اطلاعیه

Collapse
هیچ اطلاعیه ای هنوز ایجاد نشده است .

ساختار‌هاي زباني بيگانه

Collapse
X
 
  • فیلتر
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
new posts

  • ساختار‌هاي زباني بيگانه

    در اين چند ساله كه رسانه‌ها گسترش يافته‌اند و نوشته‌هاي زيادي از زبان‌هاي بيگانه به زبان فارسي ترجمه شده است، ساختارهاي دستوري بيگانه همراه واژه‌هاي بيگانه به زبان فارسي راه يافته‌اند كه شايد خطر آن‌ها از خود واژه‌هاي بيگانه بيش‌تر باشد. اين ساختارهاي بيگانه حتي در ترجمه‌ي فيلم‌هاي خارجي نيز وارد شده است و مردم هر روز و هر شب آن‌ها را از تلويزيون مي‌شنوند و در نتيجه، گاهي در سخنان افراد عادي نيز بازتاب يافته است. اگر اين كار همچنان ادامه يابد، حتي اگر براي همه‌ي واژه‌هاي بيگانه برابرهاي فارسي بگذاريم، پس از اندكي با جمله‌هايي رو به رو مي‌شويم كه ساختار زبان فارسي را ندارند. در ادامه نمونه‌هايي از اين نادرست‌نويسي‌ها مي‌آيد.

    قابل و غير قابل

    پسوند -able در زبان انگليسي و فرانسه داشتن، شايستگي، توانستن و امكان را نشان مي‌دهد. براي نمونه، predictable يعني چيزي كه بتوان آن را پيش‌بيني كرد(پيش‌بيني‌پذير يا پيش‌بيني شدني). اين گونه واژه‌ها با افزودن پيشوند in يا un مفهوم منفي پيدا مي‌كنند. براي نمونه، unpredictable (پيش‌بيني ناپذير يا پيش‌بيني نشدني) و invisible (ناديدني).

    در اين چند ساله واژه‌هاي بسياري به صورت تركيب قابل ... و غير قابل ... در نوشته‌هاي فارسي راه يافته كه پيامد ترجمه‌هاي ناآگاهانه است. چنين عبارت‌هايي ساختگي در زبان فارسي وجود نداشته است و از به كار بردن آن‌ها بايد پرهيز كرد. براي پرهيز از نگارش اين عبارت‌ها مي‌توان از سه راهكار زير بهره گرفت:

    الف) به مصدرهاي ساده و گاهي مصدرهاي مركب، «ي» افزوده شود:

    شناختن: شناختني و ناشناختني

    ديدن: ديدني و ناديدني

    شنيدن: شنيدني و ناشنيدني

    بخشيدن: بخشيدني و نابخشيدني

    پذيرفتن: پذيرفتني و نپذيرفتني(به جاي قابل قبول و غير قابل قبول)

    ب) به مصدرهاي مركب و گاهي مصدرهاي ساده، پسوند «پذير» (و در حالت منفي ناپذير) افزوده شود.

    درمان كردن: درمان‌پذير و درمان‌ناپذير

    نفوذ كردن: نفوذ پذير و نفوذناپذير

    پيش‌بيني كردن: پيش‌بيني‌پذير و پيش‌بيني‌ناپذير

    گسترش يافتن: گسترش‌پذير و گسترش‌ناپذير

    ترجمه كردن: ترجمه‌پذير و ترجمه‌ناپذير

    ج) گاهي مي‌توان ساختار جمله را به گونه‌اي تغيير داد كه همان مفهوم را بدون به كار بردن چنين عبارت‌هايي بيان كرد.

    نمونه‌

    o بيماري ديابت غيرقابل درمان است، اما در اثر تلاش‌هاي دو پزشك آلماني امروزه ديابتي‌ها مي‌توانند زندگي عادي داشته باشند.

    ديابت( بيماري قند) درمان‌ناپذير است، اما امروزه بيماران ديابتي در اثر كوشش‌هاي دو پزشك آلماني مي‌توانند زندگي عادي داشته باشند. يا ديابت(بيماري قند) درمان بنيادي ندارد، اما امروزه بيماران ديابتي...)

    o انفجارهاي اشعه گاما آذرخش‌هاي فضايي حاوي تشعشعات بسيار قوي انرژي هستند و وقوع آن‌ها غيرقابل پيش‌بيني است.

