اطلاعیه

Collapse
هیچ اطلاعیه ای هنوز ایجاد نشده است .

مطالعات ترجمه: فراز و نشیب‌ها

Collapse
X
 
  • فیلتر
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
new posts

  • مقاله: مطالعات ترجمه: فراز و نشیب‌ها



    برگرفته از مقدمه کتاب مطالعات ترجمه نوشته سوزان بسنت
    ترجمه روح‌الله عطایی

    چکیده

    در دو دهه‌ی اخیر، رشته‌ی مطالعات ترجمه با استقبال فراوان مترجمان، زبان‌شناسان، لغت‌شناسان، فرهنگ‌نگاران و ادیبان رو به رو شده است. از آنجا که یکی از مشکلات اصلی این رشته، در میان دیگر رشته‌های علمی، عدم آشنایی صاحب‌نظران و اهل فن با سیر تاریخی و پشتوانه‌ی علمی آن می‌باشد، در مقدمه‌ی این مقاله سعی شده تا سیر تاریخی مطالعات ترجمه در جهان از آغاز تا به امروز با توجه به منابع موجود ارائه گردد. هرچند زمینه‌های تحقیق در این رشته بسیار متنوع‌اند اما، برای هدفمند ساختن آنها، رویکردهای تحقیق در مطالعات ترجمه از چهار منظر تاریخ ترجمه، ترجمه در فرهنگ مقصد، ترجمه و زبان شناسی و ترجمه و بوطیقا ( نظریه و عمل در ترجمه ادبی ) و محورهای کلیدی و مورد بحث آنها ارائه گردیده‌اند. در پایان نیز مشکلات ارزیابی ترجمه و نقطه نظرات نقد ترجمه مورد بررسی قرار گرفته‌اند.

    واژگان کلیدی: تاریخ ترجمه، رویکردهای تحقیق، ارزشیابی ترجمه، نقد ترجمه


    مقدمه

    برای اولین بار درسال ۱۹۷۶ میلادی آندره لِفِور(Andre Lefevere ) عبارت «مطالعات ترجمه» را در ضمیمه‌ی کتاب «گفتاری درباب ادبیات وترجمه» بکار برد وآن‌را نام رشته‌ای خواند که با مشکلات و مسائل برخاسته از متن ترجمه شده و توصیف ترجمه‌های مختلف، سر و کار دارد. هدف اصلی لفور، معرفی مطالعات ترجمه به عنوان رشته‌ای خودمحور و مستقل بود. از این رو این رشته نه تنها شاخه‌ای از مطالعات ادبیات تطبیقی به حساب نمی‌آید، بلکه زبانشناسی محض را هم در برنمی‌گیرد. در حقیقت این رشته کلان تقسیم‌بندی خاص خود را دارد. استقبال اخیر از رشته مطالعات ترجمه باعث شگفتی کسانی است که گمان می‌کردند چنین رشته‌ای تنها تحت تاثیر استفاده‌ی گسترده از واژه ترجمه است. با این حال مطالعه‌ی منظم فرآیند ترجمه هنوز امری با نوسان می‌نماید. آنچه که به طورکلی از ترجمه استنباط می‌شود، شامل برگردان متن زبان مبدأ به متن زبان مقصد است بدان‌گونه که اولاً معنای ظاهری دو زبان الزاماً شبیه هم باشد و ثانیاً ساختار زبان مبدأ تا حد امکان حفظ شود. اما نه تا اندازه‌ای که در ساختار زبان مقصد تغییری اساسی ایجاد شود. دراین راستا آموزگار ترجمه، توانش زبان‌شناختی دانشجویانش را از طریق متن ترجمه شده در زبان مقصد ارزیابی می‌کند، اما این ارزیابی از این حد فراتر نمی‌رود. کلیه‌ی فشارهای روانی درطول فرآیند ترجمه، بدلیل درک هرچه بهتر نحو زبان مورد مطالعه و بهره‌مندی از ترجمه به منظور نشان دادن این قدرت درک است.

