اطلاعیه

Collapse
هیچ اطلاعیه ای هنوز ایجاد نشده است .

کوتاه درباره ترجمه

Collapse
X
 
  • فیلتر
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
new posts

  • کوتاه درباره ترجمه

    در ترجمه آثارمان به زبان های دیگر، صد سال عقب هستیم


    " دکتر قانعی فرد ": ما در ترجمه پنج مشکل عمده داریم اول اینکه اکثر مترجمان در ایران بانک اطلاعاتی ندارند که مترجم دیگر بداند فلان اثر ترجمه شده و یا در حال ترجمه شدن است تا دیگر به دنبال ترجمه آن اثر نباشد.

    وی افزود : مشکل دوم اینکه یک رقابت تجاری و اقتصادی وجود دارد و وقتی کتابی ترجمه می شود و فروش خوبی دارد ناشر دیگری تصمیم می گیرد تا همان اثر را با ترجمه دیگری چاپ کند که این باعث یک بلبشو می شود.

    به گزارش مهر وی درباره مشکل سوم ، گفت : کشور ما عضو پیمان جهانی " کپی رایت " ، نیست و همین مساله باعث آشفته بازاری شده که شاهدش هستید . به این شکل که هرکس می رود و از نویسنده دست خطی می گیرد و کتابش را ترجمه و چاپ می کند ؛ به این ترتیب هیچ گونه نظارتی بر آن نیست و ناشر به خود اجازه می دهد هر اثر ضعیفی را چاپ کند.

    " قانعی فرد " ، در ادامه درباره تشکیل " شورای مترجمان " به مهر گفت : نبود سندیکا و انجمن مترجمان مشکلات دیگری را بوجود اورده اگر چنین انجمنی وجود داشته باشد می تواند در جریان ترجمه قرار بگیرد و یک شکل نظارتی داشته باشد.

    به گزارش مهر ، دکتر قانعی فرد درباره دیگر مشکلات ترجمه گفت : عدم اطلاع رسانی مطبوعات هم یکی از معضلات است . معمولامطبوعات خیلی از مترجمان نسل سوم و چهارم را تحت پوشش خبری قرار نمی دهند و بیشتر آثار مترجمان قدیمی تر را معرفی می کنند.

    وی درباره مخالفت نویسندگان و ناشران خارجی با ترجمه آثارشان در ایران گفت : عدم حمایت دولتی و اقتصادی باعث شده اولا ناشران مثل قارچ زیاد شوند و الان به رقمی بالای پنج هزار ناشر رسیده ایم که طبق آمار وزارت ارشاد تقریبا صد ناشر فعال داریم و اصلا معلوم نیست این چند هزار ناشر بقیه چکار می کنند و مساله بعد توزیع کتاب است که به یک مافیا تبدیل شده است ، کمتر پیش می آید کتابی که چاپ می شود به غیر از تهران مثلا به شهرهای دور ایران هم برود و ناشر خارجی هم سیستم توزیع برایش بسیار با اهمیت است. دیگر اینکه برخی ناشران ما در پرداخت حق ترجمه مترجمان مانده اند تا چه رسد که بخواهند حق التالیف نویسنده خارجی را هم بپردازند.

    مترجم نمایشنامه " مرگ دستفروش " ، درباره ترجمه آثار ادبیات نمایش گفت : از یکی از آثار " شکسپیر " ، بیست و یک ترجمه وجود دارد. این کار خیلی با ارزش است اما چون نظارتی بر آنها نبوده هیچکس نتوانسته معلوم کند که کدام ترجمه بهتر است تا آن تجدید چاپ شود .



    وی در پایان با ذکر نقل قولی از " آرتور میلر " ، نویسنده معاصر آمریکایی ، گفت :" آرتورمیلر " ، درباره ایران نظر خوبی داشت وی می گفت « ایران از نظر ترجمه آثار خارجی به زبان فارسی کشور بی نظیری است ، ولی از نظر ترجمه آثار فارسی ، به زبان خارجی کشوری فقیری است » . این سخن " میلر" نشان می دهد که ما در ترجمه آثارمان به زبان های دیگر صد سال عقب هستیم.

    84/6
    گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
    اگر مطالب این سایت برایتان مفید بود، لطفا با مشارکت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزشمند خود، آن را برای خود و دیگران پربارتر کنید!


    Webitsa.com
    Linkedin Profile

  • #2
    اسدالله امرایی

    کسب " تجربه " برای مترجم دشوارتر از اخذ مدرک از دانشکده های ترجمه است


    اسدالله امرایی - مترجم ادبی ، گفت : تاریخ ترجمه به تاریخ بشریت بر می گردد و مسلما تاثیر زیادی برفرهنگ و ادب سرزمین ما داشته است .



    این مترجم ادبی در گفتگو با خبرنگار مهر، با بیان این مطلب افزود : از طریق ترجمه با خیلی از فنون ادبی دنیا آشنا می شویم ، ضمن اینکه ترجمه آثار ادبی در گسترش فرهنگ ها هم موثر بوده است.

    اسدالله امرایی با اشاره به موضوع " هم طرازی " مترجم و مولف اثر ، گفت : مترجم می تواند با آشنایی با ادبیات ، وارد حوزه ترجمه شود و دست به کار ترجمه زند و حتما لازم نیست هم طراز با مولف اثر باشد بلکه آشنایی با دوزبان مبدا و مقصد کافی است .

    این مترجم در خصوص نقص در رشته های ترجمه در دانشکده های مترجمی خاطر نشان کرد : رشته مترجمی در دانشکده ها یک سری مبانی و پایه ها و اصول ابتدایی را آموزش می دهد ، مثلا کسی با فارغ التحصیل شدن از دانشکده ترجمه الزاما مترجم خوبی نخواهد شد ، به طوری که مترجمان ما پایه کار را یاد گرفته و بدون هیچ تجربه ای وارد این حرفه می شوند ، در نتیجه تجربه در زمینه ترجمه بسیار مهم است.