    انفجارهاي پرتو گاما آذرخش‌هايي فضايي با پرتوهاي بسيار پرانرژي هستند و رخ‌دادن آن‌ها را نمي‌توان پيش‌بيني كرد. (يا : ... پيش‌بيني ناپذير است)

    توسط، به وسيله‌ي و از سوي

    همان‌طور كه پيش از اين گفته شد، هنگامي كه مفعول جمله از فاعل جمله مهم‌تر است يا فاعل جمله ناشناخته است، از ساختار مجهول بهره مي‌گيريم. به كار بردن چنين ساختاري در نوشته‌هاي كهن نسبت به نوشته‌هاي امروزي كمتر بوده است. با اين همه، ترجمه‌هاي نامناسب باعث رواج گونه‌اي از ساختار مجهول شده كه ويژه‌ي زبان‌هاي انگليسي و فرانسه است. به نمونه‌هاي زير دقت كنيد:


    o نخستين انتقال خون موفق در حدود سال 1665 ميلادي توسط جان ويلكينز انجام شد.

    o نقشه‌ اصلي شهر به‌وسيله مهندسان آلماني طراحي و به مرحله اجرا گذاشته شد.

    o پوست ممكن است به علت دريافت نكردن پيام تعرق توسط اعصاب پا نيز خشك شود.

    o اين كتاب به كوشش اسفنديار كامراني از سوي انتشارات پيام گلچين منتشر شده است.


    فعل اين جمله‌ها به صورت مجهول است، اما فاعل نيز در جمله آمده است. چنين ساختاري در نوشته‌هاي گذشتگان بسيار كم ديده مي شود. براي مثال، در سياست‌نامه خواجه نظام الملك توسي(صفحه‌ي 321) چنين آمده است: «سينباد بردست جهور كشته شد». با وجود اين، در بيش‌تر جمله‌هاي مجهولي كه در زبان فارسي به كار رفته، فاعل ديده نمي‌شود.

    چرا در زبان‌هاي انگليسي و فرانسه، فاعل در جمله‌ي مجهول نيز مي‌آيد؟ براي پي‌بردن به دليل اين كار بهتر است به جمله‌هاي انگليسي زير دقت كنيد:


    Alexander Bell invented telephone in 1876

    Telephone was invented by Alexander Bell in 1876


    هر دو جمله مي‌گويند كه الكساندر بل تلفن را در سال 1876 اختراع كرد. اما در جمله نخست فاعل(الكساندر بل) در آغاز جمله آمده و در جمله‌ي دوم، مفعول(تلفن) در آغاز آمده است. اين كار را مي‌توان برجسته سازي ناميد. جمله‌ي نخست ممكن است از نوشته‌اي باشد كه پيرامون الكساندر بل است، اما جمله‌ي دوم ممكن است از نوشته‌اي باشد كه پيرامون تلفن است. نويسنده‌ي جمله‌ي دوم، مفعول را در آغاز جمله آورده و از اين رو فعل آن به صورت مجهول آمده است. فاعل نيز به صورت متمم پس از فعل جاي گرفته است.

    در زبان فارسي نيز مي‌توان برجسته‌سازي كرد، اما به آوردن فعل مجهول نياز نيست. مي‌توان مفعول را در آغاز جمله آورد و فاعل را پس از آن آورد. براي نمونه، به جاي اين كه بگوييم: «تلفن توسط الكساندر بل اختراع شد.» درست اين است كه بگوييم: «تلفن را الكساندر بل اختراع كرد.» بنابراين، در ترجمه‌ي جمله‌هايي از زبان انگليسي يا زبان ديگر كه ساختار مجهول و فاعل در خود جمله آمده است، جمله را به حالت معلوم در مي‌آوريم. سپس، اگر نياز بود كه توجه خواننده را به مفعول جمله جلب كنيم، مفعول را به حرف «را» در آغاز مي‌آوريم.

