هيچ كس انكار نمي كند كه دانستن زبان، يكي از مشخص ترين ويژگي هاي انسان است كه در تمام فرهنگ ها يافت مي شود. شايد به همين دليل ساده است كه زبان آموزي به عنوان وسيله اي براي تفكر و برقراري هرگونه ارتباط، پرانتزي در ذهن اجتماع فردي و جمعي باز مي كند و باز به همين دليل ساده است كه براي گريز از فرورفتن در تارهاي عنكبوتي جهاني شدن، ارتباطات و توسعه، راه گريزي جز پناه بردن به گوشه هاي دنج و سر فروبردن در لاك هاي خاكستري نيست.
با گذر از مرزهاي جغرافيايي زبان و فرهنگ هاي مختلف و نقش به نقش، جايگاه برخي زبان هاي خارجي، به ويژه زبان انگليسي به عنوان زبان اول دنيا غيرقابل انكار است و براي همرنگ شدن با جماعت كره خاكي نشين. در كشور ما يادگيري زبان انگليسي ساده ترين راهي است كه به تك واژه ها و هجاهاي كوتاه و بلند در ادبيات تاريخي، علمي و انساني جهان رنگ و معنا مي بخشد. با اين حال در تلاش براي برقراري ارتباط با يكديگر در سكوي جهاني و به ويژه تسلط بر دانش، فناوري و اطلاعات نوين در جهان پيشرفته صنعتي، به لغات محدود و يا به زبان ايما و اشاره نمي توان اكتفا كرد.
راهكارهاي حل اين مشكل و رسيدن به راه حل منطقي براي يادگيري زبان انگليسي در مرحله اول از كانال سيستم آموزش و پرورش كشور مي گذرد. نگاهي به عملكرد اين سيستم در دوره 6 يا 7 ساله تحصيلي به خوبي نشان مي دهد كه جايگاه آموزش زبان انگليسي در مدارس، نه اول و نه دوم بلكه در مرتبه هاي سوم و چهارم اهميت قرار دارد.
زبان آموزي، ضرورت جامعه امروز
از آنجا كه كشور ما در صف طولاني كشورهاي توسعه نيافته ايستاده است، براي پيمودن پله هاي طولاني اما كم عرض توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، ناچار از درگيرشدن درزنجيره جهاني شدن و مهره هاي ارتباطات فراگير است.
پروانه حسيني، كارشناس ارشد آموزش زبان انگليسي و مدرس زبان دانشكده علوم پزشكي دانشگاه تهران با اشاره به اينكه زبان انگليسي، استفاده كاربردي دارد و صرفه هزينه براي يادگيري آن نوعي سرمايه گذاري است، مي گويد: زبان در مفهوم كلي و عام خود وسيله اي براي تفكر و ايجاد ارتباط است كه بايد آن را تقويت كرد تا بتوان حرفي زد و چيزي گفت.
وي مي افزايد: زبان وسيله ارتباط بين انسان هاست كه نه تنها براي تقويت آن بايد تفكر كرد، بلكه بايد نوع نگاه به معلم و نيروي يادگيرنده و ديگر عناصر درگير با امر آموزش تغيير كند و فهم شود كه چه وسيله و هدفي بايد در پيش گرفته شود.
تا كيد بيشتر اين كارشناس و مدرس بر روي نزديك كردن جايگاه زبان به زندگي واقعي است. وي معتقد است: آموزش زبان انگليسي بنا بر ضرورتي كه دارد بايد در خلال روابط و مناسبات اجتماعي گنجانده شود. زيرا اين زبان به دور از دنياي استعدادها و نيازهاي افراد نيست و هر فردي در هر مرحله از زندگي خود به اين آموزش نياز پيدا مي كند.
