بی شک مهم ترین ابزار انتقال اطلاعات از فردی به افراد دیگر و از نسلی به نسل های بعد ، زبان است و بدون وجود آن هیچگونه ارتباط و انتقال اطلاعاتی امکان پذیر نخواهد بود. برای این که این ارتباط و تبادل اطلاعات در بین تمامی افراد این کره خاکی به راحتی صورت گیرد ، به وجود یک زبان مشترک بین اللملی نیاز است که هم اکنون از زبان انگلیسی به این منظور استفاده می گردد. اما بسیاری از افراد معتقدند که استفاده از زبان انگلیسی به عنوان زبان مشترک همه مردم جهان باعث می شود که فرهنگ انگلیسی و آمریکایی در سراسر جهان توسعه پیدا کند و به مرور زمان مردم نواحی گوناگون آداب و رسوم خویش را به کلی از یاد ببرند.
یکی دیگر از نگرانی های موجود در مورد زبان این است که با توجه به توسعه و گسترش روزافزون دانش و گسترده شدن حجم و ترکم اطلاعات و افزایش سرعت لازم برای انتقال اطلاعات در بین مردم ، زبان به همین صورت امروزی خود کارایی لازم را دارد یا این که باید تغییرات اساسی و زیربنایی در آن صورت گیرد؟! عده ای نیز معتقدند که زبان امروی بشر شفافیت لازم را ندارد و ممکن است در جاهایی باعث بدفهمی شود.
پیش بینی های زبانی :
توسعه انگلیسی بین اللملی به معنای از دست رفتن هویت جغرافیای نیست.مردم بریتانیا، بریتانیایی و آن هایی که در ایالت متحده هستند ، آمریکایی باقی خواهند ماند. یک نمونه کشور سویس است. آن ها آلمانی ، فرانسوی و ایتالیایی صحبت می کنند اما در نهایت سویسی هستند.
اگر زبان یکپارچه جهانی گسترش یابد، بسیاری از مشکلات ناسیونالیستی و ... نیز ناپدید می گردد. در آن صورت ما می توانیم در زمان و انرژی ای که هم اکنون برای ترجمه مصرف می شود، صرفه جویی کنیم.
ازسوی دیگر بسیاری از افراد نگران این موضوع هستند که هجوم زبان انگلیسی باعث می گردد که فرهنگ انگلیسی و آمریکایی در همه جا گسترش یابد. آن ها معتقدند که این یک نوع استعمارگری فرهنگی است و سرتاسر جهان انگلیسی و آمریکایی می شود.
زبان پایه و اساس تمامی فعالیت های آدمی است.بدون زبان هیچ تفکری قابل انجام نیست.خیلی شگفت انگیز است که چرا تاکنون آنچنان که شایسته است به زبان توجه نشده است. در کل دانش و علم بشر فقط با ابزار زبان وجودیت پیدا میکنندو تحصیل و فراگیری یک زبان جدید نگرش جدیدی به زندگی ایجاد می کند و ذهن و افکار ما را بازتر می کند. هویت ما براساس زبان است. اگرچه که درمورد انگلیسی و به دلیل نقش بین اللملی آن ایده هویت از بین رفته یا در حال ناپدید شدن است.
به همین علت است که با وجود قوانین خوب و درخشان ترجمه نمی توان بر کمبودهای آن غلبه کرد. به طور مختصر زبان مقدم بر همه قوانین است. زبان دانش ، لذت و احساسات است.
تراکم و سرعت :
یک سوال غیرقابل اجتناب این است که : زبان بشر که با ان آشنایی داریم آیا می تواند از عهده تراک اطلاعات و سرعت تجربیات ما برآید؟ همان گونه که می دانید اطلاعات در حال رشد است و نگه داری و ذخیره اطلاعات به وسیله زبان ضروری است.زبان غیر رسمی از افعال بیشتری استفاده می کند.زبان صحبت است و حشویات زیادی دارد(تراکم اطلاعات در آن کم است) زبان آکادمیک سعی در آن داردکه تاحد امکان استفاده کمتری از افعال کند به جز چندین فعل اساسی مانند be ، have و چندین فعل پرکاربرد دیگر. بنابراین اسم گرایی به دلیل مشکل تراکم اطلاعات از ویژگی های انگلیسی آکادمیک استو نسبت به افعال اعمال بیشتری بر روی اسامی قابل انجام است. به عنوان مثال اسم ها را شمارش کرد، همراه آن ها صفت به کار برد(آنها را توصیف کرد) و غیره. اما اسم گرایی به معنای استفاده از اسم هاست و همان گونه که مطلع هستید اغلب آن ها به ویژه نوع اکادمیک آن ها اصالتا متعلق به رم هستند، مثل کلمات خیلی طولانی (چند سیلابی)، حال اگر تراکم اطلاعات تا حدی زیاد باشد که زبان کنونی بشر برای ثبت آن ناکارآمد باشد، چه می شود؟! از طرف دیگر زبان بشر برای پیام های اطلاعاتی کند است. آیا ابزار جدید اطلاعاتی به وجود خواهد آمد که از عهده مشکلات سرعت و تراکم برآید؟!
