اطلاعیه

Collapse
هیچ اطلاعیه ای هنوز ایجاد نشده است .

ذبیح الله منصوری؛ مردی همه کار

Collapse
X
 
  • فیلتر
  • زمان
  • نمایش
پاک کردن همه
new posts

  • ذبیح الله منصوری؛ مردی همه کار



    ذبیح الله منصوری؛ مردی همه کار

    ذبیح الله منصوری با نام اصلی ذبیح الله حکیم اللهی دشتی در سال 1276 هجری شمسی در شهر سنندج متولد شد . وی تحصیلات مقدماتی خود را در آن شهر و همچنین شهر کرمانشاه به پایان رساند و در کنار آموختن زبان فارسی و عربی ، زبان های فرانسه و انگلیسی را نیز فرا گرفت. پدرش اسماعیل حکیم اللهی دشتی ، علاقه ای به تحصیل او نداشت . ولی مادرش که از خانواده ای مذهبی بود ، برای تحصیل فرزندان خود اهمیت ویژه ای قائل می شد . لذا ذبیح الله با تشویق و دلگرمی های مادر و همت و پشتکار خود توانست تحصیلات خود را ادامه دهد و به حد قابل قبولی از آن دست پیدا کند.

    او در سال 1299 با تصمیمی مبنی بر تحصیل در رشته دریانوردی زادگاه خود را ترک گفت و به تهران آمد . ولی اوضاع به گونه ای رقم خورد که در روزنامه " کوشش " به ترجمه چند کتاب پرداخت و از آن به بعد به نوشتن مشغول شد و تا آخر عمر نیز آن را ادامه داد .همین گونه بود که از ترجمه خوشش آمد و از فکر تحصیل در رشته دریانوردی انصراف داد . به تدریج کار خود را گسترش داد و همکاری خود را با روزنامه ها و مجله هایی همانند تهران مصور ، سپید و سیاه ، روشنفکر ، ایران ما ، ترقی ، داد ، کتاب هفته ، خواندنی ها و . . . آغاز کرد .

    از رویدادهای قابل توجه و تلخ زندگی این مترجم می توان به خودکشی برادرش که جزو 53 نفر همراه دکتر تقی ارانی بود ، اشاره کرد . برادر وی در جریان این واقعه به 3 سال زندان محکوم شد و بعدا خود را کشت. به گفته برخی ، این اتفاق تلخ ترین رویداد زندگی این مترجم بوده است.

    ذبیح الله منصوری در ترجمهٔ آثار به جای وفادار ماندن به متن کتاب زبان اصلی ، تغییرات و اضافات بسیاری را به متن ترجمه شده اعمال می کرد و گاه متن ترجمه وی به چندین برابر متن اصلی نویسنده افزایش می یافت. سبک ترجمه وی همان گونه که از تعداد خوانندگان و شمار کتاب هایش مشخص است ، طرفداران پرشماری داشت . اما این گونه ترجمه در نزد اهل کتاب و فن ترجمه ، توجهی را به خود جلب نمی کرد و حتی به عنوان خیانت تلقی می شد . از این رو اظهار نظرهای متفاوتی در مورد کارهای این مترجم پرکار وجود دارد . دکترعلی شریعتی در کتاب " اسلام شناسی " خود درباره ترجمه منصوری از کتاب " محمد پیغمبری که از نو باید شناخت " نوشته گئورگیو انتقادهای فراوانی کرده است . اما کریم امامی - یکی از مترجمان نامدار این قرن - نقل قول جالب توجهی در مورد وی ایراد کرده است : " منصوری مترجم را فراموش کنید و منصوری نویسنده را دریابید . " شاید به این معنی که هر چند او یک صفحه کتاب اصلی را شاید تا ده صفحه در ترجمه طول و تفصیل می داد وعلی القاعده این را دیگر نمی توان ترجمه به شمار آورد ، اما از کنار هنر نویسندگی و مخاطب شناسی وی نمی توان به راحتی گذشت . و به راستی هم رمز موفقیت این مرد کثیرالآثار را باید در همین نکته ها جستجو کرد . حتی کسانی که این میرزابنویس نابغه را مورد هرگونه حمله و تهاجم قرار می دادند و سطح کار او را از ترجمه به پر نوشتن تقلیل می دهند ، در برابر تعداد ، تنوع آثار و تیراژ کارهای وی زبان به کام می گیرند . با وجود همه این موارد ، استقبال ناشران مطرحی مانند امیر کبیر ، جاویدان ، زرین و ... نشان دهنده این امر است که منصوری و کارش ارزش بخصوصی داشته است.