به رغم ضرورت يادگيري زبان انگليسي و صرف هزينه هاي بي شمار در زمان و نيروي انساني، سيستم آموزش و پرورش در اين مهم، به سمت كاميابي متمايل نشده است. دكتر عباس گلدوست، معاون آموزشي جهاد دانشگاهي علوم پزشكي دانشگاه شهيد بهشتي در اين باره مي گويد: براساس آمار سال 75، تعداد 19 ميليون دانش آموز در مدارس سراسر كشور تحصيل مي كردند كه اگر ساعت هاي آموزش زبان را در هزينه كلاس و معلم ضرب كنيم و اين رقم را در 7 سال دوره زبان آموزي از بين 12 سال ضرب كنيم، متوجه مي شويم كه كشور، هزينه هنگفتي را سالانه بابت زبان آموزي پرداخت مي كند ولي آيا به تناسب اين هزينه هنگفت، دانش آموزان هم مهارت مكالمه و ترجمه را ياد گرفته اند يا خير، پرسشي است كه روبه روي عملكرد سيستم آموزش و پرورش كشور مي نشيند.
وي مي افزايد: نمي توان در جهان توسعه يافته امروز و با وجود ارتباطات سنگين و پيچيده تكنولوژي، از كنار اهميت زبان آموزي بي تفاوت گذشت. زبان آموزي، مسا له اي مهارتي است و با موضوع علم و دانش متفاوت است. با تكرار ياد مي گيرد. ولي متا سفانه در سيستم آموزش كشور براي اين تكرار، جايي وجود ندارد.
اين پژوهشگر ضمن بيان اينكه كشور ما به دليل توسعه نيافتگي خود، ناگزير از دوزبانه شدن است، مي گويد: موانع و مشكلات بر سر راه آموزش زبان انگليسي در كشورمان بسيار است. من آن را تحت عنوان رنج دوزبانه شدن يا هزينه دوزبان شدن نامگذاري مي كنم كه جهان عقب مانده و توسعه نيافته، اين رنج و هزينه را به صورت الزام مي پذيرد.
مدارس يا آموزشگاه هاي خصوصي زبان آموزي؟
سال ها است كه آموزشگاه هاي خصوصي همپاي سيستم آموزش و پرورش، به آموختن زبان انگليسي به داوطلبان اهتمام دارند.
حسيني، كارشناس ارشد آموزش زبان انگليسي مي گويد: فرضيه اصلي كه در ارتباط با عملكرد آموزشگاه هاي خصوصي زبان مطرح است، اين است كه آموزشگاه هاي خصوصي نسبت به مدارس و سيستم زبان آموزشي آموزش و پرورش كشور، عملكرد بهتري داشته اند. اما الزاماً اين آموزشگاه ها، بهتر از مدارس نيستند. تعداد اين آموزشگاه ها به تناسب افزايش تقاضا از سوي جامعه درحال افزايش است. يعني به تناسب بالا بودن تقاضا، آموزش هم به همان اندازه عرضه مي شود.
وي در مقايسه اي تطبيقي بين عملكرد آموزشگاه هاي خصوصي زبان آموزي و نيز آموزش و پرورش كشور مي گويد: فضاي حاكم در آموزشگاه هاي خصوصي، رقابتي است و دست مسئولان و كارشناسان آن براي تعويض كتاب ها و به روز كردن آنها و نيز افزايش كيفيت كلاس ها و زمان آنها باز است ولي در مدارس اينگونه نيست. آموزش زبان بر پايه سيستم بسته و قديمي انجام مي شود و جالب اينكه افرادي كه جذب مراكز خصوصي زبان آموزي مي شوند، داوطلب برخورداري از اين نوع آموزش هستند ولي ممكن است دانش آموزان هيچگونه علاقه مندي به آموزش زبان انگليسي در مدارس و كلاس هاي درس نداشته باشند. گاهي اتفاق افتاده است كه برخي آموزشگاه هاي خصوصي زبان آموزي، با برخي مدارس قرارداد مي بندند تا برنامه هاي فوق برنامه مدارس را اجرا كنند كه اين هم تجربه اي موفق نداشته است.