بدفهمی ، تراکم ، هویت و سرعت :
در این جا می خواهیم که ایده های تراک و سرعت را به دو پدیده دیگر که پایه و اساس زبن های بشری هستند، بسط دهیم.
۱) بدفهمی:
بعضی از افراد نسبت به استفاده غرشفاف از زبان شکایات دارند.اگر زبان بشر در آینده به نسبت تراک اطلاعات و سرعت و البته به خاطر بدفهمی برای ثبت اطلاعات کافی نباشد در ان صورت زبان آنالوگ کنونی ما راه را برای یک زبان دیجیتال باز خواهد کرد. امروزه که همه چیز دیجیتالی شده است ، چرا زبان بشری از این قاعده مستثنی باشد؟!
اگر زبن بشر دیجیتالی شود ، یا با زبان دیجیتال(کامپیوتر) تعویض گردد ، بدفهمی از بین می رود و همراه با آن میراث انسان ها از زیبایی و عرفان و فرهنگ محو می گردد. این به این معناست که با وجود امتیازاتی مانند تراکم و سرعت و شفا سازی ، مضرات زیادی هم همانطور که در بالا اشاره شده ، وجود خواهد داشت. داده های کامپیوتری فشرده هستند. فشرده سازی به معنای حذف بخشی ازاطلاعات و داده های است که ماورای حواس بشری هستند. از این رو دیجیتالیزه به معنای دو حالته کردن زبان بشری است، دوگانگی بله و خیر مانند کامپیوترها.
۲)هویت :
یکی دیگر از مشکلات زبان بشری هویت است. هویت از سویی به ما این امکان را می دهد که به یک ملیت تعلق داشته باشیم و از سوی دیگر باعث درگیری های انسانی می گردد. ناسیونالیزم را درنظر بگیرید که نه فقط بر اساس رنگ پوست بلکه براساس زبان نیز هست. ملت های گوناگونی در سرتاسر جهان وجود دارند ، در خاورمیانه، اعراب، ترک ها ، کردها و پارس ها ; در شرق آسای چینی ها ، کره ای ها و ویتنامی ها هستند. در اروپای ژرمن، انگلیسی ها ، آلمانی ها و هلندی ها . در اروپای رومی ، فرانسوی ها و ایتالیایی ها ئ اسپانیولی ها زندگی می کنند ولی این افراد اختلافات زیادی با هم دارند به ویژه پیرامون مائل ناسیونالیستی(هویت زبانی) استفاده از یک زبان دیجیتالی می تواند بعضی از اختلافات ملیتی را حل کند. در آن صورت ارتباطات انسانی بر پایه مسائل تجاری خواهد بود و نه زبان.
منبع:ezaban.com
یکی دیگر از نگرانی های موجود در مورد زبان این است که با توجه به توسعه و گسترش روزافزون دانش و گسترده شدن حجم و ترکم اطلاعات و افزایش سرعت لازم برای انتقال اطلاعات در بین مردم ، زبان به همین صورت امروزی خود کارایی لازم را دارد یا این که باید تغییرات اساسی و زیربنایی در آن صورت گیرد؟! عده ای نیز معتقدند که زبان امروی بشر شفافیت لازم را ندارد و ممکن است در جاهایی باعث بدفهمی شود.
پیش بینی های زبانی :
توسعه انگلیسی بین اللملی به معنای از دست رفتن هویت جغرافیای نیست.مردم بریتانیا، بریتانیایی و آن هایی که در ایالت متحده هستند ، آمریکایی باقی خواهند ماند. یک نمونه کشور سویس است. آن ها آلمانی ، فرانسوی و ایتالیایی صحبت می کنند اما در نهایت سویسی هستند.
اگر زبان یکپارچه جهانی گسترش یابد، بسیاری از مشکلات ناسیونالیستی و ... نیز ناپدید می گردد. در آن صورت ما می توانیم در زمان و انرژی ای که هم اکنون برای ترجمه مصرف می شود، صرفه جویی کنیم.
ازسوی دیگر بسیاری از افراد نگران این موضوع هستند که هجوم زبان انگلیسی باعث می گردد که فرهنگ انگلیسی و آمریکایی در همه جا گسترش یابد. آن ها معتقدند که این یک نوع استعمارگری فرهنگی است و سرتاسر جهان انگلیسی و آمریکایی می شود.
زبان پایه و اساس تمامی فعالیت های آدمی است.بدون زبان هیچ تفکری قابل انجام نیست.خیلی شگفت انگیز است که چرا تاکنون آنچنان که شایسته است به زبان توجه نشده است. در کل دانش و علم بشر فقط با ابزار زبان وجودیت پیدا میکنندو تحصیل و فراگیری یک زبان جدید نگرش جدیدی به زندگی ایجاد می کند و ذهن و افکار ما را بازتر می کند. هویت ما براساس زبان است. اگرچه که درمورد انگلیسی و به دلیل نقش بین اللملی آن ایده هویت از بین رفته یا در حال ناپدید شدن است.