    امرایی تصریح کرد : در ترجمه ضرب المثل ها ، باید روح فرهنگی ضرب المثل را توسط مترجم دریافت و بعد منتقل شود ، منتهی ممکن است در همان حد و تعبیر مشابهش را داشته باشیم اما عینا آن ضرب المثل نباشد به طوری که بعضی اوقات ممکن است نزدیک به هم باشند که نیاز به تفکیک نداشته باشد مانند " چمن همسایه سبز تر است " ، مشابه آن " مرغ همسایه غاز است " .

    این مترجم یادآور شد : منظور از " ترجمه درست " این است که ضمن وفاداری به متن ، اصول زبان و دستور زبانی مقصد را هم رعایت کنیم و منطبق با دستور زبان مقصد پیش رویم .

    اسدالله امرایی در پایان با اشاره به ترجمه های کلاسیک یاد آور شد : برای ترجمه های متن های کلاسیک باید از زبان استفاده کنیم ، می توانیم با روایت امروزی نیز آن را ارائه کنیم ، من فکر می کنم که باید کتاب را طوری ارائه کنیم که خواننده امروزی ما بفهمد و الزامی نیست که اصطلاحات نو به کار برده شود ، به طوری که امروزه هم تاریخ بیهقی را می خوانیم ، لذت می بریم و درک می کنیم ، من - به طور کلی - با نسخه پیچی در ترجمه موافق نیستم .

    85/3
    گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
    اگر مطالب این سایت برایتان مفید بود، لطفا با مشارکت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزشمند خود، آن را برای خود و دیگران پربارتر کنید!


    Webitsa.com
    Linkedin Profile

    نظر


    • #3
      خشایار دیهیمی

      مترجمی موفق است که بتواند جهان نویسنده را تصاحب کند


      خشایار دیهیمی - مترجم ادبی ، گفت : مترجمی را موفق می دانم که علاوه بر آشنایی با زبان نویسنده ، بتواند با جهان نویسنده هم ارتباط برقرار کند و با آن آشنا شود .

      این مترجم ادبی درگفت وگو با مهر، کار مترجم را شبیه به کارهنرپیشه تئاتردانست و گفت : کاری که مترجم انجام می دهد ، مثل کاری است که هنرپیشه انجام می دهد ، هنرپیشه روی صحنه تئاتربه قالب نقش می رود و خودش را فراموش می کند و هرچه هنر پیشه به مخاطبش بقبولاند که بین او و نقش فاصله ای وجود ندارد ، هنرمندتر است .

      خشایاردیهیمی تصریح کرد : مترجم هم مثل همین هنرپیشه ، باید بتواند ابتدا با دنیای نویسنده ارتباط برقرار کند و بعدا اثر آن نویسنده را ترجمه کند و در ترجمه ردپایی از خود به جا نگذارد .

      وی با بیان اینکه مترجم موفق باید بتواند از فن ترجمه عبور کند و به حیطه هنر وارد شود ، گفت : اگر مترجم بتواند با شخصیت های داستانی آشنا شود و با آنها مانوس شود ، می تواند وارد حوزه خلاقیت شود ، مترجم این جا حق اجتهاد دارد و می تواند از حیطه فن عبور کند و وارد حیطه هنر شود و مترجم این جاست که هنرمند می شود .

      دیهیمی همچنین به تشابه کار مترجم و نویسنده اشاره کرد و افزود : ابراز بیان نویسنده " زبان " است ، یعنی نویسنده مفاهیمی را که در ذهنش ایجاد می شود و در قالب می ریزد سپس آن را با ابزار زبان بیان می کند .

      دیهیمی در پایان گفت و گو با مهر تصریح کرد : مفاهیم ایجاد شده در ذهن نویسنده ، از طریق تجربیات زندگی و مطالعاتش به دست می آید ، مترجم هم باید مفاهیم را با ابزار زبان بیان کند ، اما او به جای این که مفاهیم ذهنی اش را از محیط بگیرد ، از کتاب یعنی از نویسنده که صاحب تجربه است ، اخذ می کند .

      84/7
      گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
      اگر مطالب این سایت برایتان مفید بود، لطفا با مشارکت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزشمند خود، آن را برای خود و دیگران پربارتر کنید!


      Webitsa.com
      Linkedin Profile

      نظر


      • #4
        منوچهر بدیعی

        مهمترین عامل موفقیت یک مترجم تسلط کامل بر زبان مادری است


        منوچهر بدیعی - مترجم ، گفت : مهمترین اصل ترجمه برای یک مترجم و عامل موفقیت اثر وی ، تسلط کامل به زبان مادری اوست .

        این مترجم ادبی درگفت وگو با مهر ، با بیان این مطلب افزود : یک مترجم باید ابتدا زبان خود را کاملا بشناسد و با زبان عامیانه و کلیه اصطلاحات آن آشنا باشد ، سپس به یادگیری زبان مقصد بپردازد .

        منوچهر بدیعی تصریح کرد : هر چقدر یک مترجم تسلط بیشتر به زبان خارجی نسبت به زبان خودش داشته باشد ، امکان معادل سازی کمتر به وجود می آیاد و در نتیجه قدرت تصرف در ترجمه و متن را از دست می دهد .

        بدیعی از مترجمان موفق یاد کرد و افزود : مهمترین دلیلی که از کسانی همچون محمد قاضی مترجم موفق ساخت ، عشق آنها یادگیری و شناخت زبان فارسی و تسلط به این زبان بود .

        وی با انتقاد از سیستم آموزش دانشگاهی در رشته ترجمه اظهار داشت : یک مترجم فارسی زبان باید 80 درصد زبان فارسی بداند و 20 درصد زبان انگلیسی ، اما در حال حاضر آنچه که دانشجو می آموزد بیش از 80 درصد آن صرف یادگیری زبان خارجی است .

        بدیعی افزود : این نوع آموزش نه تنها زبان مادری مترجم با زبانی که قرار است آن را ترجمه کند ، تعامل ایجاد نمی کند ، بلکه دانشجوی مترجم را غرق در زبان خارجی می کند که این استقراق مانع از ترجمه صحیح است .

        این مترجم در پایان گفت و گو با مهر، همان گونه که آموزش شعر از کسی شاعر نمی سازد ، مطمئنا هیچ آموزشی هم به تربیت " مترجم " منجر نخواهد شد .

        84/7
        گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
        اگر مطالب این سایت برایتان مفید بود، لطفا با مشارکت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزشمند خود، آن را برای خود و دیگران پربارتر کنید!