اين كارشناس مي افزايد: وقتي فردي نسبت به موضوعي اعتماد كرد بهتر مي تواند خود را با مجموعه آن وفق دهد. بنا بر فرضيه اي كه مردم شركت در آموزشگاه هاي خصوصي زبان آموزي را بر شيوه تدريس مدارس ترجيح مي دهند، اعتماد به سيستم اين آموزشگاه ها بيشتر مي شود و باعث مي شود كه آنها دستورات مجري را اجرا كنند. عامل ديگري كه بر ايجاد افزايش اين اعتماد تا ثير مي گذارد، اين است كه درس زبان انگليسي و آموزش آن در آموزشگاه ها درس اول و برتر است ولي در مدارس، برعكس اين موضوع مشهود است.
وي به مسا له كنكور به عنوان مهم ترين عاملي اشاره مي كند كه باعث شده مدارس، دروس را طوري آموزش بدهند كه دانش آموزان براي ورود به كنكور آماده و موفق شوند و مي افزايد: به عنوان مثال وقتي بحث مكالمه و صحبت كردن به زبان انگليسي مهم ترين بخش زبان آموزي است، نمي توان به آموزش از طريق سيستم آموزش و پرورش كشور اميدوار بود. چرا كه همواره سايه سنگين كنكور، نحوه آموزش زبان در مدارس را با مشكل مواجه مي كند و جنبه كاربردي بودن آن ضعيف نشان داده مي شود.
ضرورت تغيير كاركرد زبان آموزي
نمي توان ضرورت مهاجرت ها و سفرهاي توريستي يا مذهبي را منكر شد. حتي در شرايطي هم كه امكان مهاجرت و اينگونه سفرها وجود ندارد، در كشور ما به دلايل مختلف فرهنگي و باستاني، هر ساله، هزاران زائر، توريست و علاقه مند به سوي اماكن مذهبي، بناهاي چندصدهزار ساله و مناطق ديدني كشور كشيده مي شوند. ناتواني بر زبان آوردن كلامي چند از خود، شهري كه در آن ساكنيم و ويژگي هاي فرهنگي مردمي كه در كنار آنها نفس مي كشيم، علامت سؤ ال بزرگي را پشت تمام گفته ها و ادعاهامان مي گذارد. شايد همه مسئول و مقصرند، از خود گرفته تا آنها كه با نام رئيس و كارشناس، صندلي هاي مسئوليت را در اختيار دارند.
دكتر گلدوست، پژوهشگر در اين باره مي گويد: بايد براي آموزش و يادگيري بهينه زبان انگليسي از سوي هر مجري و دستگاه دولتي يا خصوصي، راه حل هاي قطعي، ميان مدت و بلندمدت پيشه كنيم تا ارتباطات جهاني تسهيل شود.
وي مي افزايد: بخش ديگري از مشكلات در حوزه آموزش زبان انگليسي و فراگيري آن در كشور، از مشكلات اقتصادي ناشي مي شود. هزينه اين نوع آموزش به رغم سرمايه گذار بودن آن بالاست. سرانه مسافرت هاي خارجي نيز بالاست، در اين شرايط وقتي امكان برخورداري از آن براي تمام طبقات در مناطق مختلف كشور وجود ندارد، بايد به راه حل هاي معطوف به هدف پناه برد. به عنوان مثال مي توان در برخي مناطق، محلي تعريف شود كه مردم در آنجا تمام امور روزمره خود را به زبان انگليسي انجام دهند، در غير اين صورت، نمي توان بر رنج دوزبانه شدن غلبه كرد.
پروانه حسيني، مدرس زبان دانشكده علوم پزشكي دانشگاه تهران نيز مي گويد: شايد بهتر اين است كه براي يادگيري بهينه زبان انگليسي در مدارس كشور، از معلمان متخصص استفاده كرد يا ساعات بيشتري را اختصاص داد، يا آنكه كاركرد زبان آموزي در مدارس را عوض كرد. در هرحال بايد سنجيده شود زمان و نيروي موردنيازي كه در مدارس براي آموزش زبان انگليسي صرف مي شود، تا چه اندازه با خواست جامعه متقاضي هماهنگ است.
