اطلاعیه

Collapse
هیچ اطلاعیه ای هنوز ایجاد نشده است .

یک متن و چند ترجمه

Collapse
X
 
  • فیلتر
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
new posts

  • یک متن و چند ترجمه



    دکتر خسرو احسنی قهرمان

    ولادیمیر ایویر روش های ترجمه عناصر متفاوت دو فرهنگ را به هفت گروه تقسیم كرده است:

    1- وام گیری (استفاده مستقیم از واژه زبان مبدا)
    2- تعریف (مترجم واژه فرهنگی را برای خواننده تعریف می كند)
    3- ترجمه تحت اللفظی
    4- جایگزینی (در این حالت عنصر فرهنگ زبان مبدأ با عنصر شبیه خود در فرهنگ مقصد جایگزین می شود)
    5- واژه سازی
    6- توضیح دادن (به صورت پانوشت یا داخل پرانتز)
    7- حذف كردن

    با این مقدمه به ترجمه های فارسی "آلیس در سرزمین عجایب" مراجعه می كنیم تا ببینیم هر كدام از مترجم ها در مواجهه با عناصر فرهنگی از چه شگردی استفاده كرده اند.

    مارمولكی به نام بیل از ارتفاع پرتاب شده حالش خوب نیست. جانوران دیگر به كمك او می شتابند و می گویند

    Hold up his head- Brandy now

    انگلیسی هابه كسی كه حالش بد بشود برندی می دهند. اكنون چاره ای كه مترجم ها اندیشده اند:

    سرش را بالا بگیر! بهش آب بده!
    پیرزاد 41

    مواظب سرش باشید ... كمی آب به او بدهید.
    ریاحی 30

    سرش را بالا نگه دار ... حالا برندی
    بهرامی حران 48

    سرش را حفظ كنید، كمی كنیاك بدهیدش
    هنرمندی 47

    سرش را بالا نگه دار، حالا كمی از آن شربت بیار
    پناهی خراسانی 52

    سرش را بالا بگیرید- كو آب قند؟
    توفان 23

    در ترجمه كرمی فر این جمله حذف شده است.

    بنابر تقسیم بندی ایویر، توفان و پناهی جایگزین كرده اند. بهرامی حران و هنرمندی وام گیری كرده اند. البته برندی، خود، نوعی كنیاك است. شاید هنرمندی فكر كرده است كنیاك برای فارسی زبانان آشناتر از برندی است، یا مترجم فرانسوی چنین فكری در مورد خوانندگان فرانسوی زبانش كرده است. (هنرمندی از متن فرانسوی ترجمه كرده است). پیرزاد و ریاحی به نظر ما جایگزینی مناسبی نكرده اند چون معمولاً به كسی كه حالش بد می شود آب قند یا شربت می دهند نه آب.

    گروه دیگر واژه های فرهنگی، خوراكی ها هستند، مثلاً Cherry–tartا. Tart نوعی شیرینی است كه با خمیر درست می كنند و میوه یا مربا یا گوشت به آن اضافه می كنند. cherry-tart مربای آلبالو است. Custard را هم كیك پفكی می گویند. آلیس نوشیدنی خوشمزه ای می خورد كه مزه آن تركیبی است از مزه :

    cherry-tart و custarry و pine-apple و roast turkey و toffee and not buttered toast

    مخلوطی بود از مزه كیك آلبالویی، فرنی، آناناس، بوقلمون سرخ كرده، آب نبات و نان داغی كه رویش كره مالیده اند.
    پیرزاد 12

    طعم مربای آلبالو و خامه وانیل و آناناس و بوقلمون برشته و كارامل و نان برشته و كره را با هم داشت.
    ریاحی 10

    طعم همه چیز را با هم داشت. كلوچه گیلاس، خردل، آناناس، كباب بوقلمون، شیرینی خامه دار و نان برشته كره زده شده.
    بهرامی حران 17

    محتوی شیشه طعم مربای آلبالو، خامه، آناناس، كباب بوقلمون "كارامل" و نان برشته گرم كره مالیده را با هم داشت.
    هنرمندی 15