    ذبیح الله منصوری بالغ بر 1400 اثر ( کتاب ، مقاله و نوشته ) از خود بر جای گذاشته است که از معروف و پرخواننده ترین کتاب ها می توان به خواجه تاجدار ، سینوهه ، محمد پیغمبری که از نو باید شناخت ، خداوند الموت ، عایشه بعد از پیغمبر ، منم تیمور جهانگشا ، فرزند نیل ، زندگی و سرانجام ماری آنتوانت ، سقوط قسطنطنیه ، کنت مونت کریستو و . . . اشاره کرد . کلیت موضوعی کارهای این مترجم حول محور رمان های تاریخی و نوشته های مذهبی می گردد . وی در طول عمر سفرهایی هم به خارج از کشور داشت که از جمله آن ها می توان سفر به کشورهای شوروی ، هند و چند کشور اروپایی را نام برد . اطرافیان و دوستان معدودش ، او را شخصیتی کم حرف ، دیر جوش و متواضع توصیف کرده اند ؛ کسی که فقط به فکر کارش است و بس . منصوری در 19 خرداد سال 1365 هجری شمسی پس از 89 سال زندگی پربرکت در تهران و در بیمارستان شریعتی درگذشت . از او دو فرزند برجای مانده است . اما جامعه کتاب سال های سال است که میزبان فرزندان بی شمار وی است.

    در تعدد آثار ، وی را به شاملوی فقید مانند کرده اند . این دو مدتی در مجله " کتاب هفته " - که در آن زمان به سردبیری احمد شاملو منتشر می شده است ، - با هم همکار بوده اند و ماجراهای جالبی را رقم زده اند . منصوری در کتاب هفته ترجمه های خود را به صورت پاورقی چاپ می کرده است ، که با اقبال عمومی بسیاری مواجه می شود . حرف و حدیث ، از هر گونه و نوع در باره منصوری بسیار است . تا آن جا که عده ای بر این عقیده اند که کتاب " خداوند الموت " صد در صد زاده ذهن پویای وی است و در ادبیات فرانسه نویسنده ای به نام " پل آمیر " وجود ندارد . با این حال و حتی با پذیرفتن چنین سخنانی ، باز هم چیزی از قدر و ارزش این مرد خوش ذوق و قلم کم نمی شود . و این تنها حرف نیست ، چه ، در این سال ها استقبال خوانندگان از کتاب های وی نه تنها کم نشده است ، بلکه نسل جدید نیز مجذوب هنر نویسندگی ( یا ترجمه ) وی شده و علاقه خاصی به آثار وی نشان داده است.

    ذکر تمام آثار ذبیح الله منصوری به هیچ وجه ممکن نیست . با وجود این ، شماری از آثار معروف وی در ادامه می آید تا تنها سرنخی باشد برای جستجوهای بیشتر در زمینه آثار این مرد ساعی:

    ماژلان ، ژول ورن
    ملکه ویکتوریا ، الیزابت لانگفورد
    کنیز ملکه مصر ، میکل پیرامو
    غزالی در بغداد ، ادوارد توماس
    امام حسین و ایران ، کورت فریشلر
    ملاصدرا ، هانری کوربن
    پتر کبیر ، رابرت ماسی
    محبوب سنت هلن یا سرگذشت ناپلئون ، اوکتاو اوهری
    اسپارتاکوس ، هوارد فاوست
    جراح دیوانه ، ژارگون توروالد
    سه تفنگدار ، الکساندر دومای پدر
    غرش طوفان ، الکساندر دومای پدر
    خواجه تاجدار ، ژان گور
    خداوند الموت ، پل آمیر
    عارف دیهیم دار ، جیمز داون
    سرزمین جاوید ، رومن گیرشمن
    عایشه بعد از پیغمبر ، کورت فریشلر
    ژوزف بالسامو ، الکساندر دومای پدر
    کنت مونت کریستو ، الکساندر دومای پدر
    منم تیمور جهانگشا ، مارسل بریون
    سینوهه پزشک فرعون ، میکا والتری
    محمد پیغمبری که از نو باید شناخت ، گئورگیو
    فرزند نیل ، هوارد فاوست
    شاه جنگ ایرانیان در چالدران و یونان ، جون بارک واشتن فنو
    مکاتبات چرچیل و روزولت ، وارن کمبل
    سقوط قسطنطنیه ، میکا والتری
    دلاوران گمنام ایران در جنگ با روسیه تزاری ، ژان یونیر
    شاه طهماسب و سلیمان قانونی ، آلفرد لابی آر

    منبع بخشی از گزیده آثار: Wikipedia.com

    Make love ...not war
صبر کنید ..
X