        Webitsa.com
        Linkedin Profile

        نظر


        • #5
          محمد آزرم

          دانشجویان رشته مترجمی صرفا به واحدهای آموزشی اکتفا نکنند / اگر فرایند ترجمه به درستی اتفاق بیافتد یک اثر هنری خلق شده است


          محمد آزرم - مترجم ، گفت : " ترجمه " در حقیقت ، یک معبر ارتباطی است و همان قدر که ما با آن از فضای بیرون فرهنگ خودمان آشنا می شویم ، این امکان را هم داریم که فضای فرهنگی خودمان را هم از طریق معبر مشابهی به آن طرف منتقل کنیم .



          این شاعر و مترجم ادبی درگفتگو با مهر ، با بیان این مطلب افزود : طی زمانهای طولانی و چندین دهه و حتی بیشتر، ما شاهد این بوده ایم که از طریق غرب ترجمه هایی صورت گرفته و تاثیرات زیادی هم داشته است ، منتهی در بعضی از موارد به صورت ایده مولد بوده یعنی باعث شده که یک فکری پرورش پیدا کند و بومی وایرانی شود و منجربه یک پدیده جدید ادبی شود ، اما در بسیاری از موارد این انتقال به صورت الگو برداری صرف بوده و طی این الگو برداری ما سعی کرده ایم اطلاعات جمع آوری شده را کپی کنیم و در این موارد دقت و انرژی لازم صرف نشده است یا اینکه کسانی که با این معبر برخورد داشتند ، شیفته این نگاه شدند و خودشان به خلاقیت و نو آوری رو نیاوردند .

          محمد آزرم تصریح کرد : مترجم باید متبحر باشد چراکه شناختن یک امر نسبی است و مترجم مدام باید درحال شناختن باشد و این طور نیست که یک فرد به عنوان مترجم چون به زبان خارجی آشنایی دارد بتواند مترجم خوبی نیز باشد ، بلکه باید فضای فرهنگی آن جا را به خوبی درک کند تا درنتیجه ترجمی درستی ارائه دهد .

          وی ادامه داد : شناخت باید مداوم باشد چون با گذشت زمان فضاهای فرهنگی آن کشور هم در حال تغییر هستند بنابراین شناخت صرف از زبان خارجی کافی نیست و مترجم باید ادبیات را به عنوان یک خواننده منتقد بشناسد نه به عنوان لزوما کسی که چون رمان ترجمه می کند خود نیز یک رمان نویس بزرگ باشد . به همین دلیل اگر فرایند ترجمه به درستی اتفاق بیافتد در واقع یک اثر هنری خلق شده است .

          این شاعر و مترجم ادبی یاد آور شد : بسیاری از ترجمه هایی که در بازار وجود دارد ، برای کسانی است که کمتر انرژی گذاشته و در نتیجه به یک اثر هنری تبدیل نمی شوند و هدفشان صرفا انتقال معنایی است که دریافت می کنند .

          وی در خصوص نقص در آموزش رشته مترجمی در دانشگاه ها ، گفت : طبیعتا کار در دانشگاهها پرورش مترجم است اما این امر به دانشجویان نیز بستگی دارد ، چراکه باید خودشان هم به این کار علاقه داشته و خود آموزی هم داشته باشند و از تجربیات مترجمین با سابقه نیز بهره گیرند و تنها به واحد های آموزشی اکتفا نکنند .

          این مترجم در رابطه با ترجمه ضرب المثل ها ، اظهار داشت : ترجمه ضرب المثل ها به شناسایی و درک فرهنگ ارتباط دارد و تا وقتی که مترجمی فرهنگ زبان مبدا و زبان مقصد که زبان مادری خود است نشناسد قادر به این کار نخواهد بود ، بنابراین مترجم ایرانی باید با فرهنگ ایران هم به خوبی آشنایی داشته باشد .

          محمد آزرم در پایان گفتگو با مهر ، خاطرنشان کرد : ترجمه درست باید یک انتقال اجرایی درست باشد یعنی وقتی ترجمه ای انجام می دهیم ، صرفا این نباشد که معنای لغوی کلمه ای را به زبان فارسی برگردانیم ، بلکه باید مجموعه آن اثر را در زبان فارسی درفرم خلاقانه ای اجرا کنیم یعنی اثر را از ابتدا به عنوان یک اثر ابداعی فرض کرده باشیم وگرنه با یک برگردان ساده مواجه خواهیم شد .

          85/3
          گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
          اگر مطالب این سایت برایتان مفید بود، لطفا با مشارکت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزشمند خود، آن را برای خود و دیگران پربارتر کنید!


          Webitsa.com
          Linkedin Profile

          نظر


          • #6
            رضا خدادادی هیرمندی

            دشواری ترجمه " شعر " و " طنز " بیش از سایر متون است


            رضا خدادادی هیرمندی – مترجم شعر کودک و نوجوان ، گفت : مترجمی که " شعر " ترجمه می کند ، باید مایه هایی از ذوق شاعری را داشته باشد تا بتواند در حال و هوای شاعر قرار گرفته و شعر او را به درستی درک کند .

            این مترجم شعرکودک و نوجوان ، درگفت وگو با مهر، با بیان این مطلب افزود : " شعر" ، دشوارترین شکل ترجمه است و پس از آن " طنز" قرار دارد . معمولا ترجمه اشعار طنز توانایی دو برابر را می طلبد .

            رضا خدادادی هیرمندی وجود صنایع ادبی را از دلایل دشواری ترجمه شعر دانست و اظهار داشت : برای آن که ترجمه شعر، هر چه بیشتر به زبان مقصد نزدیک شود ، باید بافت های زبان مبدا شکسته شده و این کار مترجم را سخت تر می کند .

            این مترجم ، آشنایی هر چه بیشتر با زبان مقصد در ترجمه را مهم ارزیابی کرد و اظهار داشت : تسلط و آشنایی با زبان مقصد برای یک مترجم ، مهمتر از زبان مبدا است . هر مترجم باید دو بار متن مورد ترجمه را با دقت مطالعه کند ، بار اول برای فهمیدن و کشف لایه های مختلف مفهومی یک مطلب و بار دوم هم به منظور ترجمه ، هر مترجم برای ترجمه هراثرمی تواند سبک خاصی را داشته باشد و تکیه بر یک سبک نکند ، زیرا در ترجمه راه های نرفته بسیار است و مترجم باید آن راه ها را کشف کند .