    طعم مخلوطی از مزه های گلابی، فرنی، آناناس، بریانی و آب نبات می داد.
    پناهی 17

    كه راستی مزه ای آمیخته از نان خرمایی، فرنی، خربزه، چلو و نان برشته روغنی داشت.
    توفان 5

    در این ترجمه ها واژه سازی (كیك آلبالویی، كلوچه گیلاس) و جایگزینی را می بینیم. البته جایگزینی "مربای آلبالو" را می توان مجاز جزء از كل نامید و جایگزینی "نان خرمایی" را جایگزینی كامل. یكی از مترجم ها بین Custard و Mustart تفاوتی قایل نشده است. مترجم باید تصمیم بگیرد تا چه حد آلیس باید غذاهای خارجی بخورد كه خواننده احتمالاً مزه اش را نمی داند و تا چه حد خواننده را در احساس خوشمزگی شربتی كه آلیس نوشیده سهیم كند.

    در مورد orange marmalade شاید دردسر مترجم كمتر باشد.

    مربای پرتقال پیرزاد 8

    ژله پرتقال ریاحی 8

    مربای نارنج بهرامی حران 12

    لرزانك پرتقال هنرمندی 10

    مارمالاد پرتقال پناهی 11

    شربت زرشك توفان 2

    مربای پرتقال كرمی فر 5

    بعضی از مترجم ها فكر كرده اند كه مارمالاد برای خواننده آشنا نیست و مربا را جایگزین آن كرده اند (مارمالاد نوعی مرباست). بعضی كلمات دیگری جایگزین كرده اند (ژله پرتقال، لرزانك پرتقال) بعضی هم معلوم نیست به چه علت به جای پرتقال، نارنج به آلیس داده اند (ما تا كنون مربای نارنج نخورده ایم) و سرانجام انتخاب توفان را می توان جایگزینی كامل دانست (شربت زرشك).

    مشكل دیگری كه آلیس برای مترجم ایجاد می كند نحوه كرنش دوشیزگان انگلیسی عهد ویكتوریاست. دامن را با دو دست كمی بالا می گیرد یكی از زانوها را كمی به عقب خم می كند و تعظیم می كند. در انگلیسی كلمه Courtesy همه این مراحل را در بر می گیرد. البته این كار برای آلیس بسیار دشوار است چون همان طور كه از چاه لانه خرگوش دارد سقوط می كند باید كرنش كند.

    And she tried to courtesy as she spoke. Fancy courtesying as you're falling through the air. Do you think you could manage it?l

    و سعی كرد در حال پرسیدن تعظیم مؤدبانه ای هم بكند-مجسم كنید! تعظیم در حال سقوط! فكر می كنید شما بتوانید در حال سقوط تعظیم كنید؟
    پیرزاد 9

    و سعی كرد تعظیم كند. تصورش را بكنید آدم توی هوا تعظیم كند. شما بودید می توانستید؟
    ریاحی 9

    و كوشید در حین ادای این كلمه ها كمی به رسم ادب خم شود. مجسم كنید اظهار ادب و سر خم كردن كسی كه در حال سقوط است چه صورتی پیدا خواهد كرد! فكر می كنید آدم بتواند چنین كاری انجام بدهد؟
    بهرامی حران 14

    كوشید تعظیمی كند، تعظیمی را در نظر بگیرید در وسط هوا، كمی آزمایش كنید، خواهید دید.
    هنرمندی 12

    آلیس با خودش حرف می زند، به اینجا رسید كه به آدم های پا در هوا چه طور احترام بگذارد. به همان عادت همیشگی كه دخترها به خانم بزرگ ها احترام می گذارند، زانوهایش را كمی خم كند یا تعظیم نماید؟ این طور احترام گذاشتن در حالی كه مثل چتربازها به زمین می نشیند برای هر كس خیالا نگیز است. هیچ فكر كرده اید بتوانید این كار رابكنید؟
    پناهی 13

    و همچنان كه سخن می گفت كوشید تا تعظیم كند- فرو افتادن در هوا و تعظیم كردن! توفان و سعی كرد هم چنان كه سخن می گفت ادای احترام نماید.
    كرمی فر 7

    واژه دیگر tea-time است. وقت چای (ترجمه تحت اللفظی) ممكن است برای خواننده فارسی زبان صبح باشد، اما برای خواننده انگلیسی زبان قطعاً عصر است. آلیس وقتی پا به سرزمین عجایب می گذارد دلش برای گربه اش تنگ می شود و یاد شیری می افتد كه گربه، عصرها باید بخورد.