به همین علت است که با وجود قوانین خوب و درخشان ترجمه نمی توان بر کمبودهای آن غلبه کرد. به طور مختصر زبان مقدم بر همه قوانین است. زبان دانش ، لذت و احساسات است.
تراکم و سرعت :
یک سوال غیرقابل اجتناب این است که : زبان بشر که با ان آشنایی داریم آیا می تواند از عهده تراک اطلاعات و سرعت تجربیات ما برآید؟ همان گونه که می دانید اطلاعات در حال رشد است و نگه داری و ذخیره اطلاعات به وسیله زبان ضروری است.زبان غیر رسمی از افعال بیشتری استفاده می کند.زبان صحبت است و حشویات زیادی دارد(تراکم اطلاعات در آن کم است) زبان آکادمیک سعی در آن داردکه تاحد امکان استفاده کمتری از افعال کند به جز چندین فعل اساسی مانند be ، have و چندین فعل پرکاربرد دیگر. بنابراین اسم گرایی به دلیل مشکل تراکم اطلاعات از ویژگی های انگلیسی آکادمیک استو نسبت به افعال اعمال بیشتری بر روی اسامی قابل انجام است. به عنوان مثال اسم ها را شمارش کرد، همراه آن ها صفت به کار برد(آنها را توصیف کرد) و غیره. اما اسم گرایی به معنای استفاده از اسم هاست و همان گونه که مطلع هستید اغلب آن ها به ویژه نوع اکادمیک آن ها اصالتا متعلق به رم هستند، مثل کلمات خیلی طولانی (چند سیلابی)، حال اگر تراکم اطلاعات تا حدی زیاد باشد که زبان کنونی بشر برای ثبت آن ناکارآمد باشد، چه می شود؟! از طرف دیگر زبان بشر برای پیام های اطلاعاتی کند است. آیا ابزار جدید اطلاعاتی به وجود خواهد آمد که از عهده مشکلات سرعت و تراکم برآید؟!
بدفهمی ، تراکم ، هویت و سرعت :
در این جا می خواهیم که ایده های تراک و سرعت را به دو پدیده دیگر که پایه و اساس زبن های بشری هستند، بسط دهیم.
۱) بدفهمی:
بعضی از افراد نسبت به استفاده غرشفاف از زبان شکایات دارند.اگر زبان بشر در آینده به نسبت تراک اطلاعات و سرعت و البته به خاطر بدفهمی برای ثبت اطلاعات کافی نباشد در ان صورت زبان آنالوگ کنونی ما راه را برای یک زبان دیجیتال باز خواهد کرد. امروزه که همه چیز دیجیتالی شده است ، چرا زبان بشری از این قاعده مستثنی باشد؟!
اگر زبن بشر دیجیتالی شود ، یا با زبان دیجیتال(کامپیوتر) تعویض گردد ، بدفهمی از بین می رود و همراه با آن میراث انسان ها از زیبایی و عرفان و فرهنگ محو می گردد. این به این معناست که با وجود امتیازاتی مانند تراکم و سرعت و شفا سازی ، مضرات زیادی هم همانطور که در بالا اشاره شده ، وجود خواهد داشت. داده های کامپیوتری فشرده هستند. فشرده سازی به معنای حذف بخشی ازاطلاعات و داده های است که ماورای حواس بشری هستند. از این رو دیجیتالیزه به معنای دو حالته کردن زبان بشری است، دوگانگی بله و خیر مانند کامپیوترها.
۲)هویت :
یکی دیگر از مشکلات زبان بشری هویت است. هویت از سویی به ما این امکان را می دهد که به یک ملیت تعلق داشته باشیم و از سوی دیگر باعث درگیری های انسانی می گردد. ناسیونالیزم را درنظر بگیرید که نه فقط بر اساس رنگ پوست بلکه براساس زبان نیز هست. ملت های گوناگونی در سرتاسر جهان وجود دارند ، در خاورمیانه، اعراب، ترک ها ، کردها و پارس ها ; در شرق آسای چینی ها ، کره ای ها و ویتنامی ها هستند. در اروپای ژرمن، انگلیسی ها ، آلمانی ها و هلندی ها . در اروپای رومی ، فرانسوی ها و ایتالیایی ها ئ اسپانیولی ها زندگی می کنند ولی این افراد اختلافات زیادی با هم دارند به ویژه پیرامون مائل ناسیونالیستی(هویت زبانی) استفاده از یک زبان دیجیتالی می تواند بعضی از اختلافات ملیتی را حل کند. در آن صورت ارتباطات انسانی بر پایه مسائل تجاری خواهد بود و نه زبان.
منبع:ezaban.com