"مورد عجیب بنجامین باتن"
فيلم سينمايي «مورد عجيب بنجامبن باتن» كه بر اساس داستان كوتاهي اثر «اسكات فيتز جرالد» نوشته شده، تنها ايده اصلي نويسنده را مبناي شكلگيري قصه تازه خود قرار داده است و هرگز، اقتباسي كامل و وفادار به اثر اصلي به شمار نميآيد. جرالد كه هرگز با هاليووديها رابطه خوشي نداشت، در اين اثر هم مغموم هاليوود شد.
به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، اين فيلم را «ديويد فينچر» بر اساس داستان كوتاهي اثر «اسكات فيتز جرالد» كارگرداني كرده است.
«مورد عجیب بنجامین باتن» كه براساس داستان كوتاهی نوشته اسكات فیتزجرالد ساخته شده ، داستان مردی است كه روند زندگی او برعكس است؛ پیر به دنیا میآید و با افزایش سن جوانتر میشود.
فيلم با سكانس افتتاحيه خود نويد روايتي مدرن را از قصه جرالد ميدهد اما با فلاش بك به خاطرات «بنجامين باتن» مخاطب نيز درگير اين مورد عجيب ميشود.
اين سوژه تكان دهندهاي است كه طعم تلخ انديشه نويسنده را تنها در پايان داستان بر مخاطب باقي ميگذارد. فيلم اما با بهرهگيري از فرصت طلبي كارگردانش در روايت پردازي قدم به قدم و وارونه، تماشاگرش را پس از دو ساعت ناگزير به تفكر درباره آنچه بر او گذشته ميكند.
اين فيلم در واقع يك اقتباس كامل سينمايي نيست. شخصيتها و مكانها و گرهها و روايت پردازي فيلم به كل چيز ديگري است كه نويسنده فيلمنامه با تيزهوشي از داستان و ايده «فيتزجرالد» گرفته است.
اين فيلم و داستان آن بر اساس مفهوم تناقض بنا شدهاند. در تمام فيلم، بنجامين و تناقض او با محيط دورانش نمايش داده ميشود و همين تناقض در نهايت او را تنهاتر و تنهاتر ميكند.
در فيلم با شخصيتي رو به رو هستيم كه تنها جسمي پير دارد اما در قصه كودكي با عقل پير داريم. در واقع اريك راث، نويسنده فيلمنامه، تنها يك ايده را از داستان جرالد گرفته و داستان خودش را كه استقلالي كامل از اثر اصلي دارد، خلق كرده است.
ديويد فينچر كه در «هفت» و «باشگاه مشتزني» نيز به اسارت انسان در زمان و مكان و روزمزگي اشاره داشت و خشونت را در «زودياك» تقبيح ميكرد، اين بار با ساخت اين اثر غافلگيركننده مخاطب را در تنگنا قرار ميدهد.
تنگنايي كه براي نجات شخصيت اصلي قصه و سرنوشت محتوم او هيچ كاري از دست مخاطب بر نخواهد آمد و تلخي نابودي او در نوزادي پس از هشتاد سال زندگي، حكم نهايي فيلمساز است.
مفهومهايي چون :«عشق»، «تنهايي»، «خشونت» و ... همه از عناصري هستند كه در داستان اصلي جرالد به چشم ميخورند و با اينكه فيلم و داستان آن تفاوت زيادي با اثر اصلي دارند، اما انديشه نهايي در فيلم نيز برگرفته از همان مضمونهاست.
فیتزجرالد در بيست و شش سالگي داستان اين كتاب را نوشت. در آن زمان انتشارات كالیر داستان را چاپ كرد و این زمانی بود كه فیتزجرالد با نوشتن داستانهای كوتاه برای مجلات، روزگار خود را میگذراند.
كتاب اصلي در واقع اين ايده را در راه خلق موقعيتهاي كمدي خرج ميكند و البته نويسنده درصدد ايراد ضربه كاري به مخاطب در پس زمينه خندههاي اوست.
اما فيلم تنها در چند نما تناقض پيرمردي را كه 12 سال سن دارد، براي مخاطبان تصوير ميكند و تكيهاش بر سرنوشت تراژيكي است كه براي بنجامين رقم خورده.
اسكات فیتزجرالد هرگز با فيلمنامهنويسان هاليوودي كه آثارش را به فيلم باز ميگردانيدند، رابطه خوشي نداشت؛ اگرچه خود نير ناچار شد چند فيلمنامه براي اين سينما بنويسد.
اين فيلم در 13 رشته اسكار نامزد دريافت جايزه است و البته در فروش هم به يمن حضور بازيگران نامداري چون «برد پيت»، «كيت بلانشت» و «تيلدا سووينتون» موفق بوده است.
در سالي كه «بتمن» و «زاغهنشين ميليونر» بخت اصلي اسكار هستند، قدرت تكنيكي نگارش فيلمنامه «مورد عجيب بنجامين باتن»، ظرفيت خوش يمن ديگري براي اين فيلم فينچر به شمار ميآيد.
در دل قصه اصلي داستان مردي را ميبينيم كه پسرش به زور دولت ايلات متحده امريكا در جنگ شركت كرده است. او ساعتي ميسازد و از مردم و رييسجمهور ميخواهد در رونمايي اين ساعت شركت كنند. اما اين ساعت به عقب باز ميگردد و پدر هم آرزو ميكند كاش زمان به عقب باز ميگشت تا تنها فرزندش در جنگ كشته نميشد.
مورد عجيبي كه تناقض انسان را در مواجهه با گذشت زمان نشان ميدهد و تماشاگر فيلم در پايان از خود مي پرسد: «آيا فرصت داريم به عقب بازگرديم و كودك شويم؟»
مأخذ:ibna.ir
نظر