    جای بسی شگفتی است که این نگاه محدود به ترجمه، دقیقاً مطابق با عملکرد نویسنده و مترجم و تفاوت‌های بین این دو است. «هیلربلاک » (Hilaire Belloc ) درمقالۀ خود تحت عنوان «در باب ترجمه» درسال ۱۹۳۱ این مسئله را به خوبی شکافته است. به نظر ایشان ترجمه هنری است جانبی واقتباسی. دراین میان هیچ‌گاه ارزش و جایگاه متن مبدأ حفظ نمی‌شود و متن مبدأ، پی در پی در معرض آماج قضاوت‌های نادرست است. این بی‌ارزش جلوه دادن متن باعث کاهش استانداردهای مربوطه شده و در بعضی ادوار باعث تخریب کلی هنرمی‌شود. این درک نادرست از جایگاه ترجمه بر بی‌ارزشی آن می‌افزاید: دراین حالت نه اهمیت و نه سختی ترجمه به چشم نمی‌آید. درگذشته، ترجمه به مثابه‌ی فعالیتی جانبی و مکانیکی توصیف می‌شد و نه یک فرایند خلاقانه. بدین ترتیب، هرفردی با داشتن دانشی حتی محدود درباره زبان بیگانه، به جایگاه مترجم می‌رسید. از این رو ترجمه جایگاهی بس پست داشت. بحث درباره‌ی متون ترجمه شده نیز سطحی پایین داشت و بیشتر مطالعات علمی مربوط به ترجمه، به ارزشهای فردی و بررسی ترجمه آثار افراد برجسته‌ای چون هومر، ریکله، بودلر یا شکسپیر محدود می‌شد. بنابراین هرآنچه که مورد مطالعه قرار می‌گرفت، ترجمه‌ی متن یعنی مرحله‌ی نهایی فرایند ترجمه بود و حرفی از خود فرآیند به میان نمی‌آمد. سنت ضد نظری آنگلوساکسون هم از مطالعات ترجمه استقبال نکرد و مترجم را چون خدمتگزاری می‌دید که می‌بایست در جهان انگلیسی زبان، نوکری هرچه بیشتر خود را اعلام کند. قرن هجدهم شاهد مطالعاتی چند درباره‌ی نظریه و عمل ترجمه به زبان‌های مختلف اروپایی بود و در سال ۱۷۹۱ اولین مقاله‌ی نظری درباب ترجمه به زبان انگلیسی تحت عنوان «درباب مبانی ترجمه» نوشته‌ی الکساندر تایتلر ( Alexander Tytler ) انتشاریافت. اگرچه در اوایل قرن نوزدهم ترجمه اهمیت بیشتری پیدا کرد و نویسندگان از این طریق سبک نوشتاری خود را ثبت شده می‌پنداشتند، اما جایگاه مترجم بازهم تنزّل پیدا می‌کرد و روز به روز برتعداد مترجمان مبتدی افزوده می‌شد. در این میان بیشترین آسیب را دیپلمات‌های انگلیسی به ترجمه وارد کردند زیرا به جای پرداختن به محتوای متن بیشتر با ظواهر متن سروکار داشتند. با تحوّل در مفهوم ملّی‌گرایی، مترجمان با تاکید بر تمایز میان موانع بین فرهنگی، دیگر هنرمندی خلّاق تلقی نمی‌شدند، زیرا درگیر رابطه ارباب – نوکری بودند و مترجم خود را نوکر و درخدمت متن زبان مبدا می‌دانست. درسال ۱۸۶۱ دانته گابریل روزتی (Dante Gabriel Rossetti ) با تاکید براین مساله که مترجم مغلوب انکار خود و خلاقیت‌های خود شده است، اذعان داشت بیشتر اوقات مترجم از بکارگیری اصطلاح و عبارت ذوق‌مند خود صرفنظر می‌کند، زیرا منحصراً در خدمت ساختار زبان مبدأ و ذوق و سلیقه مولف متن اصلی می‌باشد. ازسوی دیگر « ادوارد فیتنرجرالد» درسال ۱۸۵۱ با اشاره به ترجمه شعر فارسی، این نکته را اذعان داشت که حتی خود من در ترجمه شعر فارسی به انگلیسی، تا جایی که می‌توانستم دست خود را بازگذاشتم، زبان فارسی آنقدر هم مشکل نیست، برای من که تفرّجی بیش نبود، فقط ذرّه‌ای ذوق و سلیقه احتیاج داشت.

    این دو رویکرد که در یکی از آن‌ها رابطه‌ی سلسله مراتبی وجود دارد و نویسنده‌ی متن مبدأ، حکم یک ارباب فئودال را دارد، و در رویکرد دیگر که مترجم از تمامی مسئولیت‌ها و رسالت‌های مربوط به فرهنگ زبان مبدأ، خود را رها می‌کند، هردو در تطابق با رشد امپریالیسم استعماری قرن نوزدهم هستند. در نتیجه‌ی این رویکردها، قرن بیستم با پاسخ به مجهولات و تناقضات موجود آغازگشت. زیرا اگر ترجمه شغلی نوکرمآبانه بود، پس چه احتیاجی است به تحلیل فنون بکار گرفته شده از سوی مترجم. و اگرفعالیتی عملی و منظورشناختی با رسالت ارتقا بخشدن به متن مبدأ است، پس تحلیل فرآیند ترجمه مغایر با سیستم سلسله مراتبی دیرینه است. رویکردهای متفاوت و بعضاً در تعارض با یکدیگر در امر ترجمه در جهان انلگیسی زبان، گواهی بر این مدعی است که اکثر نظام‌های آموزشی به طور اخص به استفاده از متون ترجمه شده در فرآیند آموزش تاکید داشته‌اند. اما این امر جدای از هرگونه تلاش برای مطالعه‌ی فرآیندهای بکار گرفته شده در ترجمه بوده است. در این میان، تعداد زیادی از دانشجویان آمریکایی و انگلیسی، آثار یونانی و لاتین را به انگلیسی می‌خواندند و آثار نثر قرن نوزدهم یا متون نمایشی قرن بیستم را طوری یاد می‌گرفتند که گویی متن به زبان مادری‌شان نوشته شده است. بعلاوه این مسئله، برجسته‌ترین کنایه درکلیه بحث‌های موجود درباره ترجمه است، زیرا آن دسته از دانشمندانی که از تحقیق علمی درباره‌ی ترجمه به دلیل جایگاه پست آن در جهان علم سرباز می‌زدند، درعین حال مشغول تدریس تعداد زیادی از متون ترجمه شده به دانشجویان یک زبانه‌ی خود بوده‌اند.

    این میراث علمی قرن نوزدهم همچنین بدین معناست که مطالعه ترجمه در زبان انگلیسی، بیشتر وقت خود را صرف یافتن واژه‌ای برای توصیف خود ترجمه کرده است. برخی از دانشمندان همانند تئودور سِیلوری (Theodore Savory) ترجمه را هنر می‌دانند و برخی دیگر مانند اریک یاکوبسن (Eric Jackobson) ترجمه را فن می‌دانند. با این‌حال، دسته دیگری هم مانند هورست فرنز (Horst Frenz) به ترجمه نگاهی علمی دارند و معتقدند ترجمه نه هنری خلاقانه و نه هنری تقلیدی است، بلکه حد وسط این دو است. این تأکید بر استفاده از واژگان مختلف، مشکل اساسی مطالعات ترجمه بوده است که در آن نظام ارزشی، پایین‌تر از انتخاب واژگان قرار می‌گیرد. ترجمه به مثابه‌ی فن، جایگاهی بس نازل‌تر از هنر دارد و همواره تلویحاً در کنار مبتدی‌گری به کار رفته است، در حالیکه نگاه علمی به هنر، رویکردی مکانیکی است که از خلاقیت دور می‌شود. این بحث بی‌نتیجه خواهد آمد و باعث انحراف از پرداختن به موضوع اصلی یعنی انتخاب واژه‌ای مناسب برای مطالعه منظم ترجمه می‌شود.

    تا به امروز تنها یک اثر به بررسی واژگان ترجمه پرداخته است و آن اثری نیست جز اثر برجسته و ماندگار آنتون یایوویچ (Anton Popovic) در سال ۱۹۶۷ تحت عنوان« فرهنگ لغات تحلیل ادبی» اثری که پابه‌ی روش‌شناسی در مطالعه ترجمه می‌باشد. از اویل دهه‌ی ۷۰ تحولات عظیمی در رشته مطالعات ترجمه محقق گردید و این مسأله، همزمان با استقبال عمومی از مطالعه زبان‌شناسی و سبک‌شناسی در نقد ادبی بوده است که منجر به پیشرفت روش‌شناسی انتقادی و احیای مجدد آثار تألیف شده در انجمن فرمالیست روسی بود. عمده‌ترین پیشرفت‌های حاصله در مطالعات ترجمه در قرن بیسنم، در نتیجه‌ی آثار گروه‌های مختلف در روسیه‌ی دهه‌ی ۳۰ و متعاقباً انجمن زبان‌شناسی پراگ و پیروان آن است. آثار وولو شینوف (Voloshinov) درباره‌ی مارکسیسم و فلسفه، موکاروسکی (Mukarovsky) درباره‌ی نشانه‌شناسی هنر و آثار یاکوبسن و لِوی(Levy) در مورد ترجمه، همگی نقشی اساسی در ایجاد معیارهای جدید به منظور اثبات تئوری‌های جدید درباره‌ی ترجمه را داشته‌اند و نشان داده‌اند که ترجمه تنها آگاهی از زبان بیگانه نیست، بلکه به قول رندولف کویرک (Ranodolph Quirk) ترجمه یکی از مشکل‌ترین کارهایی است که نویسنده با آن دست و پنجه نرم می‌کند. این مسئله که آگاهی به زبان‌های مبداً و مقصد تنها شرط لازم برای مترجم شدن نیست، به اختصار توسط لِوی توضیح داده شده است. او معتقد است که ترجمه تنها یک نوشتار واحد نیست، بلکه یک تنیدگی، ادغام و آمیختگی دو ساختاری است. از یک سو محتوای معنا و جنبه‌های ظاهری متن مبداً و از سوی دیگر، نمای مجموعه‌ی مشخصه‌های زیبایی‌شناختی مبتنی بر زبان بکار گرفته شده، در فرآیند ترجمه حضور دارند. تاکید بر زبان‌شناسی و تجارب اولیه‌ی بدست آمده در زمینه‌ی ترجمه‌ی ماشینی در دهه‌ی ۶۰ منجر به رشد سریع مطالعات ترجمه در اروپای شرقی شد، اما این رشته در میان انگلیسی‌زبان‌ها، توفیق چندانی نداشت. جی. سی کتفورد (J.C Catford) در سال ۱۹۶۵ درباره‌ی ترجمه‌ناپذیری زبان‌شناختی، تحقیقات مختصری انجام داد و گفت: در ترجمه، معنای متن مقصد جایگزین متن مبدأ می‌شود. هیچ‌گونه انتقال معنایی از زبان مقصد به مبدأ وجود ندارد و در فرآیند انتقال، معنای زبان مبدأ در متن زبان مقصد بارور می‌شود. این دو فرآیند در نظریه‌پردازی درباره‌ی ترجمه، کاملاً متفاوت و متمایز هستند. ایشان با این تحقیق، افق جدیدی را در انگلستان، رو به ترجمه باز کردند. اگرچه نظریه‌ی کتفورد از اهمیت فراوان زبان‌شناختی برخوردار است، اما در این حد نمی‌ماند و تلویحاً به نظریه‌ی معنایی نیز می‌پردازد. بحث درباره‌ی مفاهیم اصلی، همانند معادل‌یابی و ترجمه‌ناپذیری فرهنگی، با نشر این کتاب توفیق فراوانی یافته است. از سال ۱۹۶۵ مطالعات ترجمه پیشرفت چشمگیری داشته است. آثار دانشمندانی از هلند، چکسلواکی، یا اتحاد جماهیر شوروی، جمهوری دموکراتیک آلمان و ایالات متحده، نشان از پیدایش مکاتبی منظم و مدّون در مطالعات ترجمه دارند که تمامی بر جنبه‌های مختلف این زمینه‌ی علمی گسترده، تأکید داشته‌اند. بعلاوه، متخصصان ترجمه، از زمینه‌های وابسته نیز بسیار بهره برده‌اند. آثار نشانه‌شناسان ایتالیا و شوروی، پیشرفت در دبیره‌شناسی و روایت‌شناسی، پیشرفت در مطالعات دو زبانه و چند زبانه و نحوه‌ی یادگیری زبان درکودک، تمامی در مطالعات ترجمه کاربرد دارند. از این رو مطالعات ترجمه به دنبال کشف زمینه‌های جدید بوده است و سعی دارد تا فاصله‌ی بین علومی مانند سبک‌شناسی، تاریخ ادبی، زبان‌شناسی‌، نشانه‌شناسی و زیبایی‌شناسی را پرکند.

    البته نمی‌بایست از این نکته غافل شد که این رشته، شدیداً ریشه درکاربرد عملی دارد. آندره لفوره هدف اصلی مطالعات ترجمه را ایجاد یک نظریه‌ی جامع می‌داند که بتوان از آن به عنوان رهنمونی برای تولید ترجمه استفاده کرد. و اگرچه برخی دقت وصداقت این گفته را زیر سوال می‌برند، اما شکی نیست که لفوره با این جمله سعی در ایجاد ارتباط بین تئوری و عمل ترجمه را داشته است. نیاز به مطالعه‌ی منظم در ترجمه، برخاسته از مشکلات و موانع موجود در فرآیند ترجمه است و برای کسانی که در این زمینه مشغول به فعالیت هستند، لازم است تا تجارب عملی خود را به بحث‌های نظری پیوند دهند. جدا کردن نظریه از عمل و به جان هم انداختن دانشمند و دست اندرکار، پایانی غم‌انگیز خواهد داشت و ما شاهد این فاجعه در دیگر علوم هستیم.

    مطالعات ترجمه: اقسام و مقولات

    اگرچه مطالعات ترجمه زمینه‌های گسترده‌ای را در بر می‌گیرد، اما می‌توان آن‌را به چهار زیرمجموعه‌ی کلّی تقسیم کرد که هریک با دیگری درتعامل هستند. دو دسته از این زیرمجموعه‌ها، ماحصل– محور یا متن– محور (product- oriented ) هستند که در آن تاکید بر روی جنبه‌های کاربردی متن زبان مقصد و ارتباطش با متن زبان مبدأ است، و دو دسته‌ی دیگر فرایند– محور ( process- oriented ) می‌باشند که تاکید برتحلیل وقایع هنگام ترجمه دارند.

    مقوله‌ی اول، تاریخ ترجمه (History of translation ) را در برمی‌گیرد و قسمتی از تاریخ ادبی به حساب می‌آید. پژوهش دراین قسمت در برگیرنده‌ی مباحث زیر است:

    ۱- نظریه‌های ترجمه درادوار مختلف؛
    ۲- واکنش‌های انتقادی نسبت به ترجمه‌ها؛
    ۳- فرآیندهای عملی سفارش و انتشار ترجمه؛
    ۴- نقش و وظیفه‌ی ترجمه در دوره‌ای بخصوص؛
    ۵- پیشرفت روشمندانه در ترجمه؛
    ۶- تحلیل آثار مترجمان.

    مقوله‌ی دوم یعنی «ترجمه در فرهنگ زبان مقصد» (Translation in the TL Culture ) به متون و مولفان می‌پردازد وشامل موارد زیرمی‌شود.

    ۱- تاثیر متن، مولف یا ژانری بخصوص؛
    ۲- جذب هنجارهای متن ترجمه شده ازسوی نظام زبانی زبان مقصد؛
    ۳- بررسی مجموعه قواعد بکارگرفته شده دراین نظام زبانی.

    ترجمه و زبانشناسی (Translation and linguistics ) مقوله‌ی دیگری است که برموارد زیر تاکید دارد:

    ۱- چیدمان تطبیقی عناصر زبان‌شناختی بین متون زبان مبدأ و مقصد با درنظر داشتن سطوح واجی، تکواژی، لغوی، هم‌نشین و نحوی.
    ۲- مطالعه مشکلات برخاسته ازمعادل یابی زبان‌شناختی، معنای زبان محور، ترجمه‌ناپذیری زبان‌شناختی، ترجمه‌ی ماشینی و همچنین مطالعه‌ی مشکلات ترجمه متون غیر ادبی.

    مقوله‌ی چهارم یا ترجمه و بوطیقا ( Translation and poetics ) نظریه و عمل در ترجمه ادبی را در برمی‌گیرد . مطالعات انجام شده در این قسمت مسائلی کلّی و ژانرمحور را شامل می‌شود که عبارتند از:

    ۱- ترجمه‌ی متون نمایشی و سینمایی؛
    ۲- مطالعه‌ی بوطیقای مترجمان انفرادی و مقایسه‌ی آن‌ها با یکدیگر؛
    ۳- مطالعه‌ی مشکلات موجود در ایجاد یک بوطیقا؛
    ۴- مطالعه‌ی رابطه‌ی درونی بین متون مبدأ و مقصد و مولف، مترجم و خواننده.

    البته این مقوله شامل تلاش برای ایجاد نظریه‌ای واحد در مورد ترجمه‌ی ادبی نیزمی‌شود. شایان ذکر است که کار در مقولات یک و سه رایج‌تر از دو و چهار می‌باشد، با این‌حال مطالعه‌ی منظمی درباره‌ی تاریخ ترجمه وجود ندارد و پژوهش درباره‌ی ترجمه و زبانشناسی از جریان اصلی مطالعات ترجمه جدا افتاده است. دانشجوی ترجمه، هرچند علاقه‌مند به زمینه‌ای خاص، می‌بایست به دلیل اجتناب از پراکنده‌گویی به هرچهار مقوله، اشراف داشته باشد. البته مقوله‌ی مهم دیگری در مطالعات ترجمه وجود دارد و آن ارزیابی (Evaluation ) ترجمه است. اگر مترجم خود را موظف به بهبود بخشیدن متن زبان مبدأ یا ترجمه‌های موجود می‌داند و به این دلیل دست به ترجمه می‌زند، پس داوری درباره‌ی ارزش ترجمه در پس این زمینه نهفته است. اغلب اوقات مترجمان از تحلیل روش‌های خود در فرآیند ترجمه طفره می‌روند و بیشتر بر نقاط ضعف دیگر مترجمان تمرکز دارند. ازطرف دیگر، منتقدان، ترجمه را از یک یا دو نقطه‌نظرمحدود بررسی می‌کنند که عبارتند از:

    ۱- نزدیک بودن ترجمه به متن زبان مبدأ ( ارزیابی درصورتی ممکن است که منتقد به هردو زبان اشراف داشته باشد )
    ۲- ازنقطه نظر مشابهت متن زبان مقصد به زبان مادری. و با اینکه رویکرد دوم دارای صحت و سقم بیشتری است، اما مهم آن است که مثلاً یک ترجمه نمایشنامه، قابل ارائه برای بازی کردن و ترجمه شعر قابل خواندن باشد، روشی خودخواهانه که بواسطه‌ی آن، منتقدین ترجمه‌ای را از نقطه‌نظر یک‌زبانگی خوب یا بد می‌نامند تا نشان دهند که یک ترجمه در مقابل نوع دیگری از زَبَر- متن، یعنی اثری مشتق، درونی و یا نقدی ادبی دارای جایگاه بخصوصی است.

    فرانسیس نیومن ( Francis Newman ) درپاسخ به انتقاد ماتیوآرنولد (Mathew Arnold ) ازترجمه‌ی هومر خود گفت:

    اندیشمندان محکمه فضل‌اند، اما تنها داور منصف، عوام بی‌سوادند و تنها آرزوی من، جلب رضایت این دسته از مردم است. دانشمندان، هرچند منفق‌القول، حق ندارند که در محکمه‌شان حکمی قطعی درباره‌ی ذوق و سلیقه اعلام کنند و کمتر دانشمندی را این‌گونه یافتم.

    نیومن بین ارزیابی براساس معیارهای صرفاً کلّی و ازیابی براساس دیگر عوامل، تفاوت قایل می‌شود و با این کار به این نکته اشاره دارد که ارزیابی ترجمه، فرهنگ – بسته است.

    بنابراین بحث درباره‌ی ترجمه‌ای متقن بی‌فایده است؛ زیرا در ارتباط مستقیم با بافتی است که در آن تولید می‌شود، آندره لفوره در کتاب مفیدش تحت عنوان «ترجمه‌ی شعر، هفت راهکار و یک طرح» شعر شماره ۶۴ کاتولوس (Catullus) را در کنار ترجمه‌اش بررسی می‌کند، با این تفاوت که نگاه او به ترجمه تطبیقی نیست و بیشتر به مشکلات و امتیازات ترجمه در یک دوره‌ی بخصوص می‌پردازد. از این رو قانونی همگانی برای ارزیابی متون وجود ندارد. معیارهای بسیاری وجود دارند که بسته به دوره‌ای خاص عوض شده و دگرگون می‌شوند، اما مطمئناً هرمتنی در رابطه‌ای منطقی با این معیارها به سرمی‌برد. بدین ترتیب ترجمه‌ی نهایی و قطعی وجود ندارد؛ همانطور که شعر و رمان قطعی وجود ندارد و ارزیابی هر ترجمه‌ای با در نظرداشتن دو چیز، یعنی فرآیند تولید ترجمه و کاربرد آن در بافتی بخصوص میسر می‌باشد. درطول تاریخ معیارهای فرآیند ترجمه و کاربرد متن زبان مقصد، در معرض تحولات فراوانی بود‌اند. درقرن نوزدهم، انگلستان توجه خاصی به ایجاد حال و هوای دوره‌ای بخصوص ازطریق کهنه‌گرایی در متون ترجمه شده را داشت که این امر باعث سردرگمی خواننده در مطالعه متن زبان مقصد می‌شد.

    درقرن هفدهم، فرانسویان سعی کردند تا با تبدیل واژگان یونانی به فرانسوی به آن رنگ و بوی بومی ببخشند. آن‌ها این کار را برروی لغات مربوط به اسباب منزل انجام دادندکه البته با مخالفت مترجمان، بخصوص مترجمان آلمانی روبه رو شدند. ترجمه‌ی سرشار از نیروی چپمن (Chapman) از هومر، تفاوت بسیاری با ترجمه‌ی محدود شده و استادانه الکساندر پوپ درقرن هجدهم دارد.

    مشکل ارزیابی ترجمه، ناشی از رابطه‌ی تنگاتنگ آن با جایگاه نازل ترجمه است و همین مسئله به منتقدین اجازه می‌دهد تا درمورد متون ترجمه شده با تفوقی خیالی اظهار نظر کنند. درهرحال به منظور پیشرفت هرچه بیشتر مطالعات ترجمه می‌بایست سطح بحث‌های مربوط به ترجمه را ارتقاء بخشید و اگر قرار بر تدوین معیارهایی به منظور ارزیابی ترجمه است، باید این معیارها را از درون این رشته به اثبات رساند و نه ازخارج آن.

    برگرفته از: sarvstory.com

    گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
    اگر مطالب این سایت برایتان مفید بود، لطفا با مشارکت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزشمند خود، آن را برای خود و دیگران پربارتر کنید!


    Webitsa.com
    Linkedin Profile

  • #2
    Translation Studies

    Susan Bassnett


    Introduction

    In 1978, in a brief Appendix to the collected papers of the 1976 Louvain Colloquium on Literature and Translation, André Lefevere proposed that the name Translation Studies should be adopted for the discipline that concerns itself with ‘the problems raised by the production and description of translations’.1 The present book is an attempt to outline the scope of that discipline, to give some indication of the kind of work that has been done so far and to suggest directions in which further research is needed. Most importantly, it is an attempt to demonstrate that Translation Studies is indeed a discipline in its own right: not merely a minor branch of comparative literary study, nor yet a specific area of linguistics, but a vastly complex field with many far-reaching ramifications.

    The relatively recent acceptance of the term Translation Studies may perhaps surprise those who had always assumed that such a discipline existed already in view of the widespread use of the term ‘translation’, particularly in the process of foreign language learning. But in fact the systematic study of translation is still in swaddling bands. Precisely because translation is perceived as an intrinsic part of the foreign language teaching process, it has rarely been studied for its own sake. What is generally understood as translation involves the rendering of a source language (SL) text2 into the target language (TL) so as to ensure that (1) the surface meaning of the two will be approximately similar and (2) the structures of the SL will be preserved as closely as possible but not so closely that the TL structures will be seriously distorted. The instructor can then hope to measure the students’ linguistic competence, by means of the TL product. But there the matter stops.

    The stress throughout is on understanding the syntax of the language being studied and on using translation as a means of demonstrating that understanding.

    It is hardly surprising that such a restricted concept of translation goes hand in hand with the low status accorded to the translator and to distinctions usually being made between the writer and the translator to the detriment of the latter. Hilaire Belloc summed up the problem of status in his Taylorian lecture On Translation as long ago as 1931, and his words are still perfectly applicable today:

    The art of translation is a subsidiary art and derivative. On this account it has never been granted the dignity of original work, and has suffered too much in the general judgement of letters. This natural underestimation of its value has had the bad practical effect of lowering the standard demanded, and in some periods has almost destroyed the art altogether. The corresponding misunderstanding of its character has added to its degradation: neither its importance nor its difficulty has been grasped.3

    Translation has been perceived as a secondary activity, as a ‘mechanical’ rather than a ‘creative’ process, within the competence of anyone with a basic grounding in a language other than their own; in short, as a low status occupation. Discussion of translation products has all too often tended to be on a low level too; studies purporting to discuss translation ‘scientifically’ are often little more than idiosyncratic value judgements of randomly selected translations of the work of major writers such as Homer, Rilke, Baudelaire or Shakespeare. What is analysed in such studies is the product only, the end result of the translation process and not the process itself.

    The powerful Anglo-Saxon anti-theoretical tradition has proved especially unfortunate with regard to Translation Studies, for it has merged so aptly with the legacy of the ‘servant-translator’ that arose in the English-speaking world in the nineteenth century. In the eighteenth century there had been a number of studies on the theory and practice of translation in various European languages, and 1791 had seen the publication of the first theoretical essay on translation in English, Alexander Tytler’s Essay on the Principles of Translation (see pp. 63– 4). But although in the early nineteenth century translation was still regarded as a serious and useful method for helping a writer explore and shape his own native style, much as it had been for centuries, there was also a shift in the status of the translator, with an increasing number of ‘amateur’ translators (amongst whom many British diplomats) whose object in translating had more to do with circulating the contents of a given work than with exploring the formal properties of the text. Changing concepts of nationalism and national languages marked out intercultural barriers with increasing sharpness, and the translator came gradually to be seen not as a creative artist but as an element in a master— servant relationship with the SL text.4 Hence Dante Gabriel Rossetti could declare in 1861 that the work of the translator involved selfdenial and repression of his own creative impulses, suggesting that

    often would he avail himself of any special grace of his own idiom and epoch, if only his will belonged to him; often would some cadence serve him but for his author’s structure—some structure but for his author’s cadence…5

    At the opposite extreme Edward Fitzgerald, writing about Persian poetry in 1851, could state ‘It is an amusement to me to take what liberties I like with these Persians, who, (as I think) are not Poets enough to frighten one from such excursions, and who really do want a little Art to shape them.’6

    These two positions, the one establishing a hierarchical relationship in which the SL author acts as a feudal overlord exacting fealty from the translator, the other establishing a hierarchical relationship in which the translator is absolved from all responsibility to the inferior culture of the SL text are both quite consistent with the growth of colonial imperialism in the nineteenth century. From these positions derives the ambiguity with which translations have come to be regarded in the twentieth century. For if translation is perceived as a servile occupation, it is unlikely to be dignified by analysis of the techniques utilized by the servant, and if translation is seen as the pragmatic activity of an individual with a mission to ‘upgrade’ the SL text, an analysis of the translation process would cut right across the established hierarchical system.

    Further evidence of the conflicting attitudes towards translation in the English-speaking world can be drawn from the way in which educational systems have come to rely increasingly on the use of translated texts in teaching, without ever attempting to study the processes of translation. Hence a growing number of British or North American students read Greek and Latin authors in translation or study major nineteenth-century prose works or twentieth-century theatre texts whilst treating the translated text as if it were originally written in their own language. This is indeed the greatest irony of the whole translation debate: that those very scholars who reject the need to investigate translation scientifically because of its traditional low status in the academic world do at the same time teach a substantial number of translated texts to monolingual students.

    The nineteenth-century legacy has also meant that translation study in English has devoted much time to the problem of finding a term to describe translation itself. Some scholars, such as Theodore Savory,7 define translation as an ‘art’; others, such as Eric Jacobsen,8 define it as a ‘craft’; whilst others, perhaps more sensibly, borrow from the German and describe it as a ‘science’.9 Horst Frenz10 even goes so far as to opt for ‘art’ but with qualifications, claiming that ‘translation is neither a creative art nor an imitative art, but stands somewhere between the two.’ This emphasis on terminological debate in English points again to the problematic of English Translation Studies, in which a value system underlies the choice of term. ‘Craft’ would imply a slightly lower status than ‘art’ and carry with it suggestions of amateurishness, while ‘science’ could hint at a mechanistic approach and detract from the notion that translation is a creative process. At all events, the pursual of such a debate is purposeless and can only draw attention away from the central problem of finding a terminology that can be utilized in the systematic study of translation. So far, in English, only one attempt has been made to tackle the terminological issue, with the publication in 1976 of Anton Popovič’s Dictionary for the Analysis of Literary Translation:11 a work that sets out, albeit in skeletal form, the basis of a methodology for studying translation.

    Since the early 1960s significant changes have taken place in the field of Translation Studies, with the growing acceptance of the study of linguistics and stylistics within literary criticism that has led to developments in critical methodology and also with the rediscovery of the work of the Russian Formalist Circle. The most important advances in Translation Studies in the twentieth century derive from the ground-work done by groups in Russia in the 1920s and subsequently by the Prague Linguistic Circle and its disciples. Vološinov’s work on Marxism and philosophy, Mukařovský’s on the semiotics of art, Jakobson, Prochazka and Levý on translation have all established new criteria for the founding of a theory of translation and have showed that, far from being a dilettante pursuit accessible to anyone with a minimal knowledge of another language, translation is, as Randolph Quirk puts it, ‘one of the most difficult tasks that a writer can take upon himself.’12 That translation involves far more than a working acquaintance with two languages is aptly summed up by Levý, when he declares that

    A translation is not a monistic composition, but an interpenetration and conglomerate of two structures. On the one hand there are the semantic content and the formal contour of the original, on the other hand the entire system of aesthetic features bound up with the language of the translation.13

    The stress on linguistics and the early experiments with machine translation in the 1950s led to the rapid development of Translation Studies in Eastern Europe, but the discipline was slower to emerge in the English-speaking world. J.C.Catford’s short study in 1965 tackled the problem of linguistic untranslatability and suggested that

    In translation, there is substitution of TL meanings for SL meanings: not transference of TL meanings into the SL In transference there is an implantation of SL meanings into the TL text. These two processes must be clearly differentiated in any theory of translation.14

    He thus opened a new stage of the debate on translation in English. But although his theory is important for the linguist, it is nevertheless restricted in that it implies a narrow theory of meaning. Discussion of the key concepts of equivalence and cultural untranslatability has moved on a long way since his book first appeared.

    Since 1965, great progress has been made in Translation Studies. The work of scholars in the Netherlands, Israel, Czechoslovakia, the Soviet Union, the German Democratic Republic and the United States seems to indicate the emergence of clearly defined schools of Translation Studies, which place their emphasis on different aspects of the whole vast field. Moreover, translation specialists have benefited a great deal from work in marginally related areas. The work of Italian and Soviet semioticians, developments in grammatology and narratology, advances in the study of bilingualism and multilingualism and child language-learning can all be utilized within Translation Studies.

    Translation Studies, therefore, is exploring new ground, bridging as it does the gap between the vast area of stylistics, literary history, linguistics, semiotics and aesthetics. But at the same time it must not be forgotten that this is a discipline firmly rooted in practical application. When André Lefevere tried to define the goal of Translation Studies he suggested that its purpose was to ‘produce a comprehensive theory which can also be used as a guideline for the production of translations’,15 and whilst some may question the specificity of this statement, his clear intention to link theory with practice is indisputable. The need for systematic study of translation arises directly from the problems encountered during the actual translation process and it is as essential for those working in the field to bring their practical experience to theoretical discussion, as it is for increased theoretical perceptiveness to be put to use in the translation of texts. To divorce the theory from the practice, to set the scholar against the practitioner as has happened in other disciplines, would be tragic indeed.

    Although Translation Studies covers such a wide field, it can be roughly divided into four general areas of interest, each with a degree of overlap. Two are product-oriented, in that the emphasis is two of them are process-oriented, in that the emphasis is on analysing what actually takes place during translation.

    The first category involves the History of Translation and is a component part of literary history. The type of work involved in this area includes investigation of the theories of translation at different times, the critical response to translations, the practical processes of commissioning and publishing translations, the role and function of translations in a given period, the methodological development of translation and, by far the most common type of study, analysis of the work of individual translators.

    The second category, Translation in the TL culture, extends the work on single texts or authors and includes work on the influence of a text, author or genre, on the absorption of the norms of the translated text into the TL system and on the principles of selection operating within that system.

    The third category Translation and Linguistics includes studies which place their emphasis on the comparative arrangement of linguistic elements between the SL and the TL text with regard to phonemic, morphemic, lexical, syntagmatic and syntactic levels. Into this category come studies of the problems of linguistic equivalence, of language-bound meaning, of linguistic untranslatability, of machine translation, etc. and also studies of the translation problems of non-literary texts.

    The fourth category, loosely called Translation and Poetics, includes the whole area of literary translation, in theory and practice. Studies may be general or genre-specific, including investigation of the particular problems of translating poetry, theatre texts or libretti and the affiliated problem of translation for the cinema, whether dubbing or sub-titling. Under this category also come studies of the poetics of individual, translators and comparisons between them, studies of the problems of formulating a poetics, and studies of the interrelationship between SL and TL texts and author—translator— reader. Above all in this section come studies attempting to formulate a theory of literary translation.

    It would be fair to say that work in categories 1 and 3 is more widespread than work in categories 2 and 4, although there is little systematic study of translation history and some of the work on translation and linguistics is rather isolated from the mainstream of translation study. It is important for the student of translation to be mindful of the four general categories, even while investigating one specific area of interest, in order to avoid fragmentation.

    There is, of course, one final great stumbling block waiting for the person with an interest in Translation Studies: the question of evaluation. For if a translator perceives his or her role as partly that of ‘improving’ either the SL text or existing translations, and that is indeed often the reason why we undertake translations, an implicit value judgement underlies this position. All too often, in discussing their work, translators avoid analysis of their own methods and concentrate on exposing the frailties of other translators. Critics, on the other hand, frequently evaluate a translation from one or other of two limited standpoints: from the narrow view of the closeness of the translation to the SL text (an evaluation that can only be made if the critic has access to both languages) or from the treatment of the TL text as a work in their own language. And whilst this latter position clearly has some validity—it is, after all, important that a play should be playable and a poem should be readable—the arrogant way in which critics will define a translation as good or bad from a purely monolingual position again indicates the peculiar position occupied by translation vis-à-vis another type of metatext (a work derived from, or containing another existing text), literary criticism itself.

    In his famous reply to Matthew Arnold’s attack on his translation of Homer, Francis Newman declared that

    Scholars are the tribunal of Erudition, but of Taste the educated but unlearned public is the only rightful judge; and to it I wish to appeal. Even scholars collectively have no right, and much less have single scholars, to pronounce a final sentence on questions of taste in their court.16

    Newman is making a distinction here between evaluation based on purely academic criteria and evaluation based on other elements, and in so doing he is making the point that assessment is culture bound. It is pointless, therefore, to argue for a definitive translation, since translation is intimately tied up with the context in which it is made. In his useful book Translating Poetry, Seven Strategies and a Blueprint,17 André Lefevere compares translations of Catullus’ Poem 64 with a view not to comparative evaluation but in order to show the difficulties and at times advantages of a particular method. For there is no universal canon according to which texts may be assessed. There are whole sets of canons that shift and change and each text is involved in a continuing dialectical relationship with those sets. There can no more be the ultimate translation than there can be the ultimate poem or the ultimate novel, and any assessment of a translation can only be made by taking into account both the process of creating it and its function in a given context.

    As will be illustrated later in this book, the criteria for the translation process and the function of the TL text have varied enormously through the ages. The nineteenth-century English concern with reproducing ‘period flavour’ by the use of archaisms in translated texts, often caused the TL text to be more inaccessible to the reader than the SL text itself. In contrast, the seventeenth-century French propensity to gallicize the Greeks even down to details of furniture and clothing was a tendency that German translators reacted to with violent opposition. Chapman’s energetic Renaissance Homer is far removed from Pope’s controlled, masterly eighteenthcentury version. Yet to compare the two with a view to evaluating them in a hierarchical structure would serve no purpose.

    The problem of evaluation in translation is intimately connected with the previously discussed problem of the low status of translation, which enables critics to make pronouncements about translated texts from a position of assumed superiority. The growth of Translation Studies as a discipline, however, should go some way towards raising the level of discussion about translations, and if there are criteria to be established for the evaluation of a translation, those criteria will be established from within the discipline and not from without.

    Notes:

    1. A.Lefevere, ‘Translation Studies: The Goal of the Discipline’, in James S.Holmes, josè Lambert and Raymond van den Broeck (eds), Literature and Translation (Louvain: ACCO, 1978), pp. 234–5. Lefevere followed the lead set by James Holmes in his pamphlet, The Name and Nature of
    Translation Studies, pub. by Translation Studies Section, Univ. of Amsterdam, August 1975.

    2. The abbreviations SL—Source Language, TL—Target Language will beused throughout.

    3. Hilaire Belloc, On Translation (Oxford: The Clarendon Press, 1931).

    4. In his article, ‘Translation in the United States’, Babel VII, (2), 1968, pp. 119–24 Henry Fischbach points out that the United States has a shorter history of translation than almost any other industrialized nation of the world, and attributes this deficiency to four basic points:
    (a) The political and commercial isolationism of nineteenth century America.
    (b) The traditional cultural allegiance to the English-speaking community.
    (c) The American complacent self-sufficiency in technology.
    (d) The strength of the myth of the Land of Promise for emigrants and their subsequent desire to integrate. Fischbach’s theory is interesting in that it would seem to show correspondences with the English attitude towards translation linked to British colonial expansion.

    5. Dante Gabriel Rossetti, Preface to his translations of Early Italian Poets, Poems and Translations, 1850–1870 (London: Oxford University Press, 1968), pp. 175–9.

    6. E.Fitzgerald, letter to Cowell, 20 March 1957.

    7. Theodore Savory, The Art of Translation (London: Cape, 1957).

    8. Eric Jacobsen, Translation, A Traditional Craft (Copenhagen: Nordisk Forlag, 1958).

    9. Eugene Nida, Toward a Science of Translating (Leiden: E.J.Brill, 1964).

    10. Horst Frenz, ‘The Art of Translation’ in N.P.Stallknecht and H.Frenz (eds), Comparative Literature: Method and Perspective (Carbondale: Southern Illinois University Press, 1961), pp. 72–96.

    11. Anton Popovič, Dictionary for the Analysis of Literary Translation (Dept. of Comparative Literature, University of Alberta, 1976).

    12. Randolph Quirk, The Linguist and the English Language (London: Edward Arnold, 1974).

    13. J.Levý, Umeni prekladu (The Art of Translation) (Prague, 1963), cited in J Holmes (ed.), The Nature of Translation (The Hague: Mouton, 1970).

    14. J.C.Catford, A Linguistic Theory of Translation (London: Oxford University Press, 1965).

    15. Lefevere, op. cit.

    16. Francis Newman, ‘Homeric Translation in Theory and Practice’ in Essays by Matthew Arnold (London: Oxford University Press, 1914), pp. 313–77.

    17. André Lefevere, Translating Poetry, Seven Strategies and a Blueprint (Amsterdam: Van Gorcum, 1975).

    گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
    اگر مطالب این سایت برایتان مفید بود، لطفا با مشارکت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزشمند خود، آن را برای خود و دیگران پربارتر کنید!


    Webitsa.com
    Linkedin Profile

    نظر

    صبر کنید ..
    X