترجمه را می توان اینگونه تفسیر کرد و اینکه این تفسیری مفید است زیرا شیوه ای نو و کارآمد برای درك ترجمه را به ارمغان...
      07-13-2013, 05:21 PM
    • ترجمه فمینیستی
      بوسیله A.m.ir


      ترجمه فمینیستی

      درک ما از حوزه مطالعات ترجمه در سال‌های اخیر معانی بسیار متنوع تری به خود گرفته و حوزه‌های متفاوتی را فراسوی بعد متنی معمول در بر می‌گیرد. حوزه مطالعات ترجمه در دو دهه گذشته در واقع راه درازی را از حواشی گروه زبان شناسی تا رسیدن به موقعیت...
      11-10-2012, 11:34 PM
    • ترجمه حقوقی: چالش ها و نظریه های معاصر
      بوسیله A.m.ir





      ترجمه حقوقی: چالش ها و نظریه های معاصر

      ماندانا صدرزاده
      استادیار دانشکده زبان ها و ادبیات خارجی دانشگاه تهران، ایران


      چکیده
      ترجمه هر گونه متن فنی با چالش های ترم شناختی خاصی رودررویند که چه بسیار با جستاری استنادی یا پرسش از کارشناسان رفع می گردند. اما ترجمه حقوقی با دشواری های
      ...
      05-13-2012, 11:45 PM
    • عوامل اجتماعی دخیل در ایجاد "ترجمه ناپذیری ها" و "ترجمه ناشدنی ها"
      بوسیله گلناز
      چکیده:

      بحث پیرامون ترجمه ناپذیری و ترجمه ناشدنی ، در میان ارباب نظر بسیار است. زمانی باور این بود که شعر حافظ ترجمه ناپذیر است. شاید این نظر در زمانی خاص و برای قشری خاص در فرهنگی خاص پذیرفتنی باشد اما بسیاری از منتقدان معتقدند "شاهکارهای ادبی متعلق به تمام ملتها و زبانهاست"
      ...
      04-22-2012, 09:05 PM
    صبر کنید ..
    X