اطلاعیه

Collapse
هیچ اطلاعیه ای هنوز ایجاد نشده است .

اصطلاحات رایج در متن روزنامه و مجلات

Collapse
X
 
  • فیلتر
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
new posts

  • اصطلاحات رایج در متن روزنامه و مجلات

    1- Teachers have voted in favour of industrial action.
    1- معلمین به حمایت از اعتصاب رای دادند.

    لغات:


    Industrial action : a strike or other protest at work

    اعتصاب در محل كار



    2- Younger workers tend to be at an advantage when applying for jobs.
    2- كارگران جوان هنگام درخواست شغل مواظبند كه كه نفعی عائدشان شود.

    لغات:


    to be at an advantage: have an advantage

    فائده ای داشتن، به صرفه بودن

    3- 'He always does this,' said Isabelle, by way of apology.
    3- ایزابل گفت: او همیشه برای اینكه بفهماند متاسف است ، اینگونه رفتار میكند.

    لغات:


    by way of apology: in order to show you are sorry

    برای نشان دادن تاسف برای معذرت خواهی.

    4- My trousers were caked with blood .

    5- شلوارم کاملا از خون رنگین شده بود.

    لغات:

    Be caked with blood: covered in dry blood.

    مملو از خون خشک شده شدن


    5- They work hard at school without giving the appearance of being particularly hard-working.

    5- آنها به سختی کار میکنند بدون اینکه واقعا به نظر بیاید که سخت کوشند.


    لغات:

    give the appearance of something/give every appearance of something :seem to be something

    شبیه کسی بودن - در ظاهر مانند کسی یا چیزی شدن


    6- He was, to all appearances, a respectable, successful businessman.


    5- او از هر جهت فردی محترم و تاجری موفق به نظر می رسید.

    لغات:

    to all appearances :based on the way someone or something seems to most people

    به لحاظ ظاهر از هر جهت



    7- The Council is currently reviewing the way it deals with planning applications.

    7- مجلس در حال حاضر مشغول بازنگری در نحوه برخورد با تقاضانامه های ساخت و ساز است.

    لغات:

    planning application :a request for permission to build something

    تقاضانامه ساخت و ساز



    8- The President would appoint the Council of Ministers, subject to the approval of the National Assembly.

    8- رئیس جمهور بر اساس موافقت سازمان ملل وزراء مجلس را منصوب می کند.

    لغات:

    subject to somebody's approval :if it is accepted by someone

    بر اساس موافقت کسی



    9- A number of employers have already given their seal of approval to the scheme.

    لغات:

    9- از لحاظ قانونی طرح تعدادی از کارفرمایان مورد تصویب قرار گرفته است.

    seal of approval: if you give something your seal of approval, you say that you approve of it, especially officially

    از لحاظ قانونی تائید کردن بر چیزی مهر تائید زدن


  • #2
    10- Dr Coleman has delivered hundreds of babies.
    10- دکتر کلمن صدها بچه را به دنیا آورده است.
    لغات:
    deliver a baby: help a woman to give birth to a baby
    کمک کردن به زن باردار برای دنیا آوردن فرزند.
    11- premature babies need special medical care.
    11- نوزادان به مواظبت پزشکی مخصوص احتیاج دارند.

    لغات:
    premature baby: a baby that is born too early.
    بچه تازه به دنیا آمده - نوزاد
    12- a powerful blow that knocked his opponent off balance .
    12- مشتی محکم که بعد از کوفتن تعادل حریف را به هم زد.

