جنگ و صلح
لئو تولستوی
لئو تولستوی
تصویر فراگیری که تولستوی از روسیه در مواجهه با تهاجم ناپلئون به این کشور در برابر چشم خواننده مجسم می کند به حق یکی از بهترین رمان هایی که تا کنون نوشته شده به حساب می آید.
تولستوی از میان زندگی موازی و در عین حال درهم تنیده سه شخصیت اصلی داستان اثرات جنگ را بر آنها و بر اطرافیانشان بررسی می کند.
پی یر بزوخوف، فرزند نامشروع یکی از اشراف ثروتمند، که با طبقه اعیان سن پترزبورگ نامأنوس است و در جمع رسمی آنها احساس غربت می کند در شروع داستان میگساری با دوستان را به حضور در ضیافت رسمی شام با اشراف ترجیح می دهد. در جستجوی مسیردرست و معنای حقیقی زندگی، سرنوشت پی یر رنج بسیاری را برای وی رقم زده است؛ ازدواجی مصیبت بار با دختری زیبا که به خاطر ثروت پیر با او ازدواج کرد و سپس به او خیانت کرد، دوره ای از جنون تقریبی که در آن به این اطمینان رسیده بود که او کسی است که باید ناپلئون را به قتل برساند؛ و پس از این همه رنج در اواخر داستان بالاخره به رستگاری و رهایی که به دنبال آن بود می رسد.
پرنس آندره بالکونسکی میهن پرستی جسور و باهوش است؛ او به همراه نیروهای روسی در نبرد استرلیتز شرکت می کند و در آنجا مفقود الاثر می شود. برای مدتی جزء کشته شدگان تصور می شود. اما پس از مدتی به خانه باز می گردد و می فهمد که همسرش هنگام تولد فرزندشان از دنیا رفته است. شرایط سیاسی پس از آن به گونه ای پیش می رود که آندره مجبور می شود دوباره اسلحه به دست گیرد.
ناتاشا روستوف دختر سرزنده، خلاق و زیبای یکی از خانواده های اشراف که پی یر و پرنس آندره هردو به او علاقمند هستند. اما هوسی نابجا و زودگذر به یک جوان خوشگذران و تن آسا سبب می شود که ناتاشا ناخواسته به آندره خیانت کند. او متوجه اشتباهش می شود و سعی در جبران آن داردو هنگامیکه آندره در جنگ زخمی می شود خود را وقف پرستاری از او می کند. پس از مرگ آندره در اواخر داستان با پی یر ازدواج می کند.
جنگ و صلح به ظاهر حول محور زندگی سه شخصیت اصلی خود می چرخد اما تصویری که ارائه می دهد از صدها انسان است، تصویری از یک جامعه در زمان بحران. آنچه تولستوی نگاشته تصویر زندگی بشر است.
برگرفته از کتاب: 100 Must-Read Classic Novels
برگردان به فارسی: مهدیه حمزه
نظر