تحقيقات نشان مي دهد، يكي از مهم ترين و عمده ترين مشكلات مهاجران، عدم توانايي آنها در سخن گفتن به زبان انگليسي است. اين مشكل تا جايي پيش مي رود كه آنها حتي براي گذران امور عمومي و روزمره خود از برقراري يك رابطه ساده اجتماعي گرفته تا حضور در مجامع و جلسات عاجزند، به طوري كه پس از مدتي تبديل به موجودي مي شوند كه در لاك هاي خاكستري خود مي خزند و راه گريزي نمي انديشند.
منبع:atiye.ir
با گذر از مرزهاي جغرافيايي زبان و فرهنگ هاي مختلف و نقش به نقش، جايگاه برخي زبان هاي خارجي، به ويژه زبان انگليسي به عنوان زبان اول دنيا غيرقابل انكار است و براي همرنگ شدن با جماعت كره خاكي نشين. در كشور ما يادگيري زبان انگليسي ساده ترين راهي است كه به تك واژه ها و هجاهاي كوتاه و بلند در ادبيات تاريخي، علمي و انساني جهان رنگ و معنا مي بخشد. با اين حال در تلاش براي برقراري ارتباط با يكديگر در سكوي جهاني و به ويژه تسلط بر دانش، فناوري و اطلاعات نوين در جهان پيشرفته صنعتي، به لغات محدود و يا به زبان ايما و اشاره نمي توان اكتفا كرد.
راهكارهاي حل اين مشكل و رسيدن به راه حل منطقي براي يادگيري زبان انگليسي در مرحله اول از كانال سيستم آموزش و پرورش كشور مي گذرد. نگاهي به عملكرد اين سيستم در دوره 6 يا 7 ساله تحصيلي به خوبي نشان مي دهد كه جايگاه آموزش زبان انگليسي در مدارس، نه اول و نه دوم بلكه در مرتبه هاي سوم و چهارم اهميت قرار دارد.
زبان آموزي، ضرورت جامعه امروز
از آنجا كه كشور ما در صف طولاني كشورهاي توسعه نيافته ايستاده است، براي پيمودن پله هاي طولاني اما كم عرض توسعه اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي، ناچار از درگيرشدن درزنجيره جهاني شدن و مهره هاي ارتباطات فراگير است.
پروانه حسيني، كارشناس ارشد آموزش زبان انگليسي و مدرس زبان دانشكده علوم پزشكي دانشگاه تهران با اشاره به اينكه زبان انگليسي، استفاده كاربردي دارد و صرفه هزينه براي يادگيري آن نوعي سرمايه گذاري است، مي گويد: زبان در مفهوم كلي و عام خود وسيله اي براي تفكر و ايجاد ارتباط است كه بايد آن را تقويت كرد تا بتوان حرفي زد و چيزي گفت.
وي مي افزايد: زبان وسيله ارتباط بين انسان هاست كه نه تنها براي تقويت آن بايد تفكر كرد، بلكه بايد نوع نگاه به معلم و نيروي يادگيرنده و ديگر عناصر درگير با امر آموزش تغيير كند و فهم شود كه چه وسيله و هدفي بايد در پيش گرفته شود.
تا كيد بيشتر اين كارشناس و مدرس بر روي نزديك كردن جايگاه زبان به زندگي واقعي است. وي معتقد است: آموزش زبان انگليسي بنا بر ضرورتي كه دارد بايد در خلال روابط و مناسبات اجتماعي گنجانده شود. زيرا اين زبان به دور از دنياي استعدادها و نيازهاي افراد نيست و هر فردي در هر مرحله از زندگي خود به اين آموزش نياز پيدا مي كند.
به رغم ضرورت يادگيري زبان انگليسي و صرف هزينه هاي بي شمار در زمان و نيروي انساني، سيستم آموزش و پرورش در اين مهم، به سمت كاميابي متمايل نشده است. دكتر عباس گلدوست، معاون آموزشي جهاد دانشگاهي علوم پزشكي دانشگاه شهيد بهشتي در اين باره مي گويد: براساس آمار سال 75، تعداد 19 ميليون دانش آموز در مدارس سراسر كشور تحصيل مي كردند كه اگر ساعت هاي آموزش زبان را در هزينه كلاس و معلم ضرب كنيم و اين رقم را در 7 سال دوره زبان آموزي از بين 12 سال ضرب كنيم، متوجه مي شويم كه كشور، هزينه هنگفتي را سالانه بابت زبان آموزي پرداخت مي كند ولي آيا به تناسب اين هزينه هنگفت، دانش آموزان هم مهارت مكالمه و ترجمه را ياد گرفته اند يا خير، پرسشي است كه روبه روي عملكرد سيستم آموزش و پرورش كشور مي نشيند.