    لغات:
    be off balance: unable to stay steady.
    نداشتن تعادل
    13- I've got a good sense of balance and learnt to ski quite quickly.
    13- من از تعادل خوبی برخوردارم و اسکی را خیلی زود یاد
    گرفتم.
    لغات:
    sense of balance: a state in which all your weight is so evenly spread so that you do not fall
    تعادل خوب
    14- The entertainment includes a disco and live band .
    14- پذیرائی شامل دیسکو و موسیقی زنده است.
    لغات:
    live band: a band playing live music, not recorded music.
    ارکستری که فقط موسیقی زنده پخش می کند.
    15- We've tried to mend the fence several times, but we're fighting a losing battle .
    15- چند بار سعی کردیم که حصار را تعمیر کنیم ولی سرکار بودیم. با چیز دست نیافتنی ای درگیر بودیم.
    لغات:
    a losing battle: something you cannot achieve.
    چیز دست نیافتنی
    16- Keeping the house tidy is an uphill battle .
    15- تمیز نگه داشتن خانه خیلی سخت است.
    لغات:
    an uphill battle: something that is very difficult to do.
    کار سخت و دشوار
    17: Come and stay. The spare bed's available for you.
    17- نزد ما بیا و بمان یک تخت خالی برای شما داریم.
    لغات:
    spare bed: a bed for visitors to your home.
    تخت خالی برای میهمانان
    18- It is a widely held belief that violent crime is increasing.
    این یک عقیده فراگیر است که جرم همچنان در حال افزایش است. 18-
    لغات:
    a widespread/common/widely held belief: something that many people think.
    عقیده فراگیر
    19- a strongly held belief that stealing is wrong
    19- اعتقادی راسخ به اینکه دزدی عملی اشتباه است.
    لغات:
    a deeply held/strongly held belief: something you believe very much.
    اعتقاد راسخ چیزی که کاملا به آن اعتقاد داریم.
    20- We're just beginning to reap the benefits of all our hard work.
    20- تازه شروع کردیم که از مزایای کار سختمان بهره مند شویم.
    لغات:
    reap the benefits of something: enjoy the advantages of something.
    از مزایای چیزی بهره مند شدن.
    22- I always get the blame for his mistakes!
    22- من همیشه بخواطر اشتباهات او ملامت میشوم.
    لغات:
    get the blame: be blamed.
    مواخذه شدن
    23- In my opinion, the blame lies with the police.
    23- به نظر من تقصیر با پلیس است.
    لغات:
    the blame lies with somebody: used to say that someone did something.
    تقصیر با کسی بودن
    24- His mother's death was a shattering blow.
    24- یک لطمه سخت موجب مرگ مادرش شد.
    لغات:
    shattering/devastating/bitter blow: something that makes you extremely disappointed and upset بدبیاری - لطمه - فاجعه - مصیبت .
    25- the bitter border dispute between the countries.
    25- یک مناقشه مرزی تلخ بین کشورها.
    لغات:
    border dispute: a disagreement about where the border should be.
    اختلاف مرزی - مناقشه مرزی
    26- The project was completed within budget .
    26- پروژه درست به اندازه بودجه تعیین شده خرج گرفت.
    لغات:
    on/within budget :not costing more money than planned
    به اندازه بودجه تعیین شده.
    27- Feature movies always run over budget .
    27- فیلمهای بلند همواره بیش از مقدار در نظر گرفته شده خرج بر می دارند.
    لغات:
    over budget :costing more money than planned
    خرج برداشتن بیش از مقدار متصور
    28- We have to keep within a tight budget .
    28- ما باید با یک بودجه محدود سر کنیم.
    لغات:
    a tight budget :when there is not much money available
    بودجه کاملا اندازه و حساب شده
    29- a woman of slight build .
    29- یک زن لاغر اندام
    لغات:
    slight build :a body shape that looks thin
    لاغر اندام
    30- It is by no means certain that the deal will be accepted.
    30- ظاهرا معامله مورد قبول قرار خواهد گرفت.
    لغات:
    by no means certain/far from certain :not definite
    احتمالا - ظاهرا
    31- There's always the chance that something will go wrong.
    31- همیشه این احتمال وجود دارد که چیزی اشتباه از آب در آید.
    لغات:
    there's a chance that :it is possible that
    امکان داشتن - محتمل بودن
    32- Chances are they'll be out when we call.
    32- احتمالا وقتی ما تماس بگریم آنها بیرون باشند.
    لغات:
    chances are :it is likely
    احتمال دارد.
    33- Police dropped the charges against him because of insufficient evidence.
    33- پلیس بدلیل مدارکی که کافی نبود از اتهام علیه او صرفنظر کرد.
    لغات:
    drop the charges :decide to stop making charges
    از اتهام صرفنظر کردن - دیگر فرد را متهم به انجام کاری نکردن.
    34- Green was cleared of all charges against him.
    34- گرین از هر اتهامی که علیه او بود تبرئه شد.
    لغات:
    be cleared/acquitted of a charge :when someone is officially not guilty at the end of a trial
    lبی گناه شناخته شدن
    35- I want you to get those plates as clean as a whistle .
    35- میخواهم که آن بشقابها را کاملا تمیز کنی.
    لغات:
    as clean as a whistle :very clean
    کاملا تمیز
    36- The bank agreed to extend the loan if certain conditions were met .
    36- بانک موافقت کرد که یکسری شرائط مورد توافق قرار گید مقدار وام را زیاد کند.
    لغات:
    meet/satisfy/fulfil a condition :do what has been agreed.
    طبق قرارداد عمل کردن
    37- Informed consent was obtained from all participants before the study began.
    37- قبل از شروع پژوهش رضایت شرکت کنندگان از نحوه کار گرفته شد. همه راضی بودند
    لغات:
    informed consent :consent based on full information about what will happen
    رضایت آگاهانه آگاهی از نحوه کار و رضایت
    38- It is clear that the election will be a close contest .
    38- کاملا واضح است که انتخابات رقابی تنگاتنگ خواهد بود.
    لغات:
    close contest :when someone wins by only a very small amount
    رقابت تنگاتنگ
    39- the 1975 Liberal leadership contest .
    39- رقابت رهبران آزادیخواه در سال 1975
    لغات:
    leadership contest :when two politicians compete to become the leader of their party
    رقابت رهبران سیاسی
    40- The funds will just cover the museum's running costs.
    40- بودجه مزبور فقط برای خرج اداره موزه کافی خواهد بود.
    لغات:
    running/operating costs :what it costs to organize an event or run a business.
    هزینه اداره و سرپرستی کاری
    source:سارا شعر

    نظر

    صبر کنید ..
    X