    نمونه‌

    o اين غار در پاييز سال 1330 ‪شمسي توسط مرحوم اسدالله جمالي كوهنورد زنجاني شناسايي شده و در خردادماه سال 1331 ‪ توسط يك گروه كوهنوردي مورد بازديد قرار گرفته است.

    اين غار را شادروان اسدالله جمالي، كوهنورد زنجاني، در پاييز 1330 شناسايي كرد و يك گروه كوهنوردي در خرداد ماه 1331 از آن بازديد كردند.

    oطرح بال پرنده نيز داراي همان اصول آيروديناميكي است كه سرانجام توسط آدمي از هنگام طراحي هواپيما كشف شد.

    در طرح بال پرنده همان اصولي آيروديناميكي ديده مي‌شود كه سرانجام انسان آن‌ها را هنگام طراحي هواپيما كشف كرد.

    o اين دستگاه‌هاي تكامل‌يافته موجبات به كارگرفتن پا از سوي نساجان را در كار بافندگي فراهم مي‌آورد.

    اين دستگاه‌هاي تكامل‌يافته امكان به كارگرفتن پا را در كار بافندگي براي پارچه‌بافان فراهم كرد.

    توجه: گاهي با تغيير اندكي در ساختار جمله مي‌توان هم واژه‌ي«توسطِ» را كنار گذاشت هم جمله‌ي روان‌تري نوشت.

    نمونه

    o اين مولكول‌هاي درشت توسط پيوندهاي غيركوالانسي كنار هم نگه داشته مي‌شوند.

    اين مولكول‌هاي درشت با پيوندهاي ناكوالانسي كنار هم نگه داشته مي‌شوند.(يا: كنار هم مي‌مانند)

    o انقلاب مشروطه‌ي ايران با امضاي فرمان مشروطيت توسط مظفرالدين شاه قاجار در سال 1285 هجري شمسي به پيروزي رسيد.

    انقلاب مشروطه‌ي ايران در قرن سيزدهم هجري براي براندازي حكومت استبدادي پديد آمد و با امضاي فرمان مشروطيت به دست مظفرالدين شاه قاجار در سال 1285 هجري شمسي به پيروزي رسيد.

    o كشف پني سيلين توسط الكساندر فلمينگ اغلب به عنوان رويدادي تصادفي معرفي مي ‌ شود.

    كشف پني‌سيلين به كوشش الكساندر فلمينگ اغلب به عنوان رويدادي تصادفي معرفي مي ‌ شود.

    o بند ديگري كه در سده چهارم پس از ميلاد توسط شاپور دوم ساخته شده سد پل گونه دزفول است كه بر روي رودخانه ك رخ ه زده شده است.

    بند ديگري كه در سده‌ي چهارم پس از ميلاد به فرمان شاپور دوم ساخته شد، سد پل مانند دزفول است كه روي رودخانه‌ي كرخه ساخته شد.

    نادرستي‌هاي ديگر

    الف) عبارت «انتظار مي‌رود» كه پيامد ترجمه‌ي عبارت « It is expected that ‌ » است
    به جاي آن بهتر است: پيش‌بيني مي‌شود، شايد

    ب) عبارت «بيش از يك بار» كه پيامد ترجمه‌ي عبارت « more than once » است
    به جاي آن بهتر است: بارها، چندبار

    پ) عبارت «روي كسي يا چيزي حساب باز كردن» كه پيامد ترجمه‌ي عبارت « to count on » است
    به جاي آن بهتر است: اميد داشتن به كسي يا چيزي، پشتگرمي

    ت) عبارت «غير قابل اجتناب» كه پيامد ترجمه‌ي عبارت « inevitable » است
    به جاي آن بهتر است: ناگزير، ناچار، خواه‌ناخواه

    ث) عبارت «نقطه نظر» كه پيامد ترجمه‌ي عبارت « point of view » است
    به جاي آن بهتر است: نظر، ديدگاه

    ج) عبارت «در ارتباط با» كه پيامد ترجمه‌ي عبارت « in relation to » است
    به جاي آن بهتر است: درباره

    چ) عبارت «از ... رنج مي‌برد» كه پيامد ترجمه‌ي « to suffer » است
    به جاي آن بهتر است: به ... مبتلاست يا به ... دچار است

