اطلاعیه

Collapse
هیچ اطلاعیه ای هنوز ایجاد نشده است .

ضعف‌ زبان‌آموزی دانش‌آموزان ایرانی

Collapse
X
 
  • فیلتر
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
new posts

  • ضعف‌ زبان‌آموزی دانش‌آموزان ایرانی

    یكی از سؤالاتی كه همواره از من و همكارانم به‌عنوان مدرسین درس زبان انگلیسی پرسیده می‌شود این است كه چگونه می‌توان سطح زبان خود را بهبود بخشید؟

    ‌من در پاسخ معمولا این سؤال را مطرح می‌كنم كه شما پس از گذراندن ۱۲ سال تحصیلی كه حداقل ۷ سال آن توأم با درس زبان بوده است (با احتساب اولین پایه مقطع راهنمایی)، چرا اصولا باید ضعف زبانی داشته باشید؟ چرا پس از این همه مدت باز هم از گفتن یا نوشتن ساده‌ترین جملات به زبان انگلیسی باید عاجز باشید؟ مگر نه آنكه از یك فارغ‌التحصیل دبیرستان انتظار می‌رود در سطح یك دیپلمه معمولی معلومات داشته باشد؟ پس چرا پس از اخذ دیپلم، شاهدیم كه دانش زبانی اكثر آنان كم و یا نزدیك به صفر است؟ چرا اصولا باید دانشجویان دانشگاه‌ها به خاطر ضعف زبانی شان نیاز به گذراندن دروس پیش دانشگاهی داشته باشند و همان مطالب ۷ سال گذشته را مجددا مرور كنند؟

    كتب درسی زبان آموزش و پرورش نیاز به تغییر و تحولی اساسی دارد، زیرا همان دیپلمه با دانش زبانی ضعیف هنگامی كه به مؤسسات زبان می‌رود ناگهان نمودار سطح یادگیری اش صعود كرده و مهم‌تر از آن، به یادگیری زبان علاقه‌مند می‌شود. از اینجا در می‌یابیم كه در متون درسی زبان آن مؤسسات و یا در شیوه تدریس آنها چیزی وجود دارد كه بیشتر از متون درسی زبان آموزش و پرورش تاثیر داشته و شایسته است دست‌اندركاران آموزش و پرورش در تدوین و اصلاح متون كنونی اقدامی اساسی انجام دهند.

    شیوه‌ای كه اكنون در آموزش دروس كتب آموزش و پرورش اعمال می‌شود شاید بتواند دانش آموز را نهایتا با عمق لایه‌های دستوری زبان آشنا ساخته و قابلیت موشكافی و تجزیه و تحلیل دستوری جملات را در آنان توانمند سازد اما از نظر افزایش میزان اعتماد به نفس در آنان نسبت به مهارت‌های شفاهی (شنیدارو گفتار) جملات ساده غالبا ناتوان است. از دیگر مواردی كه بر معضل فوق می‌افزاید عدم‌همت و كوشش خود نوجوانان و جوانانی است كه متأسفانه نمی‌دانند یا همت آن را ندارند كه از وقت گرانبهای خود صحیح استفاده كنند.

    در پاسخ به شكواییه این دسته از دیپلمه‌های عزیز كه از ضعف زبانی خود در رنجند، بنده راهكارهای ساده زیر را پیشنهاد می‌كنم: به آنان می‌گویم فرض كنید كه شما طی ۷ سال گذشته اصلا درسی به نام زبان نداشته‌اید و حال می‌خواهید از صفر آغاز كنید. اگر متوسط سن ازدواج جوانان را ۲۸ در نظر بگیریم، از ۱۸ تا ۲۸ سالگی (یعنی ۱۰ سال) فرصت دارید كه وقت خود را صرف تحصیل، كسب مهارت‌های آكادمیك، هنری و یا فنی نمایید. خوشبختانه از نظر عقلی و سنی هم آنقدر فهیم و با درایت شده‌اند كه ضرورت كسب این مهارت‌ها را جدی گرفته و آن را سبك نشمارند. لذا به آنان می‌گویم اگر واقعا مایلید یك بار و برای همیشه مهارت زبان خارجه را در خود توانمند‌سازید ‌دو كار زیربنایی انجام دهید، شما را به انجام توامان این پنج راهكار دعوت می‌كنیم:

    ۱. در یكی از مؤسسات زبان نزدیك به محل سكونتتان ثبت نام كرده و سعی كنید حتی الامكان بدون فاصله انداختن بین ترم‌ها و به‌طور پیوسته حداقل ۲ سال و حداكثر ۳ سال در آن مؤسسه تحصیل كنید. آموختن زبان، مستلزم صرف زمان است و یك شبه حاصل نمی‌شود. باید تمرینات كلاسی را جدی گرفت و آموخته‌ها را به تدریج كسب كرد تا نهادینه شوند. البته در اینجا ذكر دو نكته ضروری است: نخست آنكه مؤسسه باید ترجیحا نزدیك به محل سكونت زبان آموز باشد تا طی مسافت در دراز مدت او را خسته و دلزده از تحصیل نكند. دوم آنكه برخی مؤسسات مهارت‌های زبانی را تفكیك كرده‌اند و برای هر یك كلاسی جداگانه در نظر می‌گیرند. گر چه این تمهید ممكن است محاسنی داشته باشد، اما زبان آموزی كه مایل است سطح دانش زبانی خود را به‌طور جامع ارتقاء دهد باید بداند كه این شیوه برای وی مفید نیست و توصیه می‌شود ترجیحا چهار مهارت مختلف را شانه به شانه هم (و نه منفصل از یكدیگر) بیاموزد.

    ۲. راهكار دوم آنكه به موازات شركت در جلسات كلاسی آن مؤسسه، زبان‌آموز شخصا اقدام به خرید یك سری كتب ساده داستانی و خلاصه شده (معمولا stage ۱) كرده و ضمن لذت بردن از مطالعه داستان‌های ساده آن كتب، دایره واژگانی خود را تدریجا گسترش دهد. متن كتب فوق بحدی ساده و شیرین است كه با یك نشست كوتاه در اتوبوس یا مترو می‌توان چند صفحه‌ای از آن را خواند.

    ۳. راهكار سوم آنكه همزمان با دو اقدام قبلی، روزی فقط چند دقیقه مبادرت به گوش كردن ترجیحا اخبار انگلیسی كنید تا به تدریج گوش شما به استماع، تفكیك و تشخیص واژه‌ها، عبارات و جملات عادت كند.

    ۴. راهكار چهارم آنكه به موازات سه تمهید فوق الذكر، ماهی یك بار به شخصی كه مهارت و دانش زبانی‌اش بهتر از شما باشد نامه كوتاه و دست و پا شكسته‌ای نوشته تا در زمینه نوشتار هم تمرین مختصری داشته باشید.

    ۵. چنانچه بتوانید با چنین شخصی كه دانش زبانی اش بیش از خود شماست در حد روزی چند دقیقه مكالمه ساده و مختصری داشته باشید، ایده‌آل خواهید بود زیرا با این كار نه تنها تمرین گفتاری نیز خواهید داشت بلكه مهم‌تر از آن ترس و واهمه‌تان از صحبت كردن به تدریج كمرنگ خواهد شد.

    اگر زبان آموز فقط به‌مدت ۲ سال این پنج كار ساده را انجام دهد مسلما نتیجه مطلوبی خواهد گرفت زیرا پس از این مدت حداقل ۱۲ ترم زبانی را پشت سر گذاشته (با احتساب هر ترم دو ماه)، دست كم ۲۴ كتاب داستانی ساده را مطالعه كرده و تعداد قابل توجهی واژگان جدید فرا گرفته است (با احتساب ماهی فقط یك كتاب)، حداقل ۱۲۰ ساعت تمرین شنوایی داشته (با احتساب روزی فقط ۱۰ دقیقه)، دست كم ۲۴ بار تمرین نوشتاری در قالب جملات ساده داشته است (با احتساب ماهی یك نامه)‌ و نیز حداقل ۱۲۰ ساعت تمرین مكالمه (با احتساب روزی فقط ۱۰ دقیقه) داشته است. بسیاری از كسانی كه به خارج از ایران سفر داشته‌اند اذعان كرده‌اند كه حتی در كشورهای غیرانگلیسی زبان، سطح زبانی مردم عادی (و نه لزوما تحصیل كرده ها) به‌مراتب بهتر و روان‌تر از سطح زبان تحصیل كرده‌های ماست.

    وقتی علت را جویا می‌شویم در می‌یابیم كه اكثر آنان در دوران ۱۲ سال تحصیل به زبان انگلیسی مورد آموزش قرار گرفته‌اند و لذا این زبان را از سنین كودكی همچون زبان مادری در قالب درس‌ها و در همان محیط مدرسه آموخته‌اند كه اگر انجام چنین كاری توسط آموزش و پرورش ما امكان پذیر باشد مسلما نسل آینده جوانان ما هرگز چنین معضلی نخواهند داشت.


    حمید رضا كسیخان
    مدرس زبان انگلیسی

    منبع: همشهری آنلاین
    زندگی برگ بودن در مسیر باد نیست،امتحان ریشه هاست.
صبر کنید ..
X