            خدادادی تصریح کرد : دنبال کردن یک سبک خاص در ترجمه کلیه آثار ادبی ، مترجم را به محدودیت دچار کرده و ترجمه آثار متفاوت را یک شکل تکراری جلوه می دهد .

            رضا خدادادی هیرمندی در پایان گفت و گو با مهر ، خاطرنشان ساخت : ترجمه " ادبیات نوجوانان " درکشور ما ، عمر کوتاهی دارد و این جوانی به همه ما فرصت تجربه راه های جدید و ارائه سبک های متفاوت و جدید را می دهد .

            84/7
            گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
            اگر مطالب این سایت برایتان مفید بود، لطفا با مشارکت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزشمند خود، آن را برای خود و دیگران پربارتر کنید!


            Webitsa.com
            Linkedin Profile

            نظر


            • #7
              حسن فرهنگی

              پشت هر ترجمه ، یک فرهنگ غنی نهفته است / مترجم بدون شناسایی فرهنگ نویسنده خارجی قادر به ترجمه اثر نیست


              حسن فرهنگی - نویسنده جوان ، گفت : حوزه زبان ، نشانه هایی دارد که هر نشانه در فضای خود ، دارای معنایی خاصی است و ما از زبان ، به مثابه ابزار اطلاع رسانی نیز استفاده می کنیم.

              این نویسنده جوان در گفت وگو با مهر، با بیان این مطلب افزود : وقتی ما می گوییم " هوا سرد است " ، یک جمله اطلاع رسانی و خبری است و سرد بودن هوا را می رساند ، ترجمه این جملات چندان سخت نبوده است ، ولی در ادبیات مدرن و پست مدرن استفاده از بسامدها که در فضای خاصی به عنوان نشانه های مبهم ، دارای معنی و فضای خاصی هستند متفاوت است . مثلا " گل سرخ " در ایران ، یک معنی دارد و بر مضمون خاصی دلالت می کند ، ولی در دنیای غرب شاید مضمون خاص دیگری را داشته باشد .

              حسن فرهنگی خاطرنشان ساخت : مترجم باید زبردست و استاد باشد ، زیرا در پشت یک ترجمه ، یک فرهنگ غنی نهفته است و باید در ترجمه ها نشانه ها نیز در نظرگرفته شود ، یعنی باید یک مترجم در ابتدا فرهنگ مورد نظر را شناخته باشد تا بعد بتواند نشانه ها را به ما بشناساند ، به نظر من استاد و زبردست بودن یک مترجم بسیار مهم است و در ضمن انحرافاتی که در آثار پست مدرن دیده می شود و هیچ گریزی از آن نیست ، هم بر می گردد به شمایل و نشانه های یک فرهنگ که برای ورود به فرهنگ ما ممکن است معنای خود را نرساند و حتی معنی متضادی را هم ارایه دهد.

              خالق " نویسنده نمی میرد ، ادا در می آورد " تصریح کرد : نویسنده های دنیا به این حوزه ( ترجمه ) به عنوان یک امر تخصصی نگاه می کنند و می دانند که وقتی اثری را خلق می کنند این اثر وسیله ای برای معاش آنهاست و طبیعی است که این اثر اگر بخواهد در جوامع دیگر مطرح شود ، باید حقشان به صورت کپی رایت به آنها برگردانده شود.

              84/6
              گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
              اگر مطالب این سایت برایتان مفید بود، لطفا با مشارکت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزشمند خود، آن را برای خود و دیگران پربارتر کنید!


              Webitsa.com
              Linkedin Profile

              نظر


              • #8
                شهرام اقبال زاده

                وادی " ترجمه " محل ذوق آزمایی افراد نیست


                شهرام اقبال زاده - نویسنده و مترجم ادبی ، گفت : برای ترجمه سه شرط مقدماتی وجود دارد که یکی از آنها ، آشنایی با زبان مقصد است ( زبانی که قرار است اثر به آن زبان برگردانده شود ) ، دیگری آشنایی با زبان کشور مبدا و در نهایت تسلط به موضوع و ترجمه می باشد .

                این نویسنده و مترجم ادبی درگفت وگو با مهر، با بیان این مطلب افزود: مثلا اگر کسی در مورد فیزیک اطلاعات کافی نداشته باشد هر چقدر هم به دو زبان مسلط باشد تا زمانی که اصطلاحات فیزیک را نشناسد نمی تواند آن کتاب را به درستی ترجمه کند و یک اثر خوب به جامعه ارایه دهد، حتی در رشته های علمی و فلسفی نیز به همین صورت است یعنی باید افرادی دست به ترجمه بزنند که در آن مقوله مسلط باشند و علاوه بر آن به دو زبان نیز تسلط داشته باشند یعنی علاوه بر اصطلاحات روزمره و عادی داشتن اطلاعات در خصوص اصطلاحات ویژه نیز مهم باشد، باید دانست که ترجمه ای که قرار است به جامعه ارایه شود محل ذوق آزمایی نیست.

                وی در ادامه خاطرنشان ساخت : مترجمی که تازه شروع به کار کرده است ، بهتر است که اول ترجمه ها را به افراد صاحب نظر ارایه کند و بعد از اینکه کارش به مرحله ای رسید که قابل ارایه باشد می تواند به طرف ناشر برود در عین حال هر چقدر یک مترجم مسلط باشد ویراستار حتما لازم است زیرا خود مترجم نمی تواند از متنی که ترجمه کرده فاصله بگیرد و نگاه انتقادی به آن بیاندازد، گرچه بازخوانی دوباره قبل از ویرایش نهایی باید توسط مترجم صورت گیرد اما متاسفانه در ایران کمتر به ویرایش اهمیت داده می شود ویکی از نقدها و کاستی ها و ایرادهای بسیاری از ناشران ما عدم وجود ویراستاران مسلط و حرفه ای است.