    ح) عبارت «قابل ملاحظه» كه پيامد ترجمه‌ي « considerable » است
    به جاي آن بهتر است: زياد، هنگفت، كلان، سرشار

    عبارت‌هاي ساختگي

    در اين‌جا جمله‌هايي آورده مي ‌ شود كه نه ساختار دستوري زبان فارسي، نه ساختار دستوري زبان عربي و نه ساختار دستوري ديگر زبان‌هاي بيگانه را دارند. اين نمونه‌ها از بين نوشته‌هاي روزنامه‌ها، مجله‌ها و برخي كتاب‌هاي ترجمه‌اي گزينش شده‌اند.

    o اما يك شهروند پنجاه ساله تاجيك می ‌ گويد برايش مهم نيست كه دندانهايش با چه روكش شده است، مهمتر از همه اين است كه می ‌ت واند از آنها به هنگام استعمال غذا استفاده كند.

    اما يك شهروند پنجاه ساله تاجيك می ‌ گويد برايش مهم نيست كه دندان ‌ هايش با چه روكش شده است، مهم ‌ تر از همه اين است كه می ‌ت واند از آن ‌ ها به هنگام غذا خوردن استفاده كند.

    o كارگران به موقع وارد عمل شدند و از خرابي‌هاي بيشتر جلوگيري به عمل آوردند.

    كارگران به موقع دست به كار شدند و از آسيب‌ها‌ي بيشتر جلوگيري كردند.

    o شكل سر اين جانور مانع از آن مي‌شود كه جانوران ديگر به‌ راحتي آن را ببلعند.

    شكل سر اين جانور نمي‌گذارد كه جانوران ديگر به آساني آن را ببلعند.

    o شايد از يك جنبه درست باشد كه «وابستگي‌هايي» را كه مي‌توانند پيشرفت و تكامل تكنولوژي را در بعضي از فرهنگ‌ها در مقايسه با فرهنگ‌هاي ديگر محدود مي‌سازد، مطمح نظر قرار دهيم.

    شايد از يك جنبه درست باشد كه «وابستگي‌هايي» را كه ممكن است باعث محدود شدن پيشرفت تكنولوژي در بعضي از فرهنگ‌ها در مقايسه با فرهنگ‌هاي ديگر ‌شود، در نظر بگيريم.

    o ركاب پنج قرن پيش در چين و مغولستان به پيدايش آمده بود، ولي هنوز تداول عام نداشت.

    ركاب پنج قرن پيش در چين و مغولستان پديد آمده، ولي هنوز فراگير نشده بود.

    o نكته‌هايي را كه در كتاب‌هاي مفيد مي‌خوانيم در زندگي خود در عمل اجرا كنيم.

    راهنمايي‌هاي سودمند كتاب‌ها را در زندگي خود به كار ببنديم.

    o گاهي قايق‌ها در عبور از اين شيب‌راه‌ها صدمه مي‌ديدند و محموله‌هاي آن‌ها دستخوش دزدي قرار مي‌گرفت.

    گاهي قايق‌ها به هنگام گذشتن از اين ‌راه‌هاي شيبدار، آسيب مي‌ديدند و محموله‌هاي آن‌ها را مي‌دزديدند. (يا به محموله‌هاي آن‌ها دستبرد مي‌زدند.)

    o قيمت اجناس و كالاهاي اساسي قيمت‌گذاري شده از سوي دولت در شهرهاي مختلف به نسبت‌هاي مختلف، كاهش قيمت داشته است.

    قيمت كالاهاي اساسي كه دولت آن‌ها را نرخ‌گذاري كرده، در شهرهاي گوناگون به نسبت‌هاي مختلف كاهش يافته است.

    o براي مثال، مي‌توانيم كار فرمانده‌ي كل قواي هلند را در حوالي سال ***0 ميلادي، كه هلندي‌ها با اسپانيايي‌ها در جنگ بودند، مورد امعان نظر قرار دهيم.