    I hope they'll remember her saucer of milk at tea- time.l

    خدا كند یادشان باشد وقت عصرانه كاسه شیرش را پركنند.
    پیرزاد 10

    خدا كند یادشان نرود كه ساعت چهار یك فنجان شیر رابه او بدهند .
    ریاحی 10

    امیدوارم آن ها یك بشقاب شیر عصرانه اش را فراموش نكنند.
    بهرامی حران 15

    امیدوارم فراموش نكنند كه وقت چای، فنجان شیرش را به او بدهند.
    هنرمندی 12

    امیدوارم هر طور شده بشقاب كوچك را شیر تازه بریزند تا گرسنه نماند.
    پناهی 13

    خدا كند سر عصرانه بشقاب شیرش یادشان نرود.
    توفان 3

    ای كاش نعلبكی شیرش را به موقع پر كنند.
    كرمی فر 7

    خوب از این ترجمه ها مشخص می شود كرمی فر از همه كمتر به گربه شیر داده است و هنرمندی تنها كسی بوده كه تحت اللفظی ترجمه كرده است. برای پناهی و كرمی فر نیز نفس شیردادن به گربه مهم است نه زمان آن.

    در خاتمه ببینیم كه مترجم ها چه فكری برای كریسمس كرده اند. آلیس آن قدر پایش دراز شده كه دستش به آن ها نمی رسد و به فكر پست كردن هدیه كریسمس برای پاهایش است:

    I'll give them a new pair of boots every Christmas.l

    هر سال یك جفت چكمه نو بهشان عیدی می دهم.
    پیرزاد 16

    كریسمس كه بشود یك جفت كفش نو برایشان می خرم.
    ریاحی 12

    هر سال موقع كریسمس یك جفت چكمه نو به آنها هدیه می دهم.
    بهرامی حران 20

    هر عید نوئل یك جفت چكمه قشنگ به آنها تقدیم خواهم كرد.
    هنرمندی 18

    من هر سال عید كریسمس كه می رسید یك جفت چكمه شیك به این پاها می پوشاندم.

    پناهی 22

    هر نوروز، یك جفت چكمه نو بهشان می دهم.
    توفان 7

    باید در هر سال نو یك جفت كفش تازه برای پاهایم بخرم.
    كرمی فر 14

    بررسی ترجمه های مختلف از یك اثر هم مایه تفریح است هم آموزنده است. مثال هایی كه نقل شد، مصداق مشت نمونه خروار است. مترجم های مختلف نه فقط هر جمله بلكه هر كلمه را ممكن است متفاوت ترجمه كنند. درك مترجمان از متن یكسان نیست. سلیقه و ذوق آنها در انتخاب كلمات و تعبیرات مثل هم نیست. از همه جالبتر این كه زبان این امكان را به ما می دهد كه فكری واحد را به طرق مختلف بیان كنیم. در خاتمه ذكر این نكته ضروری است كه مثال هایی كه نقل شد، همگی در حد جمله بود و جمله تصور درستی از توانایی نویسنده و سبك او به دست نمی دهد. داوری در مورد توان و سبك مترجم وقتی ممكن است كه كل اثر او را بخوانیم.

    منبع: فصلنامه مترجم
    گر خسته ای بمان و اگر خواستی بدان: ما را تمام لذت هستی به جستجوست ...
    اگر مطالب این سایت برایتان مفید بود، لطفا با مشارکت و به اشتراک گذاشتن تجربیات ارزشمند خود، آن را برای خود و دیگران پربارتر کنید!


    Webitsa.com
    Linkedin Profile
صبر کنید ..
X