                شهرام اقبال زاده تصریح کرد : " کپی رایت " ، یک بحث کلان اقتصادی و تجاری است که باید دید آیا از نظر مالی ، مقرون به صرفه برای کشوری مانند ایران هست یا خیر؟! ، اما جدا از بحث کلان ، بحثی حرفه ای هم به میان می آید که به علت نبود قانون کپی رایت هر مترجمی ، هر اثری را دست می گیرد و ترجمه می کند که ممکن است صلاحیت لازم را نداشته باشد. اما وقتی تابع کپی رایت باشیم ناشر می فهمد که چون حق کپی رایت پرداخت می کند و کسی دیگر نمی تواند بعد از این قرارداد اثر را ترجمه کند جا برای مترجمان حرفه ای باز می شود.

                وی در ادامه این مطلب افزود : در نقد و بررسی ترجمه ها ، متاسفانه می بینم بعضی از ترجمه ها فاجعه بار است . یعنی اثر اولیه نویسنده کاملا مسخ می شود و در عین حال ، به زبان فارسی هم لطمه وارد می کند ، یعنی دو ضرر اساسی وارد می شود که یکی ویژگی های زبانی و زیبا شناختی اثر اصلی را از بین می برد و دیگری به زبان فارسی و روان و گویایی آن صدمه می زند ولی کپی رایت حداقل این است که چارچوب مشخصی برای ترجمه در نظر می گیرد که هر کسی نمی تواند به سمت یک شاهکار برود و به آن صدمه وارد کند.

                این عضو انجمن نویسندگان کودک و نوجوان به مهر یاد آور شد : متاسفانه ما هنوز تشکل خاصی برای مترجمان نداریم ، گرچه ما تشکلی به نام نویسندگان و انجمن نویسندگان کودک و نوجوان داریم ولی عضویتشان ، عضویت تخصصی نیست ، صرف این که اهل قلم هستند ، مانند دیگر نویسندگان ، عضو آنجا هم می شوند ، ما هنوزتشکلی حرفه ای برای مترجمان و ویرایستاران زبانهای خارجی نداریم که در خصوص آن چارچوب برنامه ریزی کنند ، در عین حال اکثر ناشران ما نگاه غیر حرفه ای دارند و برای این که باید مبلغی را به ویراستار بدهند نیازی به این قضیه نمی بیند . در صورتی که ارایه ترجمه خوب باعث فروش بیشتر می شود.

                وی در ادامه گفت : یعنی در ابتدا ناشر هزینه ای را اضافه تر می پردازد ، اما مشخص می شود که به صورت حرفه ای مشغول فعالیت است و مخاطب هم سعی می کند به سمت ترجمه های آن ناشر رو بیاورد یعنی به نظر می رسد وجود یک تشکل صنفی مترجمان یکی از قدم های اولیه برای حرفه ای کردن ترجمه در ایران باشد ، گرچه ما در ادبیات کودک خانه ترجمه برای کودک و نوجوان داریم اما متاسفانه فعالیت آنها فقط در حد تهیه منابع خارجی است یعنی کار تخصصی انجام نمی دهند و حتی توانش را هم ندارند که نظارت بر ترجمه داشته باشند و یا چارچوبی برای ترجمه در نظر بگیرند ، گرچه مترجمان را به حرفه ای و غیر حرفه ای تقسیم بندی کرده اند ولی فقط درخصوص واگذاری کتاب به آنها است نه برای نظارت بر روی ترجمه های آنان و می توان گفت: که نظارت بر کم و کیف ترجمه در ایران متاسفانه وجود ندارد و به همین خاطر گاهی در نگارش فارسی می بینید که نویسنده های ما از زبانی که بوی ترجمه می دهد استفاده می کنند و ساختار نحوی زبان خارجی در بعضی از نثرهای فارسی دیده می شود و این آسیبی بر زبان و فرهنگ فارسی است.

                شهرام اقبال زاده خاطرنشان ساخت: متاسفانه از موقعی که روابط جهانی گسترش پیدا کرده و ادبیات نوین کشورهای غربی به سراسر جهان فرستادن می شود، به علت پشتوانه اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی و هم از نظر تاریخی و آفریدن ژانرهای جدیدی مثل رمان ، داستان کوتاه و بلند آنها پیشگام بوده اند و این رابطه به صورت یک سویه از غرب به کشورهای جهان سوم رشد کرده و به خاطر ضرورت فراگیر زبانهایی مثل انگلیسی ، آلمان ، روسی ، ایتالیایی و اسپانسیویی که زبانهای بین المللی هستند و به نوعی زبانهای خارجی هستند ، زبانهایی مثل فارسی که به زبانهای منطقه ای محدود خلاصه می شود ، مهجور می ماند.

                اقبال زاده در پایان گفت و گو با مهر ، اظهار داشت : ادبیات معاصر ما ، ادبیات جوانی است و هنوز از قدرت و کیفیت لازم برخوردار نیست ، به همین دلیل ، کمتر آثار ما به سوی جهانی شدن پیش می رود ، گرچه بعضی از آثار ما که قابلیت ارایه به سطح جهان را داشته باشند ، به صورت ترجمه هایی محدود به کشورهای دیگر راه یافته اند ، اما هنوز به خاطر کیفیت خلاقه و زیبایی شناختی آثار تولیدی وبه خاطر محدودیت زبان فارسی و نبود مترجمان حرفه ای آشنا به زبانهای خارجی ، ارایه آثار ما به آن طرف ، آن طور که باید و شاید ، چشمگیر نیست و هنوز راه خود را پیدا نکرده است .

                84/6
                گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
                اگر مطالب این سایت برایتان مفید بود، لطفا با مشارکت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزشمند خود، آن را برای خود و دیگران پربارتر کنید!


                Webitsa.com
                Linkedin Profile

                نظر


                • #9
                  میر جلال الدین کزازی

                  روا نیست بدون اجازه نویسنده ، اثری را به فارسی برگردانیم


                  دکتر میر جلال الدین کزازی - استاد دانشگاه ، نویسنده و پژوهشگر ادبیات ، گفت : آنچه در زمینه ترجمه انجام می شود این است که خواننده سخن سنج و آگاه ، خود برگردان سنجیده و استوار از برگردان خام و آشفته را باز می شناسد.