    براي مثال، مي‌توانيم كار فرمانده‌ي كل نيروهاي هلند را در حوالي سال ***0 ميلادي، كه هلندي‌ها با اسپانيايي‌ها در جنگ بودند، مورد توجه قرار دهيم.

    o در ايران شايد نمك از شش هزار سال قبل از ميلاد مورد استفاده قرار گرفته باشد.

    در ايران شايد نمك از شش هزار سال پيش از ميلاد مصرف مي‌شده است.

    براي مطالعه‌ي بيش‌تر

    غلط ننويسيم(فرهنگ دشواري‌هاي زبان فارسي)، ابوالحسن نجفي، مركز نشر دانشگاهي، چاپ سوم، 1370

    نگارش و ويرايش، احمد سميعي گيلاني، سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاه‌ها، چاپ دوم، 1379

    درباره‌ي ترجمه(برگزيده‌ي مقاله‌هاي نشر دانش)، نصرالله پورجوادي، مركز نشر دانشگاهي تهران، چاپ اول، 1365

    منبع:jazirehdanesh.com
    گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
    اگر مطالب این سایت برایتان مفید بود، لطفا با مشارکت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزشمند خود، آن را برای خود و دیگران پربارتر کنید!


    Webitsa.com
    Linkedin Profile

  • #2
    ویرایش چند جمله

    اما يك شهروند پنجاه ساله تاجيك می ‌ گويد برايش مهم نيست كه دندانهايش با چه روكش شده است، مهمتر از همه اين است كه می ‌ت واند از آنها به هنگام استعمال غذا استفاده كند.
    بنظرم این جمله رو میشه بهتر از این هم ویرایش کرد:
    *اما یک شهروند پنجاه ساله تاجیک می گوید برایش فرقی ندارد که دندانهایش با چه روکش شده است...
    می ‌تواند با آنها غذا بخورد.
    راي مثال، مي‌توانيم كار فرمانده‌ي كل قواي هلند را در حوالي سال ***0 ميلادي، كه هلندي‌ها با اسپانيايي‌ها در جنگ بودند، مورد امعان نظر قرار دهيم
    برای نمونه،می توانیم به کار فرمانده کل نیروهای هلند حدود سال 0**** میلادی،که هلندی ها با اسپانیایی ها در جنگ بودند،بپردازیم
    *گاهي قايق‌ها به هنگام گذر از اين ‌راه‌هاي شيبدار، آسيب مي‌ديدند و بارهای آنها را می دزدیدند
    می تونستید واژه های عربی تو متن رو با واژه های پارسی جایگزین کنید.
    جمله های دیگه ای هم هستن که میشه بهتر ویرایش شن


    ویرایش توسط shaqayeq : https://forum.motarjemonline.com/member/7603-shaqayeq در ساعت 11-24-2015, 02:58 PM

    نظر


    • #3
      نگارش و ويرايش
      درباره‌ي ترجمه
      میشه لینک این کتابها رو برای دانلود رایگان بذارید تو سایت؟

      نظر


      • #4
        با سلام در بالا به کلماتی مانند to suffer اشاره کردین و گفتین که بهتره به صورت به....دچار است ترجمه شه بهتره اگه ممکنه می خواستم دلیلش رو بدونم
        باتشکر
        Real eyes, realize, real lies

        نظر


        • #5
          Ndsf

          سلام
          مترجم های تازه کار و شتابزده اولین معادلی که تو فرهنگ زبان می بینن به کار می برن
          فعل suffer فقط یک معنی نداره.
          خیلی سطحی و ساده انگارانه س اگه برای درد و بیماری یک واژه رو بکار ببریم یعنی رنج بردن. درستش اینه درباره بیماری فعل" دچار بودن" رو بگیم که فارسیه در برابر "مبتلا بودن"
          در کل باید تو ترجمه از جمله هایی بهره برد که در متن های ارزشمند فارسی (سده های پیشین) بکار برده شده
          پیشنهاد میکنم کتاب"غلط ننویسیم"رو بخونید

          نظر


          • #6
            با تشکر از شما
            پیروز باشید
            Real eyes, realize, real lies

            نظر


            • #7
              برابر پارسی دیگه ای که میشه برای considerable پیشنهاد کرد واژه ی " چشمگیر" هست

              نظر

              صبر کنید ..
              X