وي مي افزايد: نمي توان در جهان توسعه يافته امروز و با وجود ارتباطات سنگين و پيچيده تكنولوژي، از كنار اهميت زبان آموزي بي تفاوت گذشت. زبان آموزي، مسا له اي مهارتي است و با موضوع علم و دانش متفاوت است. با تكرار ياد مي گيرد. ولي متا سفانه در سيستم آموزش كشور براي اين تكرار، جايي وجود ندارد.
اين پژوهشگر ضمن بيان اينكه كشور ما به دليل توسعه نيافتگي خود، ناگزير از دوزبانه شدن است، مي گويد: موانع و مشكلات بر سر راه آموزش زبان انگليسي در كشورمان بسيار است. من آن را تحت عنوان رنج دوزبانه شدن يا هزينه دوزبان شدن نامگذاري مي كنم كه جهان عقب مانده و توسعه نيافته، اين رنج و هزينه را به صورت الزام مي پذيرد.
مدارس يا آموزشگاه هاي خصوصي زبان آموزي؟
سال ها است كه آموزشگاه هاي خصوصي همپاي سيستم آموزش و پرورش، به آموختن زبان انگليسي به داوطلبان اهتمام دارند.
حسيني، كارشناس ارشد آموزش زبان انگليسي مي گويد: فرضيه اصلي كه در ارتباط با عملكرد آموزشگاه هاي خصوصي زبان مطرح است، اين است كه آموزشگاه هاي خصوصي نسبت به مدارس و سيستم زبان آموزشي آموزش و پرورش كشور، عملكرد بهتري داشته اند. اما الزاماً اين آموزشگاه ها، بهتر از مدارس نيستند. تعداد اين آموزشگاه ها به تناسب افزايش تقاضا از سوي جامعه درحال افزايش است. يعني به تناسب بالا بودن تقاضا، آموزش هم به همان اندازه عرضه مي شود.
وي در مقايسه اي تطبيقي بين عملكرد آموزشگاه هاي خصوصي زبان آموزي و نيز آموزش و پرورش كشور مي گويد: فضاي حاكم در آموزشگاه هاي خصوصي، رقابتي است و دست مسئولان و كارشناسان آن براي تعويض كتاب ها و به روز كردن آنها و نيز افزايش كيفيت كلاس ها و زمان آنها باز است ولي در مدارس اينگونه نيست. آموزش زبان بر پايه سيستم بسته و قديمي انجام مي شود و جالب اينكه افرادي كه جذب مراكز خصوصي زبان آموزي مي شوند، داوطلب برخورداري از اين نوع آموزش هستند ولي ممكن است دانش آموزان هيچگونه علاقه مندي به آموزش زبان انگليسي در مدارس و كلاس هاي درس نداشته باشند. گاهي اتفاق افتاده است كه برخي آموزشگاه هاي خصوصي زبان آموزي، با برخي مدارس قرارداد مي بندند تا برنامه هاي فوق برنامه مدارس را اجرا كنند كه اين هم تجربه اي موفق نداشته است.
اين كارشناس مي افزايد: وقتي فردي نسبت به موضوعي اعتماد كرد بهتر مي تواند خود را با مجموعه آن وفق دهد. بنا بر فرضيه اي كه مردم شركت در آموزشگاه هاي خصوصي زبان آموزي را بر شيوه تدريس مدارس ترجيح مي دهند، اعتماد به سيستم اين آموزشگاه ها بيشتر مي شود و باعث مي شود كه آنها دستورات مجري را اجرا كنند. عامل ديگري كه بر ايجاد افزايش اين اعتماد تا ثير مي گذارد، اين است كه درس زبان انگليسي و آموزش آن در آموزشگاه ها درس اول و برتر است ولي در مدارس، برعكس اين موضوع مشهود است.