                  این نویسنده و پژوهشگر ادبیات ، درگفت و گو با مهر، با بیان این مطلب افزود : در خصوص اینکه ترجمه به دست مترجمان صالح انجام شود ، کاری نمی توان کرد ، چرا که نه می توان گفت چه کسی ترجمه کند و نه می توان آن چیزی که ترجمه شده است را ، بررسی کرد و روشن در مورد آن نظر داد ، اندک اندک پس از آنکه چند کتاب به فارسی برگردانده شد آن خواننده می تواند درباره ترجمان ، دیدگاه و داوری سنجیده و درست به دست بیاورد.

                  دکتر میرجلال الدین کزازی خاطر نشان ساخت : این که پیش ازکار ترجمه ، بخواهند آن را ارزیابی کنند و یا مترجمان را از این کار باز دارند ، به عقیده من شدنی نیست ، ترجمه کاری فرهنگی است که خواه ناخواه مانند هرکارفرهنگی دیگر اندک اندک آشکار خواهد شد که بر چه پایه و مایه ای هستند و در ترجمه های ادبی و کتابهایی که دارای ارج و ارزش هستند ، جامعه فرهیخته و ادب دوست خود به خود آن ترجمان خام دست را به کار نخواهد برد.

                  وی تصریح کرد : داستان حق تالیف به نویسنده اثر، به تیغ دو دم می ماند ، از دیدی این کار روا نیست که بدون دستور و اجازه نویسنده اثر او را به فارسی برگردانیم ، از دیدی دیگر درکشوری مانند ایران بیشتر پایه بر ترجمه نهاده شده است در قلمرو نویسندگی به ویژه از دید چندی و چونی آنچه نویسندگان ایرانی می نویسند دربرابر آنچه در جهان نوشته می شود توان هم آوردی و برابری ندارد.

                  دکتر میرجلال الدین کزازی در پایان گفت و گو با مهر، گفت : اگر ما حق التالیف را چونان حقی جهانی بپذیریم ، با تنگنا و دشواری روبه رو خواهیم شد برای هر کتابی که می خواهیم به فارسی برگردانیم باید از نویسنده اجازه رسمی و نوشتاری بستانیم به هر روی کمترین زیانان این است که دراین روند درنگ و کندی خواهند افکند و هرروی سودی دارد و زیانی دارد. به هر کدام از این دو دید بنگریم به یک دیدگاه متفاوت با دیگری خواهیم رسید.

                  84/7
                  گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
                  اگر مطالب این سایت برایتان مفید بود، لطفا با مشارکت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزشمند خود، آن را برای خود و دیگران پربارتر کنید!


                  Webitsa.com
                  Linkedin Profile

                  نظر


                  • #10
                    جلیل شاهری لنگرودی

                    اغلب مدعیان ترجمه از زبانهای دیگر ، از شناخت جامع " زبان فارسی " هم عاجزند

                    سید جلیل شاهری لنگرودی - نویسنده و مترجم ادبی ، گفت : یک مترجم ، در درجه اول باید " زبان فارسی " را خوب بشناسند تا بتواند ترجمه خوبی از اثر ارایه کند .



                    این نویسنده و مترجم ادبی ، ضمن بیان مطلب فوق به مهر ، افزود : عمده مترجمان ما زبان مبدا را خوب می شناسند ، اما به زبان فارسی تسلط کامل ندارند . این مساله شاید در ترجمه شفاهی ایجاد مشکل نکند اما برای ترجمه کتبی مشکل سازاست. دردانشگاه ها هم دانشجویانی که مترجمی می خوانند ، کمتر دروس فارسی دارند و نتیجه اش همین می شود که تسلط مترجمانی به زبان فارسی بالا نرود.

                    سید جلیل شاهری لنگرودی - مترجم کتابهای " راهگشای فیلمنامه نویس " و" ازفیلمنامه تا فیلم " درباره اینکه چرا آثارفارسی کمتربه زبانهای دیگرترجمه می شوند ، به مهر گفت : علت این است که ترجمه اززبانهای دیگر به فارسی ساده است ، اما از فارسی به زبان دیگر مشکل است. اگر کسی بخواهد یکی از متون برجسته فارسی را به زبانی دیگر ترجمه کند باید خودش ذوق نویسندگی داشته باشد و با فرهنگ زبانی که ترجمه می کند هم آشنایی داشته باشد ، اگر بخواهیم دراین زمینه موفق باشیم باید مترجمینی پرورش دهیم که فقط متخصص ترجمه فارسی به زبان های دیگر باشند.

                    نویسنده کتاب اصول و قواعد ویرایش تصریح کرد : دو اصل مهم در ترجمه وجود دارد ، اول اینکه مترجم بداند چه چیزی را می خواهد ترجمه کند و به شناخت کاملی درباره آن کتاب برسد و دوم ؛ اینکه مترجم خودش را هرلحظه به جای مخاطب بگذارد و ببیند آیا می تواند با ترجمه ای که در اختیار دارد ، ارتباط برقرار کند یا خیر ؟ و اگر نمی تواند ترجمه آن اثر را ادامه ندهد .

                    وی اظهارداشت : ترجمه خوب ، ترجمه ای است که اگر کسی آن را خواند ، تا زمانی که به او نگفته ایم ، نتواند تشخیص دهد که آن اثر ترجمه است یا تالیف ، در حالی که اغلب مدعیان ترجمه از زبانهای دیگر ، از شناخت جامع " زبان فارسی " هم عاجزند !

                    شاهری لنگرودی مدرس دانشگاه و پژوهشگر پژوهشگاه مطالعات انسانی که تاکنون کتابهایی چون درختی از بهشت ، غول خود خواه ، پسر ستاره ، راهگشای فیلمنامه نویسی ، از فیلمنامه تا فیلم و ... را در کارنامه مکتوب خود دارد ، ادامه داد : این که مترجم در یک حوزه فعالیت کند و متمرکزشود خیلی مهم است ، من تا به حال چنین کاری را نکرده ام اما از این به بعد سعی می کنم فقط یک حوزه را برای ترجمه انتخاب کنم.

                    وی درباره قانون " کپی رایت " ، به مهرگفت : اگر این قانون وجود داشته باشد ، ناشر خارجی ازمترجم نمونه کارمی خواهد و تا وقتی از صلاحیت مترجم مطمئن نشده کار را به او نمی سپرد وهرمترجمی به راحتی به اصل اثر دست پیدا نمی کند.

