کریم امامی
زندهياد كريم امامي در سال 1309 خورشيدي در كلكتهي هند متولد شد، ولي محل تولد او را شيراز نوشتهاند. پدرش اهل شيراز و بازرگان چاي بود و به سبب كار خود بين ايران و هندوستان رفت و آمد داشت. كريم پس از دو سال به شيراز آمد و تا پايان تحصيلات دورهي متوسطه در همين شهر بود. سپس به تهران آمد و در رشتهي زبان و ادبيات انگليسي به تحصيل مشغول شد. امامي دو سال نيز در دانشگاه مينهسوتاي امريكا درس خواند.
نخستين ترجمههاي امامي از مجلهي ريدرز دايجست بود كه در روزنامهي اسخر شيراز چاپ شد. در آغاز دههي 1330، يعني زماني كه تحصيل خود را در دانشگاه تهران به پايان رسانده بود، چند شعر از شاعران معروف انگليسي، از جمله شعري از رديارد كيپلينگ به نام خواهران مارتابه، به فارسي برگرداند كه در نامهي هفتگي اجتماع ملي در شيراز چاپ شد.
امامي پس از بازگشت از سفر امريكا و سپري كردن چند ماهي در شيراز به آموزش زبان انگليسي، در سال 1338 به تهران كوچ كرد و در استديوي فيلم گلستان، كارمند ابراهيم گلستان و همكار زندهيادان فروغ فرخزاد، مهدي اخوان ثالث، فريدون رهنما و تني چند از اهل قلم شد. در اين فضاي ادبي و هنري بود كه به ترجمهي نمايشنامهي Look Back In Anger ، اثر جان ازبرن رغبت پيدا كرد و اين كتاب را با عنوان" با خشم به يادآر" در سال 1342 در هزار نسخه به بازار فرستاد. به علاوه، در همين زمان از نيما يوشيج، شاملو، اخوان ثالث، نادرپور، سپهري و فروغ فرخزاد، قطعههايي به انگليسي برگرداند.
ترجمهي داستانهاي كوتاه فارسي به انگليسي را با اثرهايي از غلامحسين ساعدي آغاز كرد؛ نخست يكي از داستانهاي مجموعهي عزاداران بيل. سپس داستان "ميهمان" فروسي را ترجمه كرد و پس از آن، داستاني از جمال ميرصادقي به نام" سگها، برفها، كلاغها" از جمال ميرصادقي و داستانهايي از بهرام صادقي، صادق هدايت و ديگران.
امامي چند سالي را در كيهان بينالملل كار ميكرد و چند شعر فرخزاد را ترجمه كرد: در خيابانهاي سرد شب، آيههاي زندگي، من از تو ميمردم و تولدي ديگر. در همين زمان بود كه موسسهي فرانكلين از او براي همكاري دعوت كرد و كار ترجمهي رمان كوتاهي با نام گتسبي بزرگ، اثر اف.اسكات فيتيس جرالد را به او سپرد. دو سال پس از ترجمهي اين اثر از روزنامهي كيهان بينالملل به انتشارات فرانكلين جابهجا شد.
امامي در سال 1353 از فرانكلين به سازمان راديو و تلويزيون رفت و انتشارات سروش را پايهگذاري كرد. بيشتر وقت او نيز به سازماندهي و برنامهريزي اين انتشارات خرج شد و ديگر وقت چنداني براي ترجمه پيدا نكرد تا اين كه توفان انقلاب درگرفت و كرم امامي را به بيان خودش " همچون پركاهي از پشت ميز خود كند و به خانه فرستاد."
استاد كريم امامي در اوج پختگي حرفهاي از متن به حاشيه رانده شد و پس از تجربههايي در نشر آزاد، به كتابفروشي روي آورد و كتابفروش محله شد؛ كتبفروشي زمينه در تجريش، چهارراه حسابي. امامي آن چهار ديواري كوچك را به پاتوق فرهنگي تبديل كرد. به قول شاگردش، عبدالحسين آذرنگ :" نهنگ دريا رضايت داده بود كه ماهي بركهي كوچكي باشد، اما مستغني، سربلند، سرافراز، سودمند، محبوب و امين جامعهي كوچكي در حاشيهي حاشيه. در همين حاشيه بزيد وا وارد بازي هيچ كسي نشد. او تا آخر در همين حاشيهي حاشيه زيست و همچنان نوشت، قلم زد و البته لايهلايه تكيد."
ترجمه از نگاه كريم امامي
كريم امامي مترجم ي توانا بود كه هم انگليسي را خوب ميدانست و فارسي را هم بد نمينو شت. درنتيجه ترجمههايي كه انجام داده ، شسته رفته است و اشخاصي كه علاقه به مترجمي داشته باشند ، خواندن كتابهاي او را به عنوان يك متن درسي ميخوانند . وي دربارهي ترجمه معتقد است: " تصور ترجمه دقيق، در ايران دست كم ، يك تصور به نسبت جديد است و شايد از دورهي ذكاء الملك فروغي عقبتر نرود. مترجمان دوران قاجار و پيش از آن اغلب كار خود را به سادگي نقل معني ميدانستند نه بيش. ما هستيم كه حالا اسير لفظ و اتمسفر و ريتم و بافت واژهها شدهايم و خدا ميداند در طول زمان، اين بند باز ي «ترجمه دقيق» چه مشكلات ديگري كه براي ما به بار نياورد.
بدون شك، پژوهندگان نسلهاي آينده روزي تحولات ترجمه را در دوران حاضر با واقع بيني خواهند سنجيد و از زيادي اين همه ترجمهي «دقيق» نامفهوم وتأثيري كه اين امر در تاريك نويسي و تاريك انديشي در افراد يك نسل يا بيشتر داشته است غرق شگفتي خواهند شد. ولي تا آن روز ما همچنان اسير واژهها و ديكشنريهايمان خواهيم ماند».
امامي در كتاب «از پست و بلند ترجمه» مينويسد : " ضرب المثل معروفي كه ريشه در چند زبان اروپايي دارد ترجمه را به زن تشبيه مي كند: اگر زيبا باشد وفادار نيست و اگر وفادار باشد زيبا نيست ...
صحت اين حكم كلي (ترجمه زيبا = ترجمه غيرامين و به عبارت ديگر ترجمه آزاد) البته به اثبات نرسيده است، ولي چون عبارت با مزهاي است و خنده بر لب حاضران ميآورد بارها تكرار ميشود، بي آنكه در چند و چون آن تأملي جدي شود. يك ضرب المثل ايتاليايي هم ميگويد مترجم خائن است. در زبان فارسي ضرب المثلي كه به كار ترجمه و مترجم جماعت مربوط شود نيافتم، لابد به اين سبب كه مترجمي مثل سخن چيني و سورچراني از مشاغل رايج نبوده است... " نقل از روزنامهي ايران
قانون حق پديدآورنده در كلام امامي
" من عقيده دارم ايران بايد به ميثاق جهاني كپي رايت بپيوندد، اين كار با اين كه براي ناشران در كوتاه مدت مسأله ايجادمي كند، ولي در درازمدت وضعيت صنعت نشر ما را بهترخواهدكرد. درمورد هزينه آن هم غلو مي شود. هميشه عده ا يي هستند كه اطلاعات كافي ندارند و مي گويند بايد براي ترجمه ي يك اثر ميليون ها دلار بپردازيم. درحالي كه اين طور نيست. آنچه كه يك ناشر براي ترجمه يك اثر بايد بپردازد براساس درصدي از بهاي تيراژ تعيين مي شود. براساس پنج درصد از قيمت كتاب در تيراژ مشخص، حق كپي رايت تعيين مي شود. بنابراين اگر 5 درصد از بهاي پشت جلد كتاب اضافه بشود آن قدر گران نمي شود كه از دسترس خوانندگان خارج بشود در حال حاضر، ما را در دنيا به عنوان سارق آثار نويسندگان مي شناسند ." نقل از روزنامهي ايران
وضعيت نويسندگان در كلام كريم امامي
امامي در يادداشت كوتاهي بر جلد چهارم ماجراهاي شرلوك هلمز مينويسد: " شرايط دشوار زمانه نميگذارد حتي آدمهاي بازنشسته و دست از كار كشيده هم بيكار و دل آسوده در خانه بنشينند و براي دلشان قلم بزنند. همگي روز و شب به دنبال رزق و روزي روانايم و هر صاحب كاري كه پولش نقدتر باشد، كارش زودتر به راه ميافتد. ترجمهي تفنني كتاب هيچگاه دهان مترجم را به آساني شيرين نكرده است. تقصير ناشر كوشا هم نيست. بهرهي او هم از سرمايهگذارياش در كار كتاب آسان به چنگ نميآيد، تازه اگر بيايد. تا كتابخواني در كشور ما عادت ثانويه نشود(با وجود رشد باسوادي و تحصيلات دانشگاهي هيچ معلوم نيست كي بشود) وضع نشر كتاب بر همين منوال خواهد بود."
فهرست آثار
1. با خشم به ياد آر، نمايشنامه ای از جان آزبرن، آبان ۱۳۴۲
2. گتسبی بزرگ، رمانی از اسكات فيتس جرالد، تهران، ۱۳۴۴
3. آپارتهيد، الكس لاگوما، خوارزمي، 1360
4. ايرانيان در ميان انگليسی ها، نوشته دنيس رايت، نشر ۱۳۶۴
5. از پست و بلند ترجمه ( مجموعهي هفت مقاله)
6. گراهام گرين، ديويد لاج، ترجمهي كريم امامي
7. ماجراهاي شرلوك هلمز، كاراگاه خصوصي(چهار جلدي)، آرتور كانن دويل، طرح نو
8. فرهنگ دوجلدي حييم، ويرايش نوين، فرهنگ معاصر، 1376
9. عاشق هميشه تنهاست، گزيدهي شعر سهراب سپهري(ترجمه به انگليسي)، انتشارات سخن، 1382
10. تا شقايق هست، ترجمهي شعرهاي سهراب سپهري به انگليسي
11. فرهنگ فارسي انگليسي
12. گرگي در كمين، ترجمهي سيصد شهر از عباس كيارستمي
13. ترجمه رباعيات خيام
منبع: jazirehdanesh.com
اطلاعات بیشتر در مورد فرهنگ فارسی انگلیسی کیمیا ...
نظر