وي به مسا له كنكور به عنوان مهم ترين عاملي اشاره مي كند كه باعث شده مدارس، دروس را طوري آموزش بدهند كه دانش آموزان براي ورود به كنكور آماده و موفق شوند و مي افزايد: به عنوان مثال وقتي بحث مكالمه و صحبت كردن به زبان انگليسي مهم ترين بخش زبان آموزي است، نمي توان به آموزش از طريق سيستم آموزش و پرورش كشور اميدوار بود. چرا كه همواره سايه سنگين كنكور، نحوه آموزش زبان در مدارس را با مشكل مواجه مي كند و جنبه كاربردي بودن آن ضعيف نشان داده مي شود.
ضرورت تغيير كاركرد زبان آموزي
نمي توان ضرورت مهاجرت ها و سفرهاي توريستي يا مذهبي را منكر شد. حتي در شرايطي هم كه امكان مهاجرت و اينگونه سفرها وجود ندارد، در كشور ما به دلايل مختلف فرهنگي و باستاني، هر ساله، هزاران زائر، توريست و علاقه مند به سوي اماكن مذهبي، بناهاي چندصدهزار ساله و مناطق ديدني كشور كشيده مي شوند. ناتواني بر زبان آوردن كلامي چند از خود، شهري كه در آن ساكنيم و ويژگي هاي فرهنگي مردمي كه در كنار آنها نفس مي كشيم، علامت سؤ ال بزرگي را پشت تمام گفته ها و ادعاهامان مي گذارد. شايد همه مسئول و مقصرند، از خود گرفته تا آنها كه با نام رئيس و كارشناس، صندلي هاي مسئوليت را در اختيار دارند.
دكتر گلدوست، پژوهشگر در اين باره مي گويد: بايد براي آموزش و يادگيري بهينه زبان انگليسي از سوي هر مجري و دستگاه دولتي يا خصوصي، راه حل هاي قطعي، ميان مدت و بلندمدت پيشه كنيم تا ارتباطات جهاني تسهيل شود.
وي مي افزايد: بخش ديگري از مشكلات در حوزه آموزش زبان انگليسي و فراگيري آن در كشور، از مشكلات اقتصادي ناشي مي شود. هزينه اين نوع آموزش به رغم سرمايه گذار بودن آن بالاست. سرانه مسافرت هاي خارجي نيز بالاست، در اين شرايط وقتي امكان برخورداري از آن براي تمام طبقات در مناطق مختلف كشور وجود ندارد، بايد به راه حل هاي معطوف به هدف پناه برد. به عنوان مثال مي توان در برخي مناطق، محلي تعريف شود كه مردم در آنجا تمام امور روزمره خود را به زبان انگليسي انجام دهند، در غير اين صورت، نمي توان بر رنج دوزبانه شدن غلبه كرد.
پروانه حسيني، مدرس زبان دانشكده علوم پزشكي دانشگاه تهران نيز مي گويد: شايد بهتر اين است كه براي يادگيري بهينه زبان انگليسي در مدارس كشور، از معلمان متخصص استفاده كرد يا ساعات بيشتري را اختصاص داد، يا آنكه كاركرد زبان آموزي در مدارس را عوض كرد. در هرحال بايد سنجيده شود زمان و نيروي موردنيازي كه در مدارس براي آموزش زبان انگليسي صرف مي شود، تا چه اندازه با خواست جامعه متقاضي هماهنگ است.
تحقيقات نشان مي دهد، يكي از مهم ترين و عمده ترين مشكلات مهاجران، عدم توانايي آنها در سخن گفتن به زبان انگليسي است. اين مشكل تا جايي پيش مي رود كه آنها حتي براي گذران امور عمومي و روزمره خود از برقراري يك رابطه ساده اجتماعي گرفته تا حضور در مجامع و جلسات عاجزند، به طوري كه پس از مدتي تبديل به موجودي مي شوند كه در لاك هاي خاكستري خود مي خزند و راه گريزي نمي انديشند.
منبع:atiye.ir