                    84/7
                    گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
                    اگر مطالب این سایت برایتان مفید بود، لطفا با مشارکت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزشمند خود، آن را برای خود و دیگران پربارتر کنید!


                    Webitsa.com
                    Linkedin Profile

                    نظر


                    • #11
                      مدیا کاشیگر

                      مترجمان برجسته ادبی فارغ التحصیل دانشکده های ترجمه نیستند



                      مدیا کاشیگر - مترجم گفت : "ترجمه های ادبی" بر ادب و فرهنگ سرزمین ما تاثیر مثبت و به سزایی داشته و خواهد داشت .



                      این نویسنده و مترجم ادبی در گفتگو با مهر ، با بیان این مطلب افزود : " ترجمه " یک تخصص است و یک مترجم حداقل باید چهار تخصص داشته باشد که عبارتند از زبان مبداء ، زبان مقصد ، فن ترجمه و موضوعی که درحال ترجمه است . حال این که مترجم باید همطراز با نویسنده و مولف اثرباشد یا خیر ، بحثی سلیقه ای است .

                      مدیا کاشیگر در این زمینه که " ترجمه درست " از چه مشخصه ها و ویژگی هایی برخوردار است ، تصریح کرد : ما نمی توانیم بگوییم که یک ترجمه درست است یا خیر، تا زمانی ترجمه ای درست است که ترجمه دیگری جایگزین آن نشده باشد ، تنها ملاک تشخیصی که داریم ترجمه غلط است ، یعنی می توانیم بگوییم که این ترجمه غلط است ، اما در مورد ترجمه درست تا موقعی که ترجمه بهتری جایگزین آن ترجمه نشده باشد ، آن ترجمه " ترجمه درستی " است .

                      این مترجم در خصوص اشکالات رشته ترجمه در دانشگاه ها ، خاطرنشان کرد : به شخصی که تازه دیپلم گرفته است ، اجازه خواندن درس مترجمی داده می شود ، در حالی که این کار حداقل چهار دیپلم می خواهد ، یعنی نباید فرد فقط کارشناس زبان خود باشد ، بلکه باید کارشناسی زبانی را که در دست ترجمه دارد را نیز ، داشته باشد و در موضوعی که می خواهد ترجمه کند متخصص شود ، بعد به سراغ ترجمه برود، متاسفانه بعضا شخصی که می خواهد زبان یاد بگیرد در کار ترجمه قرار می گیرد و تازه می خواهد تصمیم بگیرد در چه رشته ای مترجم شود !

                      وی یاد آور شد : درکشوری مثل فرانسه ، شرط ورود به رشته ترجمه این است که حداقل دو سال تحصیلات دانشگاهی داشته باشید و غیر از زبان مادری دو زبان دیگر را در حد زبان مادری بلد باشید . من نمی دانم در دانشگاه چه چیزی یاد می گیرند، تنها می دانم که ما یک مترجم برجسته در زمینه ادبیات نداریم که فارغ التحصیل دانشکده های ترجمه باشد .

                      این مترجم تصریح کرد : برجسته ترین مترجمان ما سروش حبیبی ، رضا سید حسینی، محمد قاضی یا... ، هستند که هیچ کدام رشته ترجمه نخوانده اند ، محمد قاضی که حقوق خوانده بود و یا رضا سید حسینی و سروش حبیبی مخابرات خوانده اند ، کسانی که در دانشگاه درس می خوانند 99% وارد این زمینه نمی شوند .

                      مدیا کاشیگر در پایان به نیازهای فرهنگی ما اشاره کرد اظهار داشت : در شرایط کنونی ، نیازهای ما، ترجمه علمی ، ادبی ، علوم انسانی ، فنی و... است .

                      85/3
                      گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
                      اگر مطالب این سایت برایتان مفید بود، لطفا با مشارکت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزشمند خود، آن را برای خود و دیگران پربارتر کنید!


                      Webitsa.com
                      Linkedin Profile

                      نظر


                      • #12
                        سیما وزیرنیا

                        ترجمه نباید روح اثر را فدای معادل یابی های دقیق کند


                        ترجمه ، دیدگاه ها و نظریه های جدید را وارد زبان می کند و از جنبه های مختلف ادبی ، علمی ، هنری و فلسفی بر فرهنگ و ادب سرزمین ها تاثیر می گذارد.

                        دکتر سیما وزیرنیا در گفتگو با مهر، با بیان این مطلب افزود : ترجمه به مخاطب خود اطلاعات بسیاری در زمینه های مختلف می افزاید و او را با نظریه های نوین، متون علمی و آثار ادبی آشنا خواهد کرد، بنابراین نقش ترجمه در بسیاری از زمینه ها به خصوص حوزه های علمی و فلسفی بسیار سنگین تر و پر بارتر از نقش تولید دانش یا تولید نظریه و خلق اثر ادبی در داخل بوده است، در نتیجه تاثیر ترجمه بر فرهنگ و ادب سرزمین ما انکارناپذیر و عظیم است.

                        این کارشناس و پژوهشگر ادبی تصریح کرد : ترجمه در حوزه هایی خود، نوعی "خلق" است، به دلیل این که اساسا کارکردن با زبان وقتی فراتر از حوزه کارکرد زبان روزمره است خود تولید هنری و یک خلاقیت به شمار می رود، مترجم اگر روح اثر را درک نکند، اگر زبان ویژه کار را در خود درونی کند و اگر به معناهایی که اثر هنری می خواهد منتقل کند آشنا نباشد و صرفا زبان مبدا یا مقصد را بداند نمی تواند مترجم موفقی باشد. او باید بداند که درگذر از زبان مبدا به مقصد مجاز به چه تغییر و تبدیلی در زبان دارد که بتواند به درستی فکر را منتقل کند و چه کار باید کرد که ترجمه لفظ به لفظ به کار لطمه نزد و روح اثر را از بین نبرد؟

                        وی در رابطه با نقص در رشته ترجمه در دانشکده های مترجمی ، گفت : محصول کار در دانشگاه ترجمه، مترجمانی است که آثاری را وارد تولید فرهنگی خواننده می کنند که او را عصبی و دچار سردرگمی می کنند. استنباط من این است یک جای کار می لنگد، ما در حوزه ترجمه مشکلات فراوانی داریم ؛ البته ترجمه های بسیار قوی هم داریم که همسنگ با اثر اولیه و درخشان هستند اما تعدادشان بسیار کم است.

                        این پژوهشگر ادامه داد : ترجمه های عظیمی داریم که علاوه بر زبان بد، محتوا را تغییر داده و خواننده را سردرگم کرده اند، بنابراین در این حوزه مشکلات فراوانی وجود دارد و به استنباط من ما بیشتر در حوزه کار عملی ضعف داریم.

                        وی در خصوص ترجمه درست ، خاطرنشان کرد : ترجمه خوب ، ترجمه ای است که در مقابل هر واژه، واژه ای درست را گذاشته باشد البته ممکن است که این ترجمه درست به متن علمی پاسخ خوبی دهد اما به متن ادبی یا هنری پاسخی درست نمی دهد بنابراین ترجمه مناسب، از نظر من ترجمه ای است که درحین گذر از زبان اول به زبان دوم و ضمن دستیابی به مناسب ترین زبان در بطن زبان مقصد ، روح اثر فدای معادل یابی های دقیق نشده باشد .

                        دکتر سیما وزیرنیا در پایان در رابطه با نیازهای فرهنگی در شرایط کنونی جامعه امروز اظهار داشت : نیازهای فرهنگی ما از راه ترجمه در وهله اول در حوزه های علمی و نظریه است و من هیچ حوزه ای را از این مسئله مستثنی نمی دانم اما برای این که توازنی بین اجزای مختلف روح و اندیشه ما برقرار شود گمان می کنم درحوزه های علوم جدید و نحله های جدید فلسفی جای خالی بیشتری احساس می شود .

                        85/3
                        گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
                        اگر مطالب این سایت برایتان مفید بود، لطفا با مشارکت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزشمند خود، آن را برای خود و دیگران پربارتر کنید!


                        Webitsa.com
                        Linkedin Profile

                        نظر


                        • #13
                          دکتر فولادوند

                          "ولی ترجمه چیست؟"


                          در مراسم اهداء جایزه مجله نگاه نو، جایزه بهترین ترجمه نصیب دکتر فولادوند شد که مقاله "عقل گریزی در تاریخ فلسفه" اثر ژان وال را ترجمه کرده بود.

                          دکتر فولادوند ضمن سخنان خود پرسید "ولی ترجمه چیست؟" و خود بدین شکل پاسخ داد:

                          پاسخ ساده برگرداندن مطلبی از یک زبان به زبان دیگر است. اما این پاسخ، چنانکه می دانیم کافی و وافی نیست.

                          امروز با سیل ترجمه هایی – چه در ادبیات و چه در علوم – مواجهیم که حتی با کمال حسن نیت و با فراخ ترین حوصله و استوارترین اراده نه می توانیم آنها را بخوانیم و نه اگر خواندیم طرفی بر می بندیم. واژه ها گنگ و نا مأنوس، عبارت ها درهم پیچیده، نحو زبان تباه شده – و حاصل معجونی که به بهای کاغذی که روی آن به چاپ رسیده نیز نمی ارزد.

                          می گویند اینان هم انسانند؛ باید بنویسند تا یاد بگیرند. ولی همین استدلال را شما از لوله کشی که از نادانی خانۀ شما را غرق آب کند، یا راننده ای که شما را در نتیجۀ تصادف به بیمارستان بفرستد، به هیچ روی نخواهید پذیرفت.

                          هیچ عاقلی دست به عمل لغو یا، به اصطلاح امروزی ها، فعل عبث نمی زند. به قول یعقوب لیث صفاری در تاریخ سیستان: "چیزی که من در نیابم چرا باید گفت." ولی زیان مترجمان خام دست اگر به این حد هم محدود می شد، باز ما حرفی نداشتیم.

                          عیب کار این است که خوانندۀ عادی پس از یکی دو بار دست و پنجه نرم کردن با اینگونه ترجمه ها و سرخورده از میدان بازگشتن، بسا دیگر از خواندن بیزار می شود. رکود غم انگیز بازار کتاب در ایران را نباید فقط به پای سخت گیری مصادر امور و جیب خالی مردم نوشت. در چنین وضع آشفته ای کتاب خوب هم آسیب می بیند – بویژه امروز که حریفان توانمند و قدری همچون ماهواره و اینترنت هم وارد معرکه شده اند.

                          بنابراین باز می گردیم به سوال اصلی و می پرسیم ترجمه چیست؟ همه هم داستان اند که مترجم باید به زبان مبدأ و مقصد و موضوع مسلط باشد. ولی با این بیان، ترجمه با حداقل نیازهای آن تعریف می شود، و کمتر کسی است که بجز در مورد پیام های کوتاه بازرگانی یا صنعتی از خواندن ترجمه ای بر پایۀ این حد اقل، خرسندی خاطری حاصل کند.

                          اگر ترجمه صرفا علم بود، قاعدتا می بایست به همین تعریف اکتفا کنیم. بسیار پیش می آید که از خواندن ترجمه ای احساس می کنیم که چیزی در آن کم است و با متنی خشک و بی روح رو به رو شده ایم و نمی توانیم با نویسنده، به اصطلاح، ارتباط برقرار کنیم. پس ضروری است که نکتۀ دیگری نیز به تعریف بیفزائیم و بگوییم: ترجمه انتقال پیامی از یک زبان به زبان دیگر است با حفظ روح متن اصلی و ایجاد تأثیری هم ارز در خوانندۀ زبان مقصد.

                          و اینجاست که پای هنر ترجمه به میان می آید، و می گوییم ترجمه باید علاوه بر صحت و امانت و سلاست، به روح و احساس متن اصلی وفادار بماند و آن را به خوانندۀ زبان مقصد القا کند.

                          برگرفته از: جدید آنلاین
                          87/5
                          گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
                          اگر مطالب این سایت برایتان مفید بود، لطفا با مشارکت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزشمند خود، آن را برای خود و دیگران پربارتر کنید!


                          Webitsa.com
                          Linkedin Profile

                          نظر

                          صبر